English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (3 milliseconds)
English Persian
snowfall بارندگی
snowfalls بارندگی
rainfall بارندگی
onfall بارندگی
precipitation of moisture بارندگی
rain fall بارندگی
the rainy season بارندگی
Other Matches
rain discharge حجم بارندگی در یک حوزه تقسیم بر مدت ریزش بارندگی
hyerograph نقشه بارندگی
effective rainfall بارندگی موثر
rainfall intensity شدت بارندگی
annual precipitation بارندگی سالیانه
monsoons موسم بارندگی
precipitation میزان بارندگی
rain بارندگی باریدن
rained بارندگی باریدن
raining بارندگی باریدن
rains بارندگی باریدن
downpour بارندگی زیاد
downpours بارندگی زیاد
monsoon موسم بارندگی
onding بارندگی زیاد
average annual precipitation متوسط بارندگی سالینه
hyetology علم یا مبحث بارندگی
lapseratc میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
rainfall area منطقه بارش ناحیه بارندگی
rain gage وسیله سنجش میزان بارندگی
pluviometric مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
These clouds are a sign of rain . این ابرها علامت بارندگی است
ephemeral stream رودی که درموقع بارندگی اب در ان جریان دارد
these cloud promise rain این ابرها خبر از بارندگی میدهند
intensity of rain fall شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود
wet year سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
dry year سالی که میزان بارندگی در ان از حد معمول کمتر است
quady رودی که فقط در فصل بارندگی جریان دارد و دربقیه فصول خشک میباشد
hyetography نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
storm water فاضلاب ناشی از بارندگی فاضلاب سطحی
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
rainfall index شاخص بارش شاخص بارندگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com