English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
tracking station ایستگاه ردیابی
tracking stations ایستگاه ردیابی
Search result with all words
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
Other Matches
infrared line scan ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
primary وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
detection ردیابی
tracings ردیابی
tracking ردیابی
tracing ردیابی
all weather air station ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
traced ردیابی کردن
traced ردیابی کردن رد پا
trace ردیابی کردن
trace ردیابی کردن رد پا
track ردیابی کردن
plotted ردیابی کردن
plot ردیابی کردن
plots ردیابی کردن
traces ردیابی کردن رد پا
traces ردیابی کردن
selective trace ردیابی گزیده
tracks ردیابی کردن
tracing routine روال ردیابی
traceable قابل ردیابی
tracked ردیابی کردن
conical scanning ردیابی امواج به طورمخروطی
surface action plotting table میز ردیابی زیر دریایی
spadat سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
sited ایستگاه
sites ایستگاه
stand ایستگاه
site ایستگاه
stations ایستگاه
stationed ایستگاه
station ایستگاه
stops ایستگاه نقطه
station house ایستگاه کلانتری
space platform ایستگاه فضایی
broadcast station ایستگاه فرستنده
orienting station ایستگاه توجیه
broadcasting station ایستگاه رادیو
base end station ایستگاه عقب
station master رئیس ایستگاه
relay station ایستگاه واسطه
slave station ایستگاه فرعی
air way station ایستگاه کنترل
stationmasters رئیس ایستگاه
ambulance station ایستگاه امبولانس
stationmaster رئیس ایستگاه
relay station ایستگاه رله
remote station ایستگاه دوردست
reading station ایستگاه خواندن
stopping ایستگاه نقطه
loading station ایستگاه بارگیری
enquiry station ایستگاه پرس و جو
exposure station ایستگاه هوایی
stopped ایستگاه نقطه
stop ایستگاه نقطه
forward station ایستگاه جلو
height of site ارتفاع ایستگاه
master station شاه ایستگاه
master station ایستگاه اصلی
bus bay ایستگاه اتوبوس
bus terminal ایستگاه اتوبوس
known datum point ایستگاه معلوم
cabstand ایستگاه درشکه
ground position ایستگاه زمینی
climatological station ایستگاه هواشناسی
coast station ایستگاه ساحلی
control cubicle ایستگاه فرمان
control station ایستگاه کنترل
fuelling station ایستگاه سوختگیری
bus stops ایستگاه اتوبوس
wireless station ایستگاه بی سیم
upper terminal ایستگاه کوهستانی
police stations ایستگاه پلیس
REQUEST STOP ایستگاه درخواستی
traverse station ایستگاه پیمایش
workstations ایستگاه کاری
power station ایستگاه مولدنیرو
police station ایستگاه پلیس
Where is the station? ایستگاه کجاست؟
railway station ایستگاه قطار
stand بساط ایستگاه
bus stop ایستگاه اتوبوس
power stations ایستگاه مولدنیرو
client ایستگاه پردازشگر
tide station ایستگاه جزر و مد
substation ایستگاه فرعی
wayside ایستگاه فرعی
space station ایستگاه فضایی
weather stations ایستگاه هواشناسی
space stations ایستگاه فضایی
substation خرده ایستگاه
weather station ایستگاه هواشناسی
terminuses ایستگاه نهایی
terminus ایستگاه نهایی
clients ایستگاه پردازشگر
workstation ایستگاه کاری
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
meteorological datum plane ایستگاه مبنای هواسنجی
trig point ایستگاه مثلث بندی
station house ایستگاه راه اهن
high power radio station ایستگاه رادیویی بزرگ
Where is the bus stop? ایستگاه اتوبوس کجاست؟
remote station ایستگاه دور دست
triangulation station ایستگاه مثلث بندی
rain gauge station ایستگاه باران سنجی
railway station ایستگاه راه اهن
radio call sign معرف ایستگاه رادیویی
pumping station ایستگاه تلمبه زنی
professional workstation ایستگاه کار حرفهای
remote station ایستگاه راه دور
way station ایستگاه رله مخابراتی
pr etrol filling station ایستگاه پمپ بنزین
net control ایستگاه کنترل شبکه
rawinsonde ایستگاه راوین سوند
lay-bys جایگاه ایست ایستگاه
stopping متوقف کردن ایستگاه
clearing station ایستگاه تخلیه بیماران
stops متوقف کردن ایستگاه
station ایستگاه اتوبوس وغیره
cleaning station ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
broadcasting station ایستگاه رادیویی فرستنده
weather station ایستگاه هوا شناسی
base line end station ایستگاه انتهایی خط مبنا
weather stations ایستگاه هوا شناسی
fire station ایستگاه اتش نشانی
astronomic station ایستگاه دیدبانی نجومی
fire stations ایستگاه اتش نشانی
lay by جایگاه ایست ایستگاه
lay-by جایگاه ایست ایستگاه
stopped متوقف کردن ایستگاه
courier transfer station ایستگاه تعویض پیک
firehouse ایستگاه اتش نشانی
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
stations ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed ایستگاه اتوبوس وغیره
alert station ایستگاه اعلام خطر
alert station ایستگاه اماده باش
stop متوقف کردن ایستگاه
Where's the railway station? ایستگاه راه آهن کجاست؟
We rushed ( hurried ) back to the train station. با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
How far is the bus stop ? تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
service stations ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
Where is the nearest underground station? نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
To the railway station به طرف ایستگاه راه آهن
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
transit station ایستگاه عبوری راه اهن
relay ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relay ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relayed ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relayed ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relays ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
uplink خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
service station ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
relays ایستگاه واسطه مخابراتی رله
station bar رستوران ایستگاه راه آهن
consolidating station ایستگاه تکمیل کننده بار
central railway station ایستگاه مرکزی راه اهن
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
platform سکوی ایستگاه راه آهن
forward air control post ایستگاه کنترل هوایی جلو
client based application برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
serivce station ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
International Space Station [ISS] ایستگاه فضایی بین المللی
high frequency radio station ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
floating mark نقاط ایستگاه برجسته بینی
outstation ایستگاه خارج از شهر ایستگاههای حومه
depots ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
secondary وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
in the centre near the railway station در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
screening elevation زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
to pull out از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
stuck beacon ایستگاه مرتباگ فریمهای اخطار می فرستد
depot ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
radar tracking تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
raster scan ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
aided tracking سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
I want to leave the car in the railway station من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
radials شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
Drop me off in front of the train station! من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
stations وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
Take me to the main railway station! مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
stationed وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
I want to get off at St. Paul's. من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
radial شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
The bus stop is no distance at all . ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
homing station ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
way station ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com