Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
shifting lever
اهرم دسته دنده اهرم حرکت در سمت
Other Matches
pries
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pried
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
towbar
اهرم یدک کش اهرم پیش قطار
pry
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
lever
میله اهرم دسته
levers
میله اهرم دسته
operating lever
اهرم عامل اهرم کولاس
rocker arm
اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین
bell crank
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
handspike
اهرم
fulcrum
اهرم
levers
اهرم
lever
اهرم
lever watch
اهرم
crow
اهرم
crowbars
اهرم
door-handle
اهرم در
crowed
اهرم
crowbar
اهرم
crowing
اهرم
crows
اهرم
firing lever
اهرم چکاننده
gearchange lever
اهرم تعویضدنده
front brake lever
اهرم ترمزجلو
operating lever
اهرم عملکرد
arm rest
اهرم نگهدارنده
operating lever
اهرم گرداننده
frame push
اهرم فشاردهنده
floor jack
اهرم فرعی
fixed jaw
اهرم ثابت
feed lever
اهرم دندانهچرخ
handbrake lever
اهرم ترمزدستی
fork lever
اهرم دوشاخه
power-takeoff shaft
اهرم شروعکار
interrupter lever
اهرم پلاتین
interrupter arm
اهرم پلاتین
single-leaf bascule bridge
اهرم پلمتحرک
steering lever
اهرم فرمان
suspension arm
اهرم نشانگر
weaving pattern lever
اهرم مجموعهموجدار
tumbler lever
اهرم واسطه
venturi fastening lever
اهرم بستلوله
handspike
میله اهرم
points lever
اهرم پلاتینی
lever kitchen-tap
اهرم شیرآشپزخانه
linkage
اهرم بندی
trigger bar
اهرم ماشه
linkages
اهرم بندی
lever handle
دستگیره اهرم
lever arm
بازوی اهرم
shipper
اهرم ساعت
gavelock
اهرم اهنی
lever corkscrew
اهرم دربازکن
handspike
اهرم چوبی
helms
اهرم سکان
cantilever
اهرم سگدست
helm
اهرم سکان
control lever
اهرم فرمان
control lever
اهرم کنترل
push and pull lever
اهرم دوبل
rocker
اهرم فشارنده
rockers
اهرم فشارنده
lever
اهرم دستک
twin lever
اهرم دوبل
safety lever
اهرم ضامن
leverage
اهرم بندی
crank handle
اهرم دستی
pivoted lever
اهرم گردان
double-leaf bascule bridge
اهرم دولایهپل
contact lever
اهرم اتصال
draught arm
اهرم کششهوا
hand lever
اهرم دستی
righting lever
اهرم راست کن
brake actuating lever
اهرم ترمز
adjusting lever
اهرم متحرک
levers
اهرم دستک
action lever
اهرم حرکتدستگاه
tholepin
اهرم لوله توپ
compound leverage floor jack
اهرم بالابر ترکیبی
levers
تبدیل به اهرم کردن
hand brake lever
اهرم ترمز دستی
push and pull lever
اهرم پوش پول
starting lever
اهرم راه اندازی
thread take-up lever
اهرم بالا-پائینبرندهنخ
third class lever
اهرم نوع سوم
tillers
اهرم سکان کشتی
tiller
اهرم سکان کشتی
lever of the second order
اهرم نوع دوم
tire lever
اهرم نصب لاستیک
change lever
اهرم تغییر دهنده
throttle hand lever
اهرم دستی گازی
steering linkage
اهرم بندی فرمان
adjustable lever
اهرم قابل تنظیم
manual lever control
کنترل اهرم دستی
main control lever
اهرم کنترل اصلی
second class lever
اهرم نوع دوم
righting lever
اهرم راست کننده
crank press
پرس کششی اهرم
drop worm lever
اهرم حلزونی سقوطی
kick starter
اهرم راه اندازنده
lever
تبدیل به اهرم کردن
first class lever
اهرم نوع اول
reach rod
اهرم کنترل از راه دور
thole
چوب یا میله اهرم پارو
compound leverage floor jack
اهرم بالابر قیچی شکل
torsion bar
بار پیچشی اهرم تعلیق
leverage
شیوه بکار بردن اهرم
flinders bar
اهرم منع انحراف قطب نما
lever watch
سود مکانیکی اهرم دستگاه اهرمی
roadwheel arm
بازوی چرخ جاده اهرم موازنه شنی
to interlock levers
اهرم هارابهم پیوستن بدانسان که هرکدام راتکان دهندهمه باهم تکان می خورد
epicyclic transmission
یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
controlled stick steering
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
binder
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binders
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
stick shift
دسته دنده
gear level
دسته دنده
shifting lever
دسته دنده
controlled stick steering
دسته دنده خودکار
gear lever
دسته دنده اتومبیل
magnetic gear shift
دسته دنده مغناطیسی
gear stick
دسته دنده اتومبیل
gear shift
دسته دنده اتومبیل
lever
اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
levers
اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
change down
به دنده سنگین حرکت کردن
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
processions
حرکت دسته جمعی
procession
حرکت دسته جمعی
troupe
بصورت دسته حرکت کردن
troupes
بصورت دسته حرکت کردن
idler wheel
چرخ یا دنده چرخندهای که حرکت را به چرخ دیگری انتقال میدهد
antistrophe
حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
joysticks
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
joystick
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
wingman
خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
ungear
از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
cable drum
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
pinioning
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinion
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinions
دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear
دنده مهمیزی دنده خاردار
rougher
دنده دنده کننده
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
mounting
دسته و پشت بند دسته شمشیر
sprocket
دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
nosegay
دسته گل یایک دسته علف
lorgnette
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
regiments
دسته دسته کردن
shoals of people
دسته دسته مردم
streams of people
دسته دسته مردم
sort
دسته دسته کردن
regiment
دسته دسته کردن
windrow
دسته دسته کردن
sorted
دسته دسته کردن
in detail
مفصلا دسته دسته
scores of people
دسته دسته مردم
sorts
دسته دسته کردن
troop
دسته دسته شدن
trooped
دسته دسته شدن
trooping
دسته دسته شدن
distribute
دسته دسته کردن
classify
دسته دسته کردن
assort
دسته دسته کردن
assort
دسته دسته شدن
groups
دسته دسته کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com