Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
Other Matches
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
eddied
جریان متلاطم
eddies
جریان متلاطم
eddy
جریان متلاطم
eddying
جریان متلاطم
turbulent flow
جریان متلاطم
free eddy
جریان متلاطم ازاد
residual current state
رژیم جریان مانده
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
damping vane
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
continuous flow oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
quady
رودی که فقط در فصل بارندگی جریان دارد و دربقیه فصول خشک میباشد
jet stream
جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
caveat emptor
یعنی خریدارخود مسئول بازرسی کالائی که می خرد میباشد
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
caveat venditor
یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
flows
جریان
flow limit
حد جریان
runoff
جریان
flowline
خط جریان
income
جریان
course
جریان
flowed
جریان
tide
جریان
afflux
جریان
flow
جریان
affluxion
جریان
flow line
خط جریان
against the stream
بر ضد جریان اب
going
جریان
flushing
جریان
proceeding
جریان
rheostome
جریان بر
insets
جریان
processes
جریان
rede
جریان
process
جریان
effluvium
جریان
flushes
جریان
in hand
در جریان
current
جریان
coursed
جریان
flush
جریان
courses
جریان
inset
جریان
fluor
جریان
twayblade
جریان
total current
جریان کل
gushes
جریان
afoot
در جریان
circulation
جریان
actions
جریان
action
جریان
circulations
جریان
line of flow
خط جریان
gushed
جریان
currents
جریان
gush
جریان
stream
جریان
streamed
جریان
streamed
جریان اب
conduct
جریان
conducts
جریان
streams
جریان اب
conducting
جریان
conducted
جریان
in the air
<idiom>
جریان
streams
جریان
stream
جریان اب
process
مرحله جریان
low current
جریان ضعیف
energized
جریان دار
processes
مرحله جریان
luminous flux
جریان نور
ion flow
جریان یونی
ionic current
جریان یونی
weak current
جریان ضعیف
free flow
جریان ازاد
processes
جریان کار
inflow
جریان بداخل
process
جریان کار
fusing current
جریان ذوب
input current
جریان ورودی
free stream
جریان ازاد
generation of current
تولید جریان
fluidmeter
جریان سنج
magnetic current
جریان مغناطیسی
flow of income
جریان درامد
flow of expenditure
جریان هزینه
flow net
شبکه جریان
intensity of current
شدت جریان
magnetic flux
جریان مغناطیسی
insulation current
جریان ایزولاسیون
instantaneous current
جریان لحظهای
flow method
روش جریان
flow of production
جریان تولید
flow sheet
نمودار جریان
interference current
جریان مزاحم
flowmeter
جریان سنج
internal current
جریان داخلی
input current
جریان اولیه
flowlines
خطوط جریان
input of current
ورود جریان
intermittent current
جریان تناوبی
turbulence
جریان گردابی
intermittent current
جریان متناوب
interflow
جریان اب درونی
magnetizing current
جریان مغناطیس گر
gold flow
جریان طلا
power lines
خط جریان قوی
power line
خط جریان قوی
impluse current
جریان ضربهای
leakage current
جریان تراوشی
heavy current line
خط جریان قوی
impluse
ضربه جریان
imaginary current
جریان راکتیو
ignition current
جریان احتراق
laminar flow
جریان لایهای
reactive current
جریان واکنشی
laminar flow
جریان خطی
inshore current
جریان اب ساحلی
induction current
جریان القائی
inducing current
جریان القائی
induced current
جریان القائی
induced current
جریان القایی
laminal flow
جریان خطی
indravgnt
جریان درونی
increase of current
افزایش جریان
laminar flow
جریان ارام
inductive current
جریان القائی
outflow
ریزش جریان
line bar
شینه جریان
heavy current
جریان قوی
line charging current
جریان بارگیری خط
heat flow
جریان گرما
ground water runoff
جریان زیرزمینی
live ball
توپ در جریان
line circuit
جریان شبکه
ground ball
توپ در جریان
leakage current
جریان نشتی
power current
جریان قوی
line bar
شمش جریان
lightning discharge current
جریان تخلیه
outflows
ریزش جریان
idle current
جریان کور
idle current
جریان بی باری
leakage current
جریان ایزولاسیون
light current
جریان نور
light current
جریان ضعیف
lighting current
جریان نور
lightning current
جریان برق
ionization current
جریان یونی
load current
جریان بار
flow meter
جریان سنج
ebb current
جریان جزری
displacement current
جریان جابجایی
discharge currect
جریان دشارژ
discharge currect
جریان تخلیه
convection current
جریان همرفتی
convectional current
جریان قراردادی
conventional current
جریان قراردادی
cooling water circulation
جریان اب سرد
counter current
جریان متقابل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com