English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
back frow اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
Other Matches
groove شیار کردن فرورفتگی خان شیار
grooves شیار کردن فرورفتگی خان شیار
sectors سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
track pitch گام شیار درجه شیار
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
hard sectoring می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
dead wool پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
notche شیار
scored شیار
ruck خط شیار
rut خط شیار
ruts خط شیار
scores شیار
rucks خط شیار
splineway شیار
corrugation شیار
slot شیار
stria شیار
slotting شیار
rake شیار
raking شیار
sulcus شیار
chamfer شیار
flute شیار
wakes شیار
waked شیار
wake شیار
slots شیار
score شیار
fissures شیار
guideway شیار
tracked شیار
grooves شیار
tracks شیار
rakes شیار
fillister plough شیار
track شیار
fissure شیار
groove شیار
calcarine sulcus شیار مهمیزی
slot روزنه شیار
central fissure شیار مرکزی
central sulcus شیار مرکزی
track pitch فاصله شیار
slot insulation عایق شیار
tooth pitch گام شیار
flute شیار ساختن
slots شیار شکاف
sylvian fissure شیار سیلویوس
guide slot شیار راهنما
track density تراکم شیار
guide nut شیار راهنما
list شیار نرده
trackes per inch شیار در اینچ
slot شیار شکاف
grooving plane رنده شیار
tpi شیار دراینچ
slots روزنه شیار
fissure of sylvius شیار سیلویوس
head per track disk دیسک با هد هر شیار
channeled شیار دراوردن
channel روگاه شیار
oil groove شیار روغن
channel شیار دراوردن
ruts شیار دارکردن
longitudinal groove شیار طولی
feed track شیار پیشبری
lateral fissure شیار جانبی
grooves شیار دادن
indenture شیار دارکردن
striate شیار دار
key seat شیار خار
channeling شیار دراوردن
channeling روگاه شیار
rolando's sulcus شیار رولاندو
crimping groove شیار استحکام
crimping groove شیار استقرار
cut fuller شیار بریدن
channels روگاه شیار
rolando's fissure شیار رولاندو
primary track شیار اصلی
primary track شیار اولیه
channels شیار دراوردن
channelled روگاه شیار
channelled شیار دراوردن
fissure of rolando شیار رولاندو
groove شیار دادن
drips شیار ابچکان
furrowing شیار زدن
keyway شیار دراوردن
armature slot شیار ارمیچر
armature pocket شیار ارمیچر
furrowed شیار زدن
valleys گودی شیار
threads شیار برجستگی
alternate track شیار تغییرپذیر
alternate track شیار جایگزین
canaliculus شیار کوچک
alternate track شیار متناوب
acme thread شیار ذوزنقه ای
rut شیار دارکردن
drip شیار ابچکان
furrow شیار زدن
valley گودی شیار
dripped شیار ابچکان
furrows شیار زدن
thread شیار برجستگی
slotting شیار شکاف
slotting روزنه شیار
channeled روگاه شیار
butterss thread شیار اره
wash out شیار ابرو
calcarine fissure شیار مهمیزی
vallecula شیار خط گودی
swallow شیار قرقره تاکل
clock track شیار زمان سنجی
swallowing شیار قرقره تاکل
chandelle [کابل در شیار ستون ها]
ridge شیار دار کردن
swallowed شیار قرقره تاکل
gutter ball گویی که به شیار میافتد
swallows شیار قرقره تاکل
ridges شیار دار کردن
mortise شیار دراوردن کام
guideway شیار هدایت کننده
port شیار هادی دهانه
managers و نیز آدرس شیار را
tpi تعداد شیار در هر اینچ
manager و نیز آدرس شیار را
fringing groove شیار تقویت کننده
sheave شیار قرقره تاکل
timing track شیار تنظیم وقت
chip pocket شیار دندانههای اره
sector تقسیم دیسک به شیار رهایی
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
trench شیار لوله قرارگیری کابل
sectors تقسیم دیسک به شیار رهایی
scrobiculate شیاردار دارای شیار کم عمق
flute لبه دار کردن شیار
circular slitting saw اره کمانهای مخصوص شیار
trenches شیار لوله قرارگیری کابل
grooves خط انداختن شیار دار کردن
flute [شیار عمودی روی ستون]
trenches استحکامات خندقی شیار طولانی
beaded section شیار برجسته روی گچ وچوب
reeve عبور دادن طناب از شیار
raggle سنگ را شیار دار کردن
notche sensitivity index ضریب حساسیت در مقابل شیار
groove خط انداختن شیار دار کردن
furrows زمین یامزرعه شخم زده شیار
ripping شیار زدن زمین سله بسته
cannelure شیار استقرار پوکه روی گلوله
lister سجاف دوز ماشین خیش یا شیار
screwthread شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
furrowed زمین یامزرعه شخم زده شیار
slotting شیار دراوردن رنده کردن چاک
cannelure شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
lands برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
furrowing زمین یامزرعه شخم زده شیار
slot شیار دراوردن رنده کردن چاک
slots شیار دراوردن رنده کردن چاک
furrow زمین یامزرعه شخم زده شیار
ActiveX سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
track محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracked محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracks محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
forty track disk قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
laced valley [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
parity شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
formats تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
format تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
seeking زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeks زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seek زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
fix استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
fixes استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
allocation یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocations یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
pitting corrosion سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
innovation theory این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
yoke جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
constants فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
clusters یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
movable نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
cavitation بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
oil dent شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
track شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com