Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
to leave him to him self
او را بحال خود واگذارید اورارها کنید
Other Matches
repeat
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
add
اضافه کنید زیاد کنید
adds
اضافه کنید زیاد کنید
adding
اضافه کنید زیاد کنید
prescan
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
to let alone
بحال خودواگذاردن
recvperate
بحال امدن
leave alone
بحال گذاردن
bring to
بحال اوردن
alas for him
وای بحال او
rehabilitating
بحال نخست برگرداندن
rehabilitates
بحال نخست برگرداندن
involuted
بحال نخست برگشته
rehabilitated
بحال نخست برگرداندن
fetch up
بحال ایست درامدن
equilibrate
بحال تعادل دراوردن
dilapidate
بحال ویرانی دراوردن
recoiling
بحال خود برگشتن
recoiled
بحال نخستین برگشتن
recoiled
بحال خود برگشتن
recoil
بحال نخستین برگشتن
recoil
بحال خود برگشتن
recoils
بحال خود برگشتن
recoils
بحال نخستین برگشتن
recoiling
بحال نخستین برگشتن
restoring
بحال اول برگرداندن
restores
بحال اول برگرداندن
restored
بحال اول برگرداندن
restore
بحال اول برگرداندن
come round
بحال اول رسیدن
let alone
بحال خود واگذاردن
to come
بحال ایست درامدن
sympathy for any one
دلسوزی بحال کسی
restitute
بحال اول برگرداندن
self-pity
دلسوزی بحال خود
woe betide thee
وای بحال تو بدابحال تو
to put to a pause
بحال ایست دراوردن
self pity
دلسوزی بحال خود
rehabilitate
بحال نخست برگرداندن
moseyed
بحال گردش راه رفتن
moseying
بحال گردش راه رفتن
mosey
بحال گردش راه رفتن
relapsing
مرتد بحال نخستین برگشتن
relapses
مرتد بحال نخستین برگشتن
relapse
مرتد بحال نخستین برگشتن
relapsed
مرتد بحال نخستین برگشتن
moseys
بحال گردش راه رفتن
It is immaterial to her .
بحال او هیچ فرقی نمی کند
Leave her alone.
اورا تنها (بحال خود ) بگذار
let it remain as it is
بگذاری بحال خود باقی باشد
to stand any one in good stead
بحال کسی سودمند بودن بدردکسی خوردن
puerperium
مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
aestivate
رخوت تابستانی داشتن تابستان را بحال رخوت گذراندن
ease off
شل کنید
say no more
بس کنید
Turn (let) the dog loose.
سگ راباز کنید
accelerando
کم کم تند کنید
recive
مصرف کنید
deleted
حذف کنید
wait a second
تامل کنید
deletes
حذف کنید
delete
حذف کنید
vide infara
را نگاه کنید
attention to orders
توجه کنید
leontief table
نگاه کنید به :
oyez
توجه کنید
keep at it
مداومت کنید
push the door to
در راپیش کنید
into a ball
نخ راگلوله کنید
i say
نگاه کنید
hurry up
عجله کنید
oyez
گوش کنید
hold hard
صبر کنید
have patience with me
با من حوصله کنید
give it a wipe
انراخشک کنید
move out
حرکت کنید
dele
پاک کنید
make a hurry
عجله کنید
deleting
حذف کنید
suppose
فرض کنید
caution
توجه کنید
repeat
تکرار کنید
supposing
فرض کنید
cautioned
توجه کنید
cautioning
توجه کنید
cautions
توجه کنید
repeats
تکرار کنید
supposes
فرض کنید
out with him
اورا بیرون کنید
trailing
هدف را تعقیب کنید
trailed
هدف را تعقیب کنید
trail
هدف را تعقیب کنید
open
مروحه را باز کنید
record as target
اماج را ثبت کنید
off with his head
سرش را از تن جدا کنید
Refer (turn over) to page 110.
به صفحه 110مراجعه کنید
trails
هدف را تعقیب کنید
sus.per coll
حلق اویزش کنید
Cash is in short supply these days .
از حقوق ماهانه ام کم کنید
maydays
خطر کمک کنید
Please behave yourself . Please be courteous.
ادب را رعایت کنید
NB
خوب دقت کنید
wait a second
یک خرده صبر کنید
try and came
کوشش کنید که بیائید
wait a second
اندکی صبر کنید
wait a minute
اندکی صبر کنید
wait a little
کمی صبر کنید
supra
ببالا نگاه کنید
Turn the water tap on .
شیر آب را باز کنید
Do you agree that …
آیا تصدیق می کنید که …
mayday
خطر کمک کنید
Notice the details!
توجه کنید به جزییات !
she your profit with him
سودخودرابا اوتقسیم کنید
shift colors
پرچم را تعویض کنید
single file
به ستون یک حرکت کنید
stack arms
تفنگها راچاتمه کنید
wait a minute
یک دقیقه صبر کنید
I won't be talked into it!
من را نمیتوانید متقاعد کنید!
drop track
تعقیب را قطع کنید
do good to others
بدیگران نیکی کنید
KEEP LEFT
از سمت چپ حرکت کنید.
chain
مراجعه کنید به CATENA
you do me injustice
در باره من بی عدالتی می کنید
continue your studies
تحصیلات خودرادنبال کنید
chains
مراجعه کنید به CATENA
check firing
عناصرتیر را بررسی کنید
cease engagement
درگیری را قطع کنید
avast
ایست توقف کنید
When will you depart?
کی شما حرکت می کنید؟
Full tank, please.
لطفا باک را پر کنید.
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
observe silence
سکوت را رعایت کنید
infile
به ستون دو حرکت کنید
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
opened
مروحه را باز کنید
opens
مروحه را باز کنید
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please call the police.
لطفا پلیس را خبر کنید.
Call an ambulance quickly.
فورا یک آمبولانس خبر کنید.
He helped me for my fathers sake.
بخاطر پدرم به من کمک کنید
identifying
مشاهده کردن شناسایی کنید
dropping
قطره سقوط کردن کم کنید
drops
قطره سقوط کردن کم کنید
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
Can you help me?
ممکن است کمکم کنید؟
dropped
قطره سقوط کردن کم کنید
Erase ( clean ) the blackboard.
تخته سیاه راپاک کنید
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Can you find your way out?
راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
Please heat up my food.
لطفا" غذایم را داغ کنید
Please consider my suggestion.
لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
KEEP RIGHT
از سمت راست حرکت کنید.
Offer him some chocolates.
به ایشان شکلات تعارف کنید
Wont you have sweets (candies)
شیرینی میل نمی کنید ؟
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
Line up the children in order of height.
بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Act according to the previous procedure.
بترتیب گذشته عمل کنید
Call a doctor quickly.
فورا پزشک خبر کنید.
Enter it in the books .
آنرا دردفاتر وارد کنید
Do you feel hungry?
شما احساس گرسنگی می کنید؟
Please don't wake me until 9 o'clock!
لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
clear and hold
منطقه را پاک و حفظ کنید
strangle
یاد شده را خاموش کنید
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
record firing
عناصر تیر را ثبت کنید
plead for the widow
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
adjusts
میزان کردن تنظیم کنید
o bey your parents
والدین خودرا اطاعت کنید
negative altitude
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
Please get it off !
[Please clean it up !]
لطفا این را پاک کنید !
adjusting
میزان کردن تنظیم کنید
large spread
فاصله گلوله ها راکم کنید
Every day that you go unheeded, you need to count on that day
هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
up with it!
بلندش کنید بگذاریدش بالا
identified
مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies
مشاهده کردن شناسایی کنید
Which bank do you bank with?
با کدام بانک کار می کنید؟
identify
مشاهده کردن شناسایی کنید
associated file
وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated document
وقتی فایل را انتخاب می کنید
Cut a little more off the back.
یک کمی بیشتر عقب را کوتاه کنید.
Follow signs for York.
به تابلوهای شهر یورک توجه کنید.
Can you help me with my luggage?
ممکن است بارم را حمل کنید؟
Cut a little more off the top.
یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
Help me, my neighbours , so that i may be able to do my housekeeping.
<proverb>
همسا یه ها یارى کنید تا من شوهردارى کنم.
Please check the spear tyre, too.
لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
Can you recommend a guest house?
آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
Can you repair my car?
آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
Can you recommend a hotel?
آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
Follow signs for York.
به علائم شهر یورک توجه کنید.
Move along, please!
[in a crowd]
لطفا بجلو حرکت کنید!
[در جمعیتی]
Please open this bag.
لطفا این کیف را باز کنید.
trail
هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
Handle the boxes with care.
جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs).
باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
pray consider my case
خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
you are welcome to my book
بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com