English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
concentric contraction انقباض جمع شونده
Other Matches
self reacting بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
precipitate غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitated غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitates غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitating غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
constriction انقباض
contraction انقباض
twitching تک انقباض
twitches تک انقباض
twitched تک انقباض
twitch تک انقباض
contractions انقباض
crispation انقباض
constrictions انقباض
contracture انقباض
shrinkage انقباض
traction انقباض
deflation انقباض
ankle clonus انقباض مچ پا
pluck انقباض
shrinkage limit حد انقباض
plucks انقباض
plucking انقباض
plucked انقباض
torsion انقباض پیچی
coefficient of contraction ضریب انقباض
monetary deflation انقباض پولی
myonicity انقباض ماهیچه
condensation غلظت انقباض
contractivity انقباض پذیری
vasoconstriction انقباض عروق
contractlie force قوه انقباض
jerk انقباض ماهیچه
antispasmodic ضد انقباض و تشنج
credit tightness انقباض اعتباری
treppe انقباض فزاینده
after shrinkage انقباض مجدد
jerked انقباض ماهیچه
jerking انقباض ماهیچه
image cintraction انقباض تصویر
incodensable انقباض ناپذیر
incoercible انقباض ناپذیر
eccentric contraction انقباض بازشونده
eccentric contraction انقباض برونگرا
phasic contraction انقباض هم تنش
isotonic contraction انقباض هم تنش
dynamic contraction انقباض هم تنش
drying shrinkage انقباض بتن
isometeric contraction انقباض هم طول
isometeric contraction انقباض هم اندازه
incondensability انقباض ناپذیری
lanthanide contraction انقباض لانتانیدی
length contraction انقباض طول
dynomic contraction انقباض پویا
jerks انقباض ماهیچه
contractive متمایل به انقباض
retractions انقباض استرداد
retractility قابلیت انقباض
twitch انقباض ناگهانی
twitches انقباض ناگهانی
twitching انقباض ناگهانی
retraction انقباض استرداد
slow twitch کند انقباض
twitched انقباض ناگهانی
systole انقباض قلب
systole انقباض قلبی
shrink hole سوراخ انقباض
concentric contraction انقباض درونگرا
contraction hypothesis فرضیه انقباض
contraction joint درز انقباض
contractible انقباض پذیر
saltatory spasm انقباض پرشی
contractile قابل انقباض
condensible قابل انقباض
contractility انقباض پذیری
bank contraction انقباض بانکی
kymograph انقباض عضلات و غیره
hyperdeflation انقباض پولی شدید
incondensability عدم قابلیت انقباض
shrink انقباض چوروک شدگی
shrinking انقباض چوروک شدگی
shrinks انقباض چوروک شدگی
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
inotropic موجب انقباض ماهیچه
tonus خاصیت انقباض عضله
credit squeeze سیاست انقباض اعتبار
deflation انقباض پولی رکود
vasoconstrictor center مرکز انقباض عروق
crick انقباض عضله پیداکردن
tetanize بحالت انقباض دائم دراوردن
blepherospasm انقباض غیر ارادی پلک
tic انقباض غیر عادی عضلات
contractible قابل انقباض جمع شدنی
myoscope الت دیدن انقباض ماهیچه
fibrillation انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
tics انقباض غیر عادی عضلات
myotic که مایه انقباض مردمک چشم گرد د
plasmolysis چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
cramp گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
diastasis استراحت قلب در فاصله بین انقباض و انبساط
stenosis تنگ شدن یا انقباض بعضی از مجراهای بدن
cringing چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
fixed bridge پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
cringe چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
condensability قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
cringes چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
adsorption انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
cringed چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
bronchial asthma تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
achalasia عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
diminishing کم شونده
folding تا شونده
step down کم شونده
vimineous خم شونده
deliquescent اب شونده
squashy له شونده
clotty دلمه شونده
fill in جانشین شونده
evanescent محو شونده
eruptional منفجر شونده
erubescent سرخ شونده
depreciable مستهلک شونده
emissive خارج شونده
examinee امتحان شونده
ameliorative بهتر شونده
deteriorative بدتر شونده
dilatant گشاد شونده
concretive سفت شونده
displaceable جابجا شونده
deviator منحرف شونده
coagulable دلمه شونده
concentrator متمرکز شونده
excurrent جاری شونده
comparand قیاس شونده
combinatory ترکیب شونده
emanative صادر شونده
rigescent سفت شونده
revulsive جابجا شونده
retractive جمع شونده
restrainer مانع شونده
remittent سبک شونده
redintegrate تجدید شونده
recreant تسلیم شونده
rarefactive رقیق شونده
proliferous تکثیر شونده
perfusive پخش شونده
perfusive پاشیده شونده
osculant واقع شونده
rigescent سخت شونده
rubescent قرمز شونده
seceder منتزع شونده
stretchy گشاد شونده
stretchiest گشاد شونده
stretchier گشاد شونده
virescent سبز شونده
tilting board صفحه کج شونده
tensive وخیم شونده
tensive سفت شونده
tabescent لاغر شونده
soluble oil روغن حل شونده
simultaneous with each other با هم واقع شونده
seconder دوم شونده
nigrescent سیاه شونده
napidescent سنگ شونده
ingoing داخل شونده
ingoing وارد شونده
increscent زیاد شونده
inbound وارد شونده
illative منتج شونده
hardenable سخت شونده
gray سفید شونده
gelable دلمه شونده
gelable ژلاتینی شونده
fusible ذوب شونده
frondescent برگ شونده
foldaway کوچک شونده
ingravescent سخت تر شونده
ingressive داخل شونده
inhibiter مانع شونده
migratory جابجا شونده
pulverulent خرد شونده
metastatic جابجا شونده
meliorative بهتر شونده
locator جایگزین شونده
liquescent مایع شونده
latescent پنهان شونده
juvenescent جوان شونده
introgresseive داخل شونده
intrant داخل شونده
inhibitor مانع شونده
fly table میز تا شونده
metabolic دگرگون شونده
payees پرداخت شونده
accumulate جمع شونده
reactive منعکس شونده
deterrent مانع شونده
deterrents مانع شونده
repressive مانع شونده
fulminating محترق شونده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com