Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 141 (2 milliseconds)
English	Persian
irresistibility	ایستادگی ناپذیری
Other Matches
inexpiably	بطور کفاره ناپذیری بطورجبران ناپذیری
persist	ایستادگی
persisted	ایستادگی
persisting	ایستادگی
persists	ایستادگی
resistance	ایستادگی
abidance	ایستادگی
erectness	ایستادگی
abide	ایستادگی کردن
idless	بیکار ایستادگی
hold one's own	ایستادگی کردن
hold one's ground	ایستادگی کردن
persistent	ایستادگی کننده
abides	ایستادگی کردن
abided	ایستادگی کردن
inertness	نداشتن زورجنبش یا ایستادگی
to make a stand	مقاومت یا ایستادگی کردن
play out	تا اخر ایستادگی کردن
To make a stand against injustice.	درمقابل ستم ایستادگی کردن
aby	کفاره دادن ایستادگی کردن
stand out	دوام اوردن ایستادگی کردن
abye	کفاره دادن ایستادگی کردن
inertly	بی داشتن زور ایستادگی یاجنبش
outride	دربرابر طوفان ایستادگی کردن در مسابقه چیره شدن
illimitableness	حد ناپذیری
indissolubility	حل ناپذیری
imperviousness	نم ناپذیری
illimitability	حد ناپذیری
indefatigability	خستگی ناپذیری
inerrable	لغزش ناپذیری
nonadditivity	جمع ناپذیری
mortmain	انتقال ناپذیری
inexpiableness	کفاره ناپذیری
inexpiableness	مرمت ناپذیری
irrevocability	برگشت ناپذیری
inexplicability	توضیح ناپذیری
inexpressibility	بیان ناپذیری
inextensibility	انبساط ناپذیری
inerrability	لغزش ناپذیری
permeability	نفود ناپذیری
indefensibility	دفاع ناپذیری
indefensibility	تصدیق ناپذیری
indescribability	وصف ناپذیری
indestructibility	فنا ناپذیری
indiscerptibility	تجزیه ناپذیری
indisputability	بحث ناپذیری
untouchability	لمس ناپذیری
indomitability	تسخیر ناپذیری
ineffability	وصف ناپذیری
infallibly	لغزش ناپذیری
insatiability	تسکین ناپذیری
irreparableness	جبران ناپذیری
invincibility	شکست ناپذیری
irremissibility	بخشش ناپذیری
irreconcilability	وفق ناپذیری
irreconcilability	اصلاح ناپذیری
irremediableness	علاج ناپذیری
irreconcilableness	اصلاح ناپذیری
irreducibility	تحویل ناپذیری
irrefutability	انکار ناپذیری
irresistibility	مقاومت ناپذیری
irretrievability	چاره ناپذیری
inscrutability	تفحص ناپذیری
inseparability	تجزیه ناپذیری
insuperability	شکست ناپذیری
intangibility	لمس ناپذیری
interminableness	پایان ناپذیری
intolerability	تحمل ناپذیری
irreversibility	برگشت ناپذیری
irreconcilableness	وفق ناپذیری
irretrievability	جبران ناپذیری
irremediableness	چاره ناپذیری
incurability	علاج ناپذیری
inaccessibility	دسترسی ناپذیری
invulnerability	اسیب ناپذیری
immeasurability	پیمایش ناپذیری
immeusurableness	پیمایش ناپذیری
immiscibility	امتزاج ناپذیری
impossibility	امکان ناپذیری
inelasticity	کشش ناپذیری
impassibility	تحمل ناپذیری
impassiveness	تالم ناپذیری
invariance	تغییر ناپذیری
immobility	تحرک ناپذیری
abclution	فرهنگ ناپذیری
achromatisation	رنگ ناپذیری
achromatization	رنگ ناپذیری
inaccessibility	ارتباط ناپذیری
acoria	سیری ناپذیری
rigidity	انعطاف ناپذیری
chalktest	ازمایش اب ناپذیری با گچ
inflexibility	انعطاف ناپذیری
impenetrability	نفوذ ناپذیری
impenetrableness	سرایت ناپذیری
impenetrableness	خلول ناپذیری
elastance	برق ناپذیری
incommutability	تبدیل ناپذیری
achromatism	رنگ ناپذیری
incommutability	تخفیف ناپذیری
incomparability	مقایسه ناپذیری
incompressibility	تراکم ناپذیری
incondensability	انقباض ناپذیری
incorrigibility	اصلاح ناپذیری
inalterability	تغییر ناپذیری
incorruption	فساد ناپذیری
imperviousness	نفوذ ناپذیری
imperviousness	سرایت ناپذیری
inevitability	چاره ناپذیری
impermeability	نشت ناپذیری
immutability	تغییر ناپذیری
modulus of incompressibility	ضریب فشار ناپذیری
rigidity of prices	انعطاف ناپذیری قیمت ها
price rigidity	انعطاف ناپذیری قیمت
rigidity of wages	انعطاف ناپذیری مزدها
wage rigidity	انعطاف ناپذیری مزد
factorial invariance	تغییر ناپذیری عاملی
indispensability	چاره ناپذیری اقتضا
impermeability	نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
impermeability	نفوذ ناپذیری ناتراوایی
elastivity	واحد برق ناپذیری
imperturbableness	خون سردی تشویش ناپذیری
unattainbility of absolute zero	دسترس ناپذیری صفر مطلق
impalpability	دارای خصوصیات لمس ناپذیری
implacability	تسکین ناپذیری کینه توزی
incommensurability	عدم تقارن سنجش ناپذیری
impenitence	بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
impassablility	امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
undisputed	بی چون وچرابی بحث ناپذیری مسلم بودن
hydraulic fluid	سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
anoxia	فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
resist	پایداری کردن ایستادگی کردن
resisted	پایداری کردن ایستادگی کردن
resisting	پایداری کردن ایستادگی کردن
resists	پایداری کردن ایستادگی کردن
withstood	مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstanding	مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstands	مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstand	مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
untouchable	غیرقابل لمس لمس ناپذیری
untouchables	غیرقابل لمس لمس ناپذیری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com