Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
English
Persian
electron mirror
اینه الکترونی
Other Matches
magic mirror
اینه غیب نما اینه شعبده
electron multiplier
چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
mirror
اینه
bulkheads
اینه
bulkhead
اینه
reflector
اینه
reflectors
اینه
mirrored
اینه
mirrors
اینه
looking glass
اینه
pierglass
اینه جرز
if peradventure
هر اینه اگر
mirror frame
جعبه اینه
driving mirror
اینه اتومبیل
astrolabe
اینه نجوم
one way screen
اینه یکسویه
convex mirror
اینه کوژ
convex mirror
اینه محدب
mirror glass
شیشه اینه
deflection mirror
اینه انحراف
showcase
جعبه اینه
showcases
جعبه اینه
showcased
جعبه اینه
spherical mirror
اینه کروی
indeed
واقعا هر اینه
showcasing
جعبه اینه
to plank down
اینه کردن
to plant down ther
اینه کردن
driving mirror
اینه عقب اتومبیل
dichroic mirror
اینه دو رنگ نما
dressing tables
میز اینه داروکشودار
sconce mirror
اینه دیوار کوب
dressing table
میز اینه داروکشودار
concave spherical mirror
اینه کروی مقعر
mirror instrument
دستگاه اینه دار
show case
ویترین جعبه اینه
parabolic mirror
اینه سهمی وار
concave spherical mirror
اینه کروی کاو
foil
ورق سیماب پشت اینه
prismatic
قطب نمای اینه دار
foiled
ورق سیماب پشت اینه
foils
ورق سیماب پشت اینه
specular
وابسته به اینه طبی یاسپکولوم
specular pig iron
اهن خام اینه وار
pierglass
اینه قدی درمیان دوپنجره
foiling
ورق سیماب پشت اینه
chevalglass
اینه تمام قدی که دردرون پایه خودمتحرک باشد
speculum
اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
vanity boxŠcaseŠor bag
قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
electron shower
رگبار الکترونی
electron telescope
تلسکوپ الکترونی
electron theory
نظریه الکترونی
electron theory
تئوری الکترونی
electron tube
لامپ الکترونی
electron sheath
پوسته الکترونی
electron ray
اشعه الکترونی
electron physics
فیزیک الکترونی
electron particle
ذره الکترونی
electron microscope
میکروسکوپ الکترونی
electron microscope
میکروسکپ الکترونی
electron wave
موج الکترونی
electronic tuning
تنظیم الکترونی
electronic transition
جهش الکترونی
electronic switch
سوئیچ الکترونی
electronic structure
ساختار الکترونی
electronic rectifier
یکسوساز الکترونی
electronic rectifier
یکسوکننده الکترونی
electronic radiation
تشعشع الکترونی
electronic microscope
میکروسکوپ الکترونی
electronic formula
فرمول الکترونی
electronic flash
فلاش الکترونی
electronic excitation
تحریک الکترونی
electronic density
چگالی الکترونی
electronic current
جریان الکترونی
one electron atom
اتم تک الکترونی
barrier layer
بند الکترونی
electron cloud
ابر الکترونی
electron cascade
ابشار الکترونی
electron capture
جاذبه الکترونی
electron capture
ربایش الکترونی
electron camera
دوربین الکترونی
electron bombardment
بمباران الکترونی
electron beam
اشعه الکترونی
tube
لامپ الکترونی
tubes
لامپ الکترونی
electron beam
پرتوی الکترونی
electron avalanche
بهمن الکترونی
computer
حسابگر الکترونی
computers
حسابگر الکترونی
gun
تفنگ الکترونی
guns
تفنگ الکترونی
electron could
ابر الکترونی
electron coupling
پیوست الکترونی
electron gun
تفنگ الکترونی
electron hole
حفره الکترونی
electron lens
عدسی الکترونی
electron flow
جریان الکترونی
electron lens
لنز الکترونی
electron gas
گاز الکترونی
electron coupling
تزویج الکترونی
electron current
جریان الکترونی
electron cutting
برش الکترونی
electron configuration
ارایش الکترونی
electron density
چگالی الکترونی
electron diffraction
پراش الکترونی
multidentate atom
اتم چند الکترونی
density of an electron beam
چگالی اشعه الکترونی
barrier layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
depletion layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
electron beam cutting
برش با اشعه الکترونی
glass type tube
لامپ الکترونی شیشهای
electron microscope
ذره بین الکترونی
electronic lens
عدسی یا لنز الکترونی
electron disintegration
فرو ریزش الکترونی
welding by electron beam
جوشکاری با اشعه الکترونی
electron beam welding
جوشکاری با اشعه الکترونی
electron beam generator
مولد اشعه الکترونی
eniac
ماشین حساب الکترونی
forbidden transition
جهش الکترونی ممنوع
gas filled valve
لامپ الکترونی گازی
phosphor
معمولا اشعه الکترونی
thermoelectron
الکترونی که در اثر گرماصادر شود
input circuit
مدار ورودی لامپ الکترونی
get a fix on something
<idiom>
نامه الکترونی دریافت کردن
output circuit
مدار خروجی لامپ الکترونی
electron beam deflection system
سیستم شکست پرتو الکترونی
beam current at a specified point
شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
electron beam focusing
تمرکز دهی اشعه الکترونی
octal glass type tube
لامپ الکترونی هشت پایهای
mu
فاکتور شدت نیروی لامپ الکترونی
beams
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
beam
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
bread-board
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-boards
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
electron gun
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
sferics
دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
synchrotron
دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
numerical indicator tube
هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
electron beam recording
ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
electronic
میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
electronics
شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
y plates
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
gun
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
panorama
تمام نما اینه تمام نما
panoramas
تمام نما اینه تمام نما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com