Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English
Persian
futures market
بازار خرید و فروش سلف
Search result with all words
toll
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
market overt
بازار عمومی محل خرید و فروش درفضای باز
Other Matches
dumping
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
close price
دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
buyer's market
بازار خرید
buyers market
بازار خرید
open purchase
خرید از بازار ازاد
cornering the market
خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
sales area
بازار فروش
dead market
بازار کم فروش
sale
بازار فروش
outlet
بازار فروش
outlets
بازار فروش
business
خرید یا فروش
dealing
خرید و فروش
nundination
خرید و فروش
buying and selling
خرید و فروش
businesses
خرید یا فروش
market
بازار فروش
[اقتصاد]
stock trading
خرید و فروش سهام
hedging
خرید و فروش تامینی
hedge
خرید و فروش تامینی
hedged
خرید و فروش تامینی
hedges
خرید و فروش تامینی
handle
خرید و فروش کردن
handles
خرید و فروش کردن
course of dealing
دوره خرید و فروش
marketplace
میدان فروش کالا بازار
dealer
کسی که خرید و فروش میکند
dealers
کسی که خرید و فروش میکند
ship broker
دلال خرید و فروش کشتی
barratry
خرید و فروش مقامهای دولتی ومذهبی با پول
chandler
کسی که به خرید و فروش کالا مشغول است
rug delivery
[جابه جایی و حمل فرش به محل خرید یا فروش]
flea market
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea markets
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
luck money
پولی که بطور دست لاف هنگام خرید و فروش بکسی بدهند
luck penny
پولی که بطور دست لاف هنگام خرید و فروش بکسی بدهند
convertibility
قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف
cartels
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
open market operation
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
cost plus contracts
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
operated
به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
operates
به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
operate
به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
installment plan
خرید یا فروش اقساطی پرداخت اقساطی
futures goods
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
woollen draper
پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
market research
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
purchase request
درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
fair
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
field buying
خرید کردن در صحرا خرید محلی
market failure
شکست بازار نارسائی بازار
pearlies
جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
on licence
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
wine seller
میفروش باده فروش شراب فروش خمار
sale maximization
به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
hard sell
سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sales force
نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
purchase price variance
سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
market value
در بازار قیمت بازار
order
خرید سفارش خرید
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
optional claiming race
مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
market economies
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
central purchase
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
furriers
خز فروش پوست فروش
furrier
خز فروش پوست فروش
sales promotion
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
oligopoly
انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
vendible
قابل فروش جنس قابل فروش
vendable
قابل فروش جنس قابل فروش
the mareet was weak
بازار
bazaars
بازار
bazaar
بازار
mart
بازار
agora
بازار
market
بازار
market places
بازار
market place
بازار
marketed
بازار
cloth-hall
بازار
markets
بازار
shopping center
بازار
trone
بازار
money market
بازار پول
exchange market
بازار اسعار
dead market
بازار کساد
supermarkets
ابر بازار
marketing
بازار یابی
gold market
بازار طلا
fair market
هفته بازار
carpet market
بازار فرش
fair market
بازار مکاره
falling market
بازار رو به زوال
money markets
بازار پول
foreign market
بازار خارج
domestic market
بازار داخلی
credit market
بازار اعتباری
download
بازار کارافتاده
county fair
بازار روز
imperfect market
بازار ناقص
county fair
بازار مکاره
perfect market
بازار کامل
market economies
اقتصاد بازار
labor market
بازار کار
supermarket
ابر بازار
market economy
اقتصاد بازار
home market
بازار داخلی
historical cost
قیمت بازار
market research
بررسی بازار
foreign exchange market
بازار ارز
loan market
بازار وام
market leader
پیشرو بازار
market prices
قیمتهای بازار
brand leader
پیشرو در بازار
market review
بررسی بازار
market survey
بررسی بازار
market risk
خطر بازار
market segmentation
تقسیم بازار
market segmentation
تجزیه بازار
bourse
بازار سهام
market share
سهم بازار
market price
قیمت بازار
market penetration
نفوذ به بازار
emporium
بازار بزرگ
market mechanism
مکانیسم بازار
market opportunity
فرصت بازار
market oriented
در جهت بازار
emporiums
بازار بزرگ
market overt
بازار اشکار
black market
بازار سیاه
market value
قیمت بازار
aggregate market supply
عرضه کل بازار
gluts
پر کردن بازار
glut
پر کردن بازار
marketplace
بازار گاه
oil market
بازار نفت
bearish market
بازار رو به افول
narrow market
بازار محدود
spot market
بازار نقدی
mart
بازار مالی
financial market
بازار مالی
market trust
بازار انحصاری
black markets
بازار سیاه
the market is dull
بازار کساداست
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
market structure
ساخت بازار
market structure
بنیان بازار
market system
نظام بازار
market trends
روندهای بازار
slumping
کسادی بازار
free markets
بازار ازاد
free market
بازار ازاد
open market
بازار باز
open market
بازار ازاد
market appraisal
سنجش بازار
tenors
بازار سلف
market demand
تقاضای بازار
capital market
بازار سرمایه
Common Market
بازار مشترک
commodity market
بازار کالا
tenor
بازار سلف
market equilibrium
تعادل بازار
seller's market
بازار فروشنده
EEC
بازار مشترک
slumps
کسادی بازار
wage market
بازار دستمزد
market freedom
ازادی بازار
market functions
وفائف بازار
bullish market
بازار رو به رونق
market imperfection
نقص بازار
bullish market
بازار احتکاری
bullion market
بازار شمش
emporia
بازار بزرگ
market leader
پیشقدم در بازار
market forces
نیروهای بازار
widening of market
گسترش بازار
competition
بازار ازاد
competitions
بازار ازاد
sharing the market
تقسیم بازار
market failure
ناتوانی بازار
slumped
کسادی بازار
slump
کسادی بازار
bondwoman
زن زر خرید
underwrote
خرید
bond servant
زر خرید
underwriting
خرید
underwrites
خرید
underwrite
خرید
underwritten
خرید
buy
خرید
buying
خرید
purchases
خرید
purchased
خرید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com