Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
logged
اهسته وکند شده در حرکت
Other Matches
slow motion picture
تصویر با حرکت اهسته
fudges
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudging
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudge
فریفتن اهسته حرکت کردن
plods
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodding
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plod
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
paces
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
paced
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
pace
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
sluggard
تنبل وکند
sodden
گیج وکند ذهن
asses
ادم نادان وکند ذهن
ass
ادم نادان وکند ذهن
stewing
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tap
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
plodder
اهسته رو
ritardando
اهسته تر
slower
اهسته
lightly
اهسته
languidly
اهسته
slowed
اهسته
silently
اهسته
slow footed
اهسته
tardo
اهسته
quietly
اهسته
slow down
اهسته
slowly
اهسته
largo a
اهسته
fabian
اهسته رو
indistinct
اهسته
low low
اهسته اهسته
below ones breath
اهسته
at a slow pace
اهسته
limper
اهسته رو
lento a
اهسته
gradual
اهسته
cattish
اهسته رو
low
اهسته
catlike
اهسته رو
slows
اهسته
slow
اهسته
slowest
اهسته
lentamente
اهسته
slowing
اهسته
sluggish
بطی اهسته رو
slackens
اهسته کردن
largo
اهسته و مفصل
slackening
اهسته کردن
slackened
اهسته کردن
slow paced
اهسته خرام
slow paced
اهسته گام
goose step
قدم اهسته
andante
نسبتا اهسته
jog trot
کاریکنواخت و اهسته
dogtrot
یورتمه اهسته
slow and steady
اهسته وپیوسته
dead slow
خیلی اهسته
slow ahead
اهسته به جلو
slacken
اهسته کردن
susurration
سخن اهسته
dink
ضربه اهسته
jiggle
تکان اهسته
simmering
اهسته جوشیدن
simmers
اهسته جوشیدن
tip
ضربت اهسته
tipping
ضربت اهسته
low
پایین اهسته
percuss
اهسته زدن به
jogs
اهسته دویدن
jog
اهسته دویدن
jogged
اهسته دویدن
piaffer
یورتمه اهسته
pianissimo
بسیار اهسته
simmered
اهسته جوشیدن
jiggled
تکان اهسته
jiggles
تکان اهسته
jiggling
تکان اهسته
lockstep
قدم اهسته
lagging
اهسته کند
mealy-mouthed
اهسته حرف زن
mealy mouthed
اهسته حرف زن
simmer
اهسته جوشیدن
languid
بی حال اهسته
jogging
اهسته دویدن
soften
اهسته ترکردن
slid
اهسته رفتن
trudge
قدم اهسته
trudged
قدم اهسته
to slack up
کم کم اهسته کردن
to wear away
اهسته راندن
tapped
اهسته زدن
rallenttando
بتدریج اهسته تر
tap
اهسته زدن
trudges
قدم اهسته
trickle charge
پر کردن اهسته
trudging
قدم اهسته
dab
اهسته زدن
dabbed
اهسته زدن
dabs
اهسته زدن
tapping
اهسته زدن
softens
اهسته ترکردن
softened
اهسته ترکردن
to burn down or low
اهسته ترسوختن
to burn down ar low
اهسته ترسوختن
goose-step
قدم اهسته
goose-stepped
قدم اهسته
goose-stepping
قدم اهسته
goose-steps
قدم اهسته
crawl
اهسته خزیدن
crawled
اهسته خزیدن
crawls
اهسته خزیدن
ruffling
صدای طبل اهسته
decant
اهسته خالی کردن
slow
اهسته کردن یاشدن
slowed
اهسته کردن یاشدن
jogger
کسیکه اهسته می دود
fox trot
یورتمه اهسته اسب
ruffle
صدای طبل اهسته
decanted
اهسته خالی کردن
joggers
کسیکه اهسته می دود
ruffles
صدای طبل اهسته
decanting
اهسته خالی کردن
decants
اهسته خالی کردن
feather
اهسته زدن گوی
coddled
اهسته جوشاندن یا پختن
whispery
اهسته صحبت کننده
creeper
گوی غلطان و اهسته
creepers
گوی غلطان و اهسته
coddling
اهسته جوشاندن یا پختن
ooze
اهسته جریان یافتن
tapping
ضربت اهسته شیر
tapped
ضربت اهسته شیر
tap
ضربت اهسته شیر
oozing
اهسته جریان یافتن
oozes
اهسته جریان یافتن
heavy footed
اهسته وسنگین درحرکت
oozed
اهسته جریان یافتن
clammy
سرد ومرطوب اهسته رو
indistinct noise
صدای اهسته و نامعلوم
slows
اهسته کردن یاشدن
elutriate
اهسته خالی کردن
slowing
اهسته کردن یاشدن
slowest
اهسته کردن یاشدن
slower
اهسته کردن یاشدن
doggo
اهسته ناپدید شونده
coddles
اهسته جوشاندن یا پختن
jiggled
اهسته تکان دادن
gentlest
اهسته ملایم کردن
jiggling
اهسته تکان دادن
decelerates
کندکردن اهسته کردن
jiggles
اهسته تکان دادن
slow burning conductor
سیم اهسته سوز
jiggle
اهسته تکان دادن
to speak under one's breath
اهسته سخن گفتن
decelerate
کندکردن اهسته کردن
steady on
اهسته به سمت هدف
gentler
اهسته ملایم کردن
gentle
اهسته ملایم کردن
coddle
اهسته جوشاندن یا پختن
drifts
مقصود جریان اهسته
drifting
مقصود جریان اهسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com