English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
first light اولین طلیعه خورشید
Other Matches
heliocentric دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
first in first out صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
scapegoat بز طلیعه
scapegoats بز طلیعه
ushers طلیعه چیزی بودن
ushering طلیعه چیزی بودن
ushered طلیعه چیزی بودن
usher طلیعه چیزی بودن
fifo روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
first strike اولین ضربت در اولین حمله
fifo اولین صادره از اولین وارده
fifo که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
sunning خورشید
daystar خورشید
phoebus خورشید
sun خورشید
sunned خورشید
suns خورشید
sol خورشید
day star خورشید
the greater lumen خورشید
titans خدای خورشید
air thread لعاب خورشید
actinometre پرتوسنج خورشید
parhelion خورشید کاذب
actinometer پرتوسنج خورشید
titan خدای خورشید
mock sun عکس خورشید
macule لکه خورشید
heliometer خورشید سنج
sun's disk قرص خورشید
sunlight نور خورشید
solar eclipse گرفت خورشید
sol الهه خورشید
d. of the sun انحراف خورشید
coronas خرمن خورشید
samson اهل خورشید
corona خرمن خورشید
helium گاز خورشید
declination میل خورشید
eclipse of the sun خورشید گرفتگی
perihelion حضیض خورشید
parhelion عکس خورشید
coronel هاله خورشید وغیره
coronal هاله خورشید وغیره
anthelion هاله رو به روی خورشید
chromatosphere هاله سرخ خورشید
heliocentric system دستگاه خورشید مرکزی
sunglow فلق و شفق خورشید
sunspot لکه روی خورشید
the setting of the sun غروب کردن خورشید
parheliacal مانند عکس خورشید
opposition jupiter to the sun تقابل بر جیس با خورشید
hour angle زاویه ساعتی خورشید
helios دارگونه خورشید خورشیدخدا
spectrohelioscope طیف بین خورشید
sunrises طلوع خورشید تیغ افتاب
The earth moves round the sun . زمین بدور خورشید می گردد
The earth moves round the sun. زمین دوز خورشید می چرخد
sunrise طلوع خورشید تیغ افتاب
heliometer الت پیمایش قطر خورشید
solar flare تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
perihelion نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
photoheliograph دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
gossamery لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
pyrheliometer گرماسنج ونیرو سنج خورشید
solunar حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
Plants store up the sun's energy. گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
midnight sun خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
to screen one's eyes from the sun از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
sunlight تابش افتاب انعکاس نور خورشید
actinogram ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
spectroheliogram تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliograph تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
aureola هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureole هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
snowblink انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
reversing layer لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
parhelic وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
actinochemistry مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
flocculus دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
shoot رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
shoots رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
initialing اولین
initial اولین
initials اولین
initialed اولین
initiatory اولین
headmost اولین
initialling اولین
initialled اولین
mithra نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
autumnal equinox نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
camera lucida [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
heliometry پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
actinograph دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
initialed اولین یا در ابتدا
initial اولین امضاء
initialed اولین امضاء
initialed اولین قسمت
first generation اولین سری
betimes در اولین فرصت
initial اولین قسمت
first strike اولین ضربه
first salvo اولین رگبار
initial اولین یا در ابتدا
immediate destination اولین مقصد
initialing اولین یا در ابتدا
initialing اولین قسمت
initials اولین امضاء
initials اولین قسمت
initials اولین یا در ابتدا
seconds که پس از اولین می آید
initialling اولین امضاء
initialling اولین قسمت
seconding که پس از اولین می آید
initialling اولین یا در ابتدا
initialled اولین یا در ابتدا
initialled اولین امضاء
seconded که پس از اولین می آید
second که پس از اولین می آید
initialing اولین امضاء
initialled اولین قسمت
noise استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noises استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
straight run pitch تفاله اولین تقطیر
first ionization potential پتانسیل اولین یونش
dday اولین روزاغاز بکار
Go to the first crossroad. به اولین چهارراه بروید.
at first light در اولین روشنایی روز
Go to the first crossroad. به اولین تقاطع بروید.
at your earliest convenience در اولین فرصت مناسب
helical ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
sail سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
supernovas ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sailings سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
langley واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
supernova ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
alpha اولین گونه یک محصول کامپیوتری
for the first [last] time برای اولین [آخرین] بار
January اولین ماه سال مسیحی
lifo last in first out اولین صادره از اخرین وارده
lifo اولین صادره ازاخرین وارده
home اولین رکورد داده در فایل
filo اخرین صادره از اولین وارده
homes اولین رکورد داده در فایل
CERN یس که www اولین آنجا اختراع شد
first offender متخلف برای اولین بار
standard اولین مگا بایت حافظه در PC.
first offenders متخلف برای اولین بار
alphas اولین گونه یک محصول کامپیوتری
standards اولین مگا بایت حافظه در PC.
primary اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
apolline [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
green run اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
ante-court [اولین صحن در خانه های بزرگ]
low sunday اولین یکشنبه بعد از عید پاک
head اولین عنصر داده در لیست بودن
initialling اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
delivery leadtime زمان تحویل اولین پارتی وسایل
delivery leadtime زمان تحویل اولین قسمت وسایل
drop cap حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
ash wednesday اولین روز ایام روزهء مسیحیان
initialled اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initials اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialed اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialing اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
computed air release point نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
second strike اولین حمله متقابله یا ضدحمله در یک جنگ اتمی
prototypes اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
prototype اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
first down اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
geometric mean فاصله بین اولین واخرین جمله یک تصاعدهندسی
initialled آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
ring لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
identities مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
widows اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
widow اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
initialing آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialling آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initials آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
identity مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
first offenders کسی که برای اولین بار قانوناتخلف کرده است
honor امتیاز اولین نفر بودن درشروع بازی گلف
first salvo اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
debutant دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
first offender کسی که برای اولین بار قانوناتخلف کرده است
initial آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialed آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
innovation theory این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
floats فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
peremptory undertaking تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
execution محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floated فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
float فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
origins محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
origin محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com