English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
English Persian
leverage اهرم بندی
linkage اهرم بندی
linkages اهرم بندی
Search result with all words
steering linkage اهرم بندی فرمان
Other Matches
shifting lever اهرم دسته دنده اهرم حرکت در سمت
pries بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pry بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pried بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
towbar اهرم یدک کش اهرم پیش قطار
operating lever اهرم عامل اهرم کولاس
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
crowed اهرم
crowing اهرم
handspike اهرم
crowbar اهرم
fulcrum اهرم
door-handle اهرم در
crows اهرم
lever اهرم
lever watch اهرم
crowbars اهرم
crow اهرم
levers اهرم
fixed jaw اهرم ثابت
handbrake lever اهرم ترمزدستی
frame push اهرم فشاردهنده
front brake lever اهرم ترمزجلو
gearchange lever اهرم تعویضدنده
lever corkscrew اهرم دربازکن
lever kitchen-tap اهرم شیرآشپزخانه
lever arm بازوی اهرم
operating lever اهرم گرداننده
weaving pattern lever اهرم مجموعهموجدار
venturi fastening lever اهرم بستلوله
suspension arm اهرم نشانگر
lever handle دستگیره اهرم
steering lever اهرم فرمان
single-leaf bascule bridge اهرم پلمتحرک
power-takeoff shaft اهرم شروعکار
points lever اهرم پلاتینی
firing lever اهرم چکاننده
feed lever اهرم دندانهچرخ
draught arm اهرم کششهوا
rockers اهرم فشارنده
rocker اهرم فشارنده
righting lever اهرم راست کن
control lever اهرم کنترل
brake actuating lever اهرم ترمز
hand lever اهرم دستی
control lever اهرم فرمان
safety lever اهرم ضامن
cantilever اهرم سگدست
shipper اهرم ساعت
arm rest اهرم نگهدارنده
trigger bar اهرم ماشه
double-leaf bascule bridge اهرم دولایهپل
contact lever اهرم اتصال
action lever اهرم حرکتدستگاه
operating lever اهرم عملکرد
helms اهرم سکان
pivoted lever اهرم گردان
crank handle اهرم دستی
push and pull lever اهرم دوبل
twin lever اهرم دوبل
tumbler lever اهرم واسطه
helm اهرم سکان
interrupter lever اهرم پلاتین
interrupter arm اهرم پلاتین
adjusting lever اهرم متحرک
lever اهرم دستک
fork lever اهرم دوشاخه
floor jack اهرم فرعی
levers اهرم دستک
gavelock اهرم اهنی
handspike میله اهرم
handspike اهرم چوبی
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
levers میله اهرم دسته
throttle hand lever اهرم دستی گازی
thread take-up lever اهرم بالا-پائینبرندهنخ
tire lever اهرم نصب لاستیک
tillers اهرم سکان کشتی
tiller اهرم سکان کشتی
push and pull lever اهرم پوش پول
crank press پرس کششی اهرم
compound leverage floor jack اهرم بالابر ترکیبی
hand brake lever اهرم ترمز دستی
lever of the second order اهرم نوع دوم
tholepin اهرم لوله توپ
change lever اهرم تغییر دهنده
first class lever اهرم نوع اول
lever تبدیل به اهرم کردن
second class lever اهرم نوع دوم
lever میله اهرم دسته
main control lever اهرم کنترل اصلی
manual lever control کنترل اهرم دستی
starting lever اهرم راه اندازی
third class lever اهرم نوع سوم
drop worm lever اهرم حلزونی سقوطی
kick starter اهرم راه اندازنده
levers تبدیل به اهرم کردن
righting lever اهرم راست کننده
adjustable lever اهرم قابل تنظیم
thole چوب یا میله اهرم پارو
leverage شیوه بکار بردن اهرم
reach rod اهرم کنترل از راه دور
torsion bar بار پیچشی اهرم تعلیق
compound leverage floor jack اهرم بالابر قیچی شکل
lever watch سود مکانیکی اهرم دستگاه اهرمی
flinders bar اهرم منع انحراف قطب نما
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
roadwheel arm بازوی چرخ جاده اهرم موازنه شنی
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments طرح بندی صورت بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
classification طبقه بندی رده بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
rocker arm اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین
bell crank اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
to interlock levers اهرم هارابهم پیوستن بدانسان که هرکدام راتکان دهندهمه باهم تکان می خورد
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
controlled stick steering دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
binders اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binder اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
levers اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
lever اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
vanation رگ بندی
striation خط بندی
articular بندی
trimerous سه بندی
seals اب بندی
queuing صف بندی
lapping اب بندی
seal اب بندی
taping ته بندی
alignment صف بندی
laced بندی
alignments صف بندی
commisural بندی
commissural بندی
patching سر هم بندی
hermetic sealing اب بندی
sealing off اب بندی
queing صف بندی
humidity insulation اب بندی
humidity insulation نم بندی
neuration رگ بندی
nailed up سر هم بندی
funicular بندی
mud sill ته بندی
snacks ته بندی
funiculars بندی
snack ته بندی
waterproofing اب بندی
fenestration پنجره بندی
form work قالب بندی
couponing کوپن بندی
couponing جیره بندی
tariffication نرخ بندی
fixing rates نرخ بندی
formatting قالب بندی
scaffolds تخته بندی
earing خوشه بندی
dimensioning کادر بندی
eaves flashing اب بندی لب بند
dunnage بسته بندی
electrical insulation برق بندی
coring مغزه بندی
dentition دندان بندی
factorization عامل بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com