English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
holography ایجاد تصویر لیزری
Other Matches
background تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
imaging روش ایجاد تصویر روی صفحه نمایش .
texture mapping 2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
turtles تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
turtle تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
authoring ایجاد یک برنامه چند رسانهای با استفاده از صوت و تصویر و عکس
dithered ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
images فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
dithers ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
image [فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
dither ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
presentation software برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
object oriented استفاده میکند تا شکل تصویر را شرح دهد به جای اینکه در شکل پیکس ایجاد کند
viewers امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewer امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
holograms تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
hologram تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
tweening محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
crops کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
cropped کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crop کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
images سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
picturing آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
acrobat که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
videoing متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobats که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
videos متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
images تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
ActiveX سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
spherization جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
laser printers چاپگر لیزری
laser memory حافظه لیزری
laser font فونت لیزری
laser welding جوش لیزری
laser printer چاپگر لیزری
lossless compression روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
optical laser disk دیسک لیزری نوری
laser disignator هدف یاب لیزری
laser guidance سیستم هدایت لیزری
laser guidance هدایت لیزری بمب یا موشک
postscript laser printer چاپگر لیزری پست اسکریپت
laser disignator تعیین کننده هدف لیزری
auto الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
autos الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refreshed بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
correspondence quality چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
persistence مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing تصویر خطی تصویر مدادی
tracing تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
toner محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
coronas سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
white چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
laserwriter چاپگر لیزری سافت Apple که از زبان شرح صفحه PostScript استفاده میکند
whiter چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
corona سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
whitest چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
laser اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
lasers اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
hp laserjet چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
laserjet چاپگر لیزری سافت Hewelett Packard که برای شرح صفحه از زبان PCL استفاده میکند
Hewlett Packard چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
Hewlett Packard LaserJet چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
d.p.i. روش استاندارد برای شرح میزان resolation در چاپگرهای motrix-dot یا لیزری یا صفحه نمایش
raster scan ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
image dissector tube لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
images نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
Hewlett Packard مجموعه دستورات استاندارد ساخت Hewlett Packard تا یک نرم افزار توابع چاپگر لیزری را کنترل کند
image formation تولید تصویر تصویر
corona تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
coronas تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
postscript زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
fibre optics لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
published 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
toner که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
electronic 1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
portrait تصویر
portraits تصویر
skew تصویر کج
pictures تصویر
picturing تصویر
shapes تصویر
ikons تصویر
shape تصویر
vignette تصویر
imagery تصویر
picture تصویر
pictured تصویر
image تصویر
delineation تصویر
likeness تصویر
likenesses تصویر
icons تصویر
skewing تصویر کج
skews تصویر کج
gratings در تصویر
grating در تصویر
projection تصویر
icon تصویر
projections تصویر
scenography تصویر
illustrations تصویر
vignettes تصویر
illustration تصویر
image line خط تصویر
afterimage رد تصویر
portrayal تصویر
portrayals تصویر
images تصویر
image distortion شکستگی تصویر
image distortion اعوجاج تصویر
image formation تصویر سازی
image element نقطه تصویر
image field حوزه تصویر
image point نقطه تصویر
image drift رانش تصویر
image focal point کانون تصویر
image plate الکترود تصویر
image plane سطح تصویر
image field میدان تصویر
image distance عرض تصویر
image frequency فرکانس تصویر
image of interference تصویر انترفرنس
image line هدایت تصویر
image inversion برگردانی تصویر
image coordinates مختصات تصویر
image تصویر الکتریکی
image contrast کنتراست تصویر
image deflection انحراف تصویر
image cintraction شکستگی تصویر
image cintraction انقباض تصویر
icon پیکر تصویر
image detail جزء تصویر
image brightness روشنایی تصویر
image intensification تقویت تصویر
image impedance امپدانس تصویر
image control کنترل تصویر
image converter مبدل تصویر
hologram تصویر سه بعدی
screening, screenings صفحه تصویر
screens صفحه تصویر
illustration تصویر عکس
illustrations تصویر عکس
picturesque شایان تصویر
radiograph تصویر رونتگن
tearing پارگی تصویر
radiographs تصویر رونتگن
anaglyph تصویر ژرفانما
aspect ratio نسبت تصویر
body image تصویر بدن
card image تصویر کارت
screened صفحه تصویر
screen صفحه تصویر
holograms تصویر سه بعدی
snapshot تصویر لحظهای
snapshots تصویر لحظهای
effigies تصویر برجسته
effigy تصویر برجسته
form تصویر وجه
formed تصویر وجه
forms تصویر وجه
mirror image تصویر قرینه
mirror image تصویر آیینه ای
mirror images تصویر قرینه
mirror images تصویر ایینهای
composite video تصویر ترکیبی
fair drawing تصویر مناسب
false stereo تصویر خیالی
folded picture تصویر تا خورده
ghost signal تصویر دوگانه
ikons پیکر تصویر
hue تصویر فاهر
idealized image تصویر ارمانی
hues تصویر فاهر
image aerial آنتن تصویر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com