Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
the exercised thier veto
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
Other Matches
bionics
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
dot commands
نوعی شکل دهی که در ان یک کلمه پرداز دستورات شکل دهی را در متن ثبت میکنداما تا زمان چاپ انها را به متن اعمال نمینماید
To get to the root of something.
ته وتوی چیزی را درآوردن
notobranchiate
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
agents
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agent
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
contructive larcency
مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
to walk the plank
چشم بسته روی الواری که دربغل کشتی نصب سده راه رفتن وتوی دریا افتادن
brain washing
مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he was refused employment
کردند
they proclaimed him sovereign
اعلان کردند
they put their heads together
با هم مشورت کردند
they mulcted him
او را جریمه کردند
The trees are in bloom .
درختها گه کردند
what a ready welcome i found!
چه حسن استقبالی از من کردند !
they put up a good fight
جنگ خوبی کردند
They pinched my keys.
کلیدهایم رابلند کردند
he was sent to england
به انگلیس اعزام کردند
potsdom agreement
تاکید وتشریح کردند
They greeted each other.
با هم سلام وتعارف کردند
they had words
باهم نزاع کردند
They escaped under cover of darkness.
درتاریکی شب فرار کردند
It was required of me . They imposed it on me .
آنرا به من تکلیف کردند
His path was strewn with flowers .
مقدم اورا گلباران کردند
They were talking in Spanish .
بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
they poured toward that city
سوی ان شهر هجوم کردند
The kids stamped on the ants .
بچه ها مورچه را با لگه له می کردند
the house was highly rated
خانه رازیاد تقویم کردند
He was deported from Iran.
اورااز ایران اخراج کردند
bombers raided the city
بمب افگن ها ان شهررابمباران کردند
They beat each other black and blue.
همدیگر را خونین ومالین کردند
They changed seats .
صندلی هایشان را با هم عوض کردند
its was extended
مدت اعتبارانرا دراز کردند
they were made one
یعنی باهم عروسی کردند
They searched the whole town .
تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
They shook hand and made up.
با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند
The soldirs leg was amputated .
پای سرباز را قطع کردند ( بریدند )
He was framed.
برایش پاپوش دوختند ( توطئه کردند )
I had my car broken into last week.
هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
bombers raided the city
بمب افگن هابران شهرحمله کردند
he paid through the nose
زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند
he was engagedon probation
بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
Fatimid
[پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
We sent for the doctor.
برای ما این دکتر را صدا کردند.
she was shot for a spy
اورابه تهمت جاروزی تیرباران کردند
knickerbocker
زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
They I got confused .
آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم
The bandits stripped him of all his belongines .
دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند
Everybody condemned his foolish behaviour .
همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
corinthian brass or bronze
یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند
inns of chancery
عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
they howled the speaker down
سخنگوراباجیغ وداد وادار به پایین امدن کردند
The victors demanded unconditional surrender .
فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
Shoppers were scrambling to get the best bargains.
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
The planes pin- pointed the enemy targets .
هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند
yond
انها
they
انها
those
انها
Boer
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
leet
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
The room is bare of furniture .
این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
Few reporters dared to enter the war zone.
چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
Our children have all left home now, but
[except]
[bar]
one.
همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی.
Boers
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
I wanted to go camping but the others quickly ruled out that idea.
من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند.
one of them
یکی از انها
the most that i can do
بیشتر انها
who are they?
انها کی هستند
most of them
بیشتر انها
many of them
بسیاری از انها
myrmidon
یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
many of them
عده زیادی از انها
he rolled them by
سواره از پهلوی انها رد شد
to pass muster
در بازدیدارتش و مانند انها
neither of them know
هیچکدام از انها نمیدانند
i saw none of them
هیچکدام از انها را ندیدم
mohock
تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
Quantel
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
lombards
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
sabbatical year
در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
curtesy
زوج از انها ارث می برد
pepo
کدو و خیار ومانند انها
extend
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
it is a pity of them
دل ادم برای انها میسوزد
logroll
غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
i alone bear the brunt of it
خدمت انها بر من واجب می اید
podiatry
دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
they were badly officered
افسران انها خوب نبودند
brass bands
ادوات انها از برنج باشد
extends
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
brass band
ادوات انها از برنج باشد
they came to a rupture
میانه انها بهم خورد
they are of a doubtful paterni
اصل انها معلوم نیست
they are cured by nature
طبیعت انها را درمان میکند
extending
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
acts
اعمال
exercise
اعمال
exertions
اعمال
undertakings
اعمال
exertion
اعمال
exercising a right
اعمال حق
exercises
اعمال
applications
اعمال
exercised
اعمال
doings
اعمال
application
اعمال
exercising
اعمال
generations
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generation
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
grosbeak
سهره و سینه سرخ و مانند انها
their principal food is rice
خوراک عمده انها برنج است
it filled their hearts with t
ترس زیاد دردل انها انداخت
pelage
پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
crackleware
فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
tzigane
وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
corrective maintenance
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
onomastics
علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
impressment
اعمال زور
galleys
اعمال شاقه
hard labour
اعمال شاقه
labourhardl
اعمال شاقه
willable
قابل اعمال
lobbying
اعمال نفوذ
hard labor
اعمال شاقه
exercising force
اعمال زور
applier
اعمال کننده
applicator
اعمال کننده
applicatory
اعمال شدنی
applying
اعمال کردن
applicative
اعمال کردنی
preventative actions
اعمال بازدارنده
exerted
اعمال کردن
exert
اعمال کردن
peonage
اعمال شاقه
imposes
اعمال نفوذکردن
exertions
اعمال زور
applies
اعمال کردن
impose
اعمال نفوذکردن
strong-arm
اعمال زورکردن
exertion
اعمال زور
workable
قابل اعمال
exerting
اعمال کردن
showing partial views
اعمال نظر
apply
اعمال کردن
strong arm
اعمال زورکردن
to have the pull of
اعمال نفوذکردن بر
takeover
اعمال کنترل
exerts
اعمال کردن
takeovers
اعمال کنترل
the galleys
اعمال شاقه
pastry
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
pastries
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
legumen
حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
turret guns
توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
porter house
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
age grouping
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
benday
جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
pile group
دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
neck wear
کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
vendor rating
رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
they rate as tonic drugs
انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
interdenominational
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it.
ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند
[مخالفت کردند ]
.
unfair trade practice
اعمال تجاری نادرست
undue influence
اعمال نفوذ ناروا
use one's influence
اعمال نفوذ کردن
to use one's influence upon
اعمال نفوذ کردن بر
house keeping operation
اعمال خانه داری
To bring pressure to bear . To exert pressure .
اعمال فشار کردن
governance
اعمال قوه اختیارداری
non serverign acts
اعمال تصدی دولت
embraceor
اعمال نفوذ کننده
To use force(violence)
اعمال زور کردن
copy protection
جلوگیری از اعمال کپی
penal servitude
حبس با اعمال شاقه
imprisonment with hard labour
حبس با اعمال شاقه
showing partial views
اعمال نظر کردن
alteration
تغییر اعمال شده
slow moving
کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
long life itemes
اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
liquid consonants
حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
check flight
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
diachrony
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
computer literacy
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
cunclude
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
dispatching priority
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
expired appropriation
اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
pragmatics
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
land shark
کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
bead roll
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
modification
تغییر اعمال شده به چیزی
embracer
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
encode
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
jars
اعمال شوک شدید به یک وسیله
interventions
عمل اعمال تغییر در سیستم
intervention
عمل اعمال تغییر در سیستم
jarred
اعمال شوک شدید به یک وسیله
encodes
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
imposed deformation
تغییر شکل اعمال شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com