Dictiornary-Farsi | انقباض پذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
contractible	انقباض پذیر


Other Matches

educatable	تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendable	تفوق پذیر فراز پذیر
educable	تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendible	تفوق پذیر فراز پذیر
repairable	اصلاح پذیر تعمیر پذیر
reparable	اصلاح پذیر تعمیر پذیر
mixable	امیزش پذیر امتزاج پذیر
adaptable organism	موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
adjustable wheel	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
contractions	انقباض
plucking	انقباض
plucked	انقباض
pluck	انقباض
plucks	انقباض
twitched	تک انقباض
shrinkage	انقباض
crispation	انقباض
contracture	انقباض
twitch	تک انقباض
twitches	تک انقباض
twitching	تک انقباض
contraction	انقباض
shrinkage limit	حد انقباض
ankle clonus	انقباض مچ پا
constrictions	انقباض
constriction	انقباض
traction	انقباض
deflation	انقباض
bank contraction	انقباض بانکی
slow twitch	کند انقباض
twitch	انقباض ناگهانی
coefficient of contraction	ضریب انقباض
jerked	انقباض ماهیچه
shrink hole	سوراخ انقباض
saltatory spasm	انقباض پرشی
length contraction	انقباض طول
lanthanide contraction	انقباض لانتانیدی
isometeric contraction	انقباض هم اندازه
concentric contraction	انقباض درونگرا
isometeric contraction	انقباض هم طول
condensible	قابل انقباض
retractility	قابلیت انقباض
twitched	انقباض ناگهانی
monetary deflation	انقباض پولی
condensation	غلظت انقباض
treppe	انقباض فزاینده
torsion	انقباض پیچی
jerk	انقباض ماهیچه
jerking	انقباض ماهیچه
jerks	انقباض ماهیچه
antispasmodic	ضد انقباض و تشنج
vasoconstriction	انقباض عروق
systole	انقباض قلبی
myonicity	انقباض ماهیچه
systole	انقباض قلب
after shrinkage	انقباض مجدد
twitches	انقباض ناگهانی
twitching	انقباض ناگهانی
contractility	انقباض پذیری
phasic contraction	انقباض هم تنش
incondensability	انقباض ناپذیری
contraction joint	درز انقباض
drying shrinkage	انقباض بتن
incodensable	انقباض ناپذیر
contractive	متمایل به انقباض
contractivity	انقباض پذیری
incoercible	انقباض ناپذیر
image cintraction	انقباض تصویر
contractlie force	قوه انقباض
credit tightness	انقباض اعتباری
eccentric contraction	انقباض بازشونده
contractile	قابل انقباض
eccentric contraction	انقباض برونگرا
dynamic contraction	انقباض هم تنش
dynomic contraction	انقباض پویا
contraction hypothesis	فرضیه انقباض
retraction	انقباض استرداد
retractions	انقباض استرداد
isotonic contraction	انقباض هم تنش
shrink	انقباض چوروک شدگی
incondensability	عدم قابلیت انقباض
shrinking	انقباض چوروک شدگی
credit squeeze	سیاست انقباض اعتبار
shrinks	انقباض چوروک شدگی
hyperdeflation	انقباض پولی شدید
vasoconstrictor center	مرکز انقباض عروق
deflation	انقباض پولی رکود
crick	انقباض عضله پیداکردن
condenser height adjustment	تنظیم انقباض ارتفاع
concentric contraction	انقباض جمع شونده
kymograph	انقباض عضلات و غیره
tonus	خاصیت انقباض عضله
inotropic	موجب انقباض ماهیچه
tetanize	بحالت انقباض دائم دراوردن
blepherospasm	انقباض غیر ارادی پلک
tics	انقباض غیر عادی عضلات
fibrillation	انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
tic	انقباض غیر عادی عضلات
contractible	قابل انقباض جمع شدنی
myoscope	الت دیدن انقباض ماهیچه
myotic	که مایه انقباض مردمک چشم گرد د
diastasis	استراحت قلب در فاصله بین انقباض و انبساط
cramp	گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
stenosis	تنگ شدن یا انقباض بعضی از مجراهای بدن
cramps	گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
plasmolysis	چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
fixed bridge	پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
cringes	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
adsorption	انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
cringing	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
condensability	قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
cringed	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringe	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
bronchial asthma	تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
achalasia	عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
contractibility	قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
precipitation of moisture	انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
pi acceptor	پی پذیر
pliable	خم پذیر
solvable	حل پذیر
soluble	حل پذیر
cleavable	رخ پذیر
programmable read only memory	حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
evitable	اجتناب پذیر
reducible	تقلیل پذیر
exepandable	بسط پذیر
fatig	خستگی پذیر
reflexible	انعکاس پذیر
executable	اجرا پذیر
executable	انجام پذیر
fatigable	خستگی پذیر
regulable	تنظیم پذیر
placative	تسکین پذیر
refutable	تکذیب پذیر
plunderable	چپاول پذیر
reclaimable	ادعا پذیر
fathomable	پیمایش پذیر
precipitable	تعلیق پذیر
extensible	توسعه پذیر
doable <adj.>	صورت پذیر
extendible	کشش پذیر
expiable	کفاره پذیر
expansible	گسترش پذیر
proprotionable	تناسب پذیر
protean	شکل پذیر
proton acceptor	پرتون پذیر
protractile	امتداد پذیر
expandable	بسط پذیر
placable	دلجویی پذیر
infusible	گداز نا پذیر
indemonstrable	اثبات نا پذیر
increasable	افزایش پذیر
incondensable	ناچگال پذیر
incompressible	تراکم نا پذیر
impressible	تاثیر پذیر
magnetizable	مغناطیس پذیر
improvably	اصلاح پذیر
improvable	بهبود پذیر
healable	درمان پذیر
indocile	تعلیم نا پذیر
inexpugnable	شکست نا پذیر
irremeable	برگشت نا پذیر
irresoluble	تجیزیه نا پذیر
inflamable	اشتعال پذیر
inextensible	تمدید نا پذیر
limitable	محدودیت پذیر
liquefiable	گداز پذیر
maintainable	نگهداشت پذیر
miscible	امیزش پذیر
miscible	امتزاج پذیر
glass jaw	بوکسوراسیب پذیر
generable	زایش پذیر
gaugeable	پیمایش پذیر
fissionable	شکافت پذیر
penetrable	رخنه پذیر
fissile	شکاف پذیر
perfectible	کمال پذیر
figurable	شکل پذیر
perturbable	اشوب پذیر
fatiguable	خستگی پذیر
flxible	خمش پذیر
pervious	نفوذ پذیر
passible	فساد پذیر
partible	بخش پذیر
fusible	گداز پذیر
flexible cable	کابل خم پذیر
inoculable	تلقیح پذیر
mutable	تغییر پذیر
fixable	ثبات پذیر
open cheque	چک انتقال پذیر
pacifiable	تسکین پذیر
pilable	انحنا پذیر
possible [doable, feasible] <adj.>	صورت پذیر
executable <adj.>	انجام پذیر
workable <adj.>	انجام پذیر
achievable <adj.>	اجرا پذیر
doable <adj.>	اجرا پذیر
executable <adj.>	اجرا پذیر
feasible <adj.>	اجرا پذیر
practicable <adj.>	اجرا پذیر