Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
pyroelectricity
ایجاد قطب الکتریکی در بلورهابوسیله تغییر حرارت
Other Matches
pyrolysis
تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
steam heating
ایجاد حرارت با بخار
flameout
قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن
noise
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
center
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
noises
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
pyrolyze
در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
temperature gradient
تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
decalescence
کم شدن حرارت فلز هنگام تغییر و تبدیل ان در کوره
gradients
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
gradient
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
buzzer
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
batteries
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
battery
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
electromagnetic
ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
buzzers
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
static
بارالکتریکی که در یک قطعه الکتریکی یا شخص قابل ایجاد است
plug
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plugging
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plugs
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
electromagnetic
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
commutation
تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
currents
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
current
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
alternating current
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
overpunching
تغییر داده روی نوار کاغذ با ایجاد سوراخهای اضافی
glitch
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
databases
مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
dbms
برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد و تغییر ساده پایگاه داده ها میدهد
database
مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
coincidence function
دروازه منط قی که تابع AND منط قی روی سیگنالهای الکتریکی ایجاد میکند
algebra
ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
card
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
cards
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
multipass overlap
سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
exothermic
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermal
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
rosette
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosettes
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
shift keys
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
variable area wing
بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
electrostatic
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
ActiveX
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
electrical and otherwise
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change over
تغییر روش تغییر رویه
changing
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
changed
تغییر کردن تغییر دادن
gas electric generating set
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
verve
حرارت
warmth
حرارت
temperatures
حرارت
clammy
بی حرارت
ardor
حرارت
warms
با حرارت
ardour
حرارت
warmed
با حرارت
temperature
حرارت
fires
حرارت
warm
با حرارت
warmest
با حرارت
adust
با حرارت
heats
حرارت
fired
حرارت
fire
حرارت
pyogenic
حرارت زا
vehemence
حرارت
enthrusiasm
حرارت
fervidity
حرارت
fervidness
حرارت
mettlesome
با حرارت
hotness
حرارت
heat
حرارت
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
low heat cement
سیمان کم حرارت
heat expansion
انبساط حرارت
heat exchange
تبادل حرارت
heat economy
اقتصاد حرارت
transformation of heat
تبادل حرارت
heat of hydration
حرارت ئیدراسیون
heat transfer
انتقال حرارت
calorification
تولید حرارت
interchange of heat
تبادل حرارت
calorimeter
حرارت سنج
heat unit
واحد حرارت
calefactory
حرارت بخش
impetuosity
تندی حرارت
central heating
حرارت مرکزی
heat drop
افت حرارت
zeal
ذوق حرارت
heats
گرما حرارت
heats
حرارت دادن
thermoregulation
تنظیم حرارت
thermotherapy
حرارت درمانی
impressment
جدیت حرارت
heat
گرما حرارت
initiative
شوق و حرارت
initiatives
شوق و حرارت
thermophysics
فیزیک حرارت
strenuousness
حرارت و اصرار
ginger
تندی حرارت
gradient
افت حرارت
heat conductor
هادی حرارت
heat absorption
جذب حرارت
expansion heat
حرارت انبساط
steamy
پر حرارت پر بخار
steamiest
پر حرارت پر بخار
steamier
پر حرارت پر بخار
fervently
از روی حرارت
enthalpy
حرارت فعال
gradients
افت حرارت
heat
حرارت دادن
temperatures
درجه حرارت
ardency
شور و حرارت
thermometers
حرارت سنج
actinometer
حرارت سنج
actinometre
حرارت سنج
thermometer
حرارت سنج
energetically
از روی حرارت
temperature
درجه حرارت
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
intermediate temperature
درجه حرارت متوسط
internal temperature
درجه حرارت داخلی
enthusiasm
هواخواهی با حرارت شوروذوق
ambient temperature
درجه حرارت محیطی
preheat
قبلا حرارت دادن
maximum temperature
درجه حرارت حداکثر
thermolysis
تحلیل حرارت بدن
Fahrenheit
درجه حرارت فارنهایت
filament temperature
درجه حرارت فیلامان
fervidly
از روی حرارت و غیرت
final temperature
درجه حرارت نهایی
hyperpyrexia
درجه حرارت بالاتر از صد
thermal resolution
حداقل اختلاف حرارت
preheated
قبلا حرارت دادن
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
heat affected zone
منطقه حرارت دیده
low temperature
درجه حرارت پایین
intermediate temperature
درجه حرارت میانی
preheats
قبلا حرارت دادن
reducer
کم کننده شعله یا حرارت
heatedly
از روی هیجان یا حرارت
thermal exposure
میزان جذب حرارت
heat conductivity
قابلیت هدایت حرارت
enthusiasms
هواخواهی با حرارت شوروذوق
thermoregulatory
وابسته تنظیم حرارت
thermoregulator
دستگاه تنظیم حرارت
thermostable
باثبات در اثر حرارت
thermostat
تنظیم کننده حرارت
thermostats
نافم درجه حرارت
isothermal layer
سطوح هم حرارت اب دریا
to steam ahead or away
با حرارت کار کردن
burner
تولیدکننده حرارت در بالن
burners
تولیدکننده حرارت در بالن
temperature
درجه حرارت دما
forced convection
تبادل حرارت اجباری
operating temperature
درجه حرارت کار
tempering temperature
درجه حرارت بازپخت
temperatures
درجه حرارت دما
live wires
آدم پر حرارت و با پشتکار
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
thermostats
تنظیم کننده حرارت
isothermal
نقاط هم حرارت اب دریا
pre heat
حرارت دادن مقدماتی
live wire
آدم پر حرارت و با پشتکار
thermostat
نافم درجه حرارت
sunbaked
حرارت افتاب دیده
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
central heating system
دستگاه حرارت مرکزی
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
telethermoscope
حرارت سنج از مسافات دور
thermolabile
بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
maximum surface temperature
درجه حرارت سطحی حداکثر
vulcanization
تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
radiant
دستگاه پخش کننده حرارت
maximum safe temperature
درجه حرارت مجاز حداکثر
geothermic
وابسته به حرارت مرکزی زمین
internal temperature rise
افزایش درجه حرارت داخلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com