English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
There is a hitch in this project. این طرح یک جایش گیر دارد
Other Matches
The wound burns and throbs. زخم جایش می سوزد
he bobded up like a cork عین فنر از جایش پرید
Put the books back on the shelf. کتابها را بگذار توی قفسه سر جایش
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
This stone wont lift. این سنگ از جایش بلند نمی شود ( تکان نمی خورد )
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
has دارد
heavy fighting is in progress دارد
he is ill with fever تب دارد
there is a time for everything دارد
he has worms دارد
he has a rage for money دارد
are there any remarks? دارد
chains دارد.
hast او دارد
chain دارد.
what the odds چه اهمیت دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
figure on <idiom> بستگی دارد به
what matter? چه اهمیت دارد
not a patch on چه دخلی دارد
there is a rumour that شهرت دارد که
Windows GDI بیتی دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
virus وجود دارد
it is usual with him عادت دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
viruses وجود دارد
it has sides سه پهلو دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
what hurt is there in that چه زیانی دارد
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
the reason is two fold دودلیل دارد
he is fifty تمام دارد
he has a maggot in his head وسواس دارد
he is 0 years old او ده سال دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
he has an axe to grind غرض دارد
walls have ears گوش دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
he has an a. to grind مقصود دارد
our library is well stocked خوبی دارد
the reason is manifold چنددلیل دارد
god is خداوجود دارد
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
the probability is احتمال دارد
the switch is on برق جریان دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
well and good باشد چه ضرر دارد
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
biased آنچه اریب دارد
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
to bring grist to the mill نان دراب دارد
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
length خط با طول جر حرف دارد
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
back که یک باتری پشتیبان دارد
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
She has a soft voice صدای نرمی دارد
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
what is that to you به شما جه دخلی دارد
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
significance معنای مخصوص دارد
basses کسی که صدای بم دارد
bass کسی که صدای بم دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
delectus برای ترجمه دارد
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
he is f. of money پول فراوان دارد
he is in the know اطلاع ویژه دارد
bigamists زنی که دوشوهر دارد
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
he insists on going اصرار دارد برفتن
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
it is of frequent خیلی مورد دارد
in all like احتمال کلی دارد
rubrician کتاب نماز دارد
bigamist زنی که دوشوهر دارد
he has much merit بسیار شایستگی دارد
he has much merit خیلی قابلیت دارد
he has a loose tongue دهان لقی دارد
likelihood احتمال کلی دارد
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
it askes for attention توجه لازم دارد
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
It is much sought after خیلی طالب دارد.
He has a good permanent job. شغل ثابت خوبی دارد
He must have a hand in it. حتما" دراینکار دست دارد
It lookes like rain. هوا خیال باریدن دارد
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
She is stuffy and conceited. دماغش باد دارد ( پر افاده )
He has a glib(persuasive)tongue. زبان چرب ونرمی دارد
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
Blood circulates in the body. خون در بدن جریان دارد
profiteers فردیکه انتظار سودزیاد دارد
interne یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
dare he go? ایا جرات دارد برود
The child is going to go to bed. بچه دارد می رود بخواب
dichord سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
he has a spite against me بامن کینه یاعداوت دارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
he has a small p in shimran او ملک کوچکی درشمیران دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
He has a ready pen. قلم شیوا وروانی دارد
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
he is an influence in politics فلانی نفوذ سیاسی دارد
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
he is rather i. than sick بهم خوردگی یاساکت دارد
double breasted کتی که در دو طرف دکمه دارد
He takes ( heels) much interest in politics. به سیاست خیلی علاقه دارد
creditor secured by pledge طلبکاری که رهینه در دست دارد
fault فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
photorealistic که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
pavonazzo مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
NVRAM ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
multifunction آنچه تابعهای متعددی دارد
timber toe کسی که پای چوبین دارد
the cow parts the hoofs گاو سمهای شکافته دارد
to the best of ones ability تا جایی که کسی توان آن را دارد
mistress of cooking زنی که در اشپزی دست دارد
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
the odds are that he will doit احتمال دارد که انکار را بکند
puntist راننده کرجی نام دارد
sexagenarian کسی که از 06 تا96 سال دارد
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
tea has an adour p to itself چای بوی ویژهای دارد
faulted فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigs درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
the battle still rages جنگ هنوز شدت دارد
quarter binding جلدی که تنهاته ان چرم دارد
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
water exists in three phases اب درسه نمود وجود دارد
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
consuetude est alterra lex عادت قدرت قانونی دارد
cornet a pistons یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
corvette رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
It is going from bad to worse . وضع دارد بد ترهم می شود
My hair is growing. موهایم دارد بلند می شود
it look like rain گویا خیال باریدن دارد
crapaudiue door دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com