Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
home market
بازار داخل کشور
Search result with all words
anti dumping
مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
Other Matches
dumping
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
up country
نواحی داخل کشور
at home and abroad
در داخل و خارج
[از کشور]
internally or abroad
در داخل و خارج
[از کشور]
home service
خدمات فروش در داخل کشور
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
republics
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
market research
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fairs
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
ratline
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
market failure
شکست بازار نارسائی بازار
Burundi
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradites
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
intercommand
داخل قسمت داخل یکان
nuclide
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
innocent passage
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
market value
در بازار قیمت بازار
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
mortise dead lock
قفل داخل کار قفل داخل درب
nonaligned
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
market economy
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
trone
بازار
mart
بازار
cloth-hall
بازار
market places
بازار
market place
بازار
bazaars
بازار
bazaar
بازار
shopping center
بازار
markets
بازار
marketed
بازار
agora
بازار
market
بازار
the mareet was weak
بازار
market review
بررسی بازار
market risk
خطر بازار
market freedom
ازادی بازار
market trends
روندهای بازار
market share
سهم بازار
market segmentation
تجزیه بازار
market survey
بررسی بازار
market segmentation
تقسیم بازار
market value
قیمت بازار
narrow market
بازار محدود
money market
بازار پول
perfect market
بازار کامل
sales area
بازار فروش
supermarket
ابر بازار
oil market
بازار نفت
marketplace
بازار گاه
county fair
بازار مکاره
market trust
بازار انحصاری
supermarkets
ابر بازار
market system
نظام بازار
market structure
بنیان بازار
market structure
ساخت بازار
money markets
بازار پول
market prices
قیمتهای بازار
bourse
بازار سهام
black markets
بازار سیاه
black market
بازار سیاه
dead market
بازار کساد
dead market
بازار کم فروش
domestic market
بازار داخلی
download
بازار کارافتاده
exchange market
بازار اسعار
fair market
هفته بازار
fair market
بازار مکاره
falling market
بازار رو به زوال
credit market
بازار اعتباری
brand leader
پیشرو در بازار
bullion market
بازار شمش
bullish market
بازار احتکاری
bullish market
بازار رو به رونق
buyer's market
بازار خرید
buyers market
بازار خرید
capital market
بازار سرمایه
commodity market
بازار کالا
aggregate market supply
عرضه کل بازار
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
county fair
بازار روز
foreign exchange market
بازار ارز
foreign market
بازار خارج
market failure
ناتوانی بازار
market forces
نیروهای بازار
market functions
وفائف بازار
market imperfection
نقص بازار
market leader
پیشقدم در بازار
market leader
پیشرو بازار
market mechanism
مکانیسم بازار
market opportunity
فرصت بازار
market oriented
در جهت بازار
market overt
بازار اشکار
market penetration
نفوذ به بازار
market equilibrium
تعادل بازار
market demand
تقاضای بازار
market appraisal
سنجش بازار
emporiums
بازار بزرگ
emporium
بازار بزرگ
emporia
بازار بزرگ
gold market
بازار طلا
historical cost
قیمت بازار
home market
بازار داخلی
imperfect market
بازار ناقص
bearish market
بازار رو به افول
labor market
بازار کار
loan market
بازار وام
market price
قیمت بازار
carpet market
بازار فرش
free markets
بازار ازاد
free market
بازار ازاد
open market
بازار باز
financial market
بازار مالی
open market
بازار ازاد
competition
بازار ازاد
EEC
بازار مشترک
widening of market
گسترش بازار
outlet
بازار فروش
outlets
بازار فروش
Common Market
بازار مشترک
wage market
بازار دستمزد
marketing
بازار یابی
sale
بازار فروش
competitions
بازار ازاد
seller's market
بازار فروشنده
tenor
بازار سلف
market economy
اقتصاد بازار
market economies
اقتصاد بازار
tenors
بازار سلف
glut
پر کردن بازار
market research
بررسی بازار
the market is dull
بازار کساداست
slumped
کسادی بازار
sharing the market
تقسیم بازار
slump
کسادی بازار
slumps
کسادی بازار
slumping
کسادی بازار
gluts
پر کردن بازار
mart
بازار مالی
spot market
بازار نقدی
market directed economy
اقتصاد مبتنی بر بازار
market clearing price
قیمت تعادل در بازار
free market economy
اقتصاد بازار ازاد
marketability
قابلیت عرضه در بازار
to place on the market
به بازار عرضه کردن
to put on the market
به بازار عرضه کردن
market information
اطلاعات و دادههای بازار
open market operations
عملیات بازار ازاد
market
بازار فروش
[اقتصاد]
market imperfection
ناقص بودن بازار
market leader
دارای رهبریت بازار
market mechanism
طرز کار بازار
initial campaign
معرفی کالا به بازار
markets
به بازار عرضه کردن
market grades and grading
طبقه بندی بازار
To depress the market .
بازار را کساد کردن
marketed
به بازار عرضه کردن
market rate of interest
نرخ بهره بازار
market forces
عوامل موثردر بازار
free market system
نظام بازار ازاد
market
به بازار عرضه کردن
bull the market
بازار را گرم کردن
organises
بازار سازمان یافته
organising
بازار سازمان یافته
organizes
بازار سازمان یافته
organizing
بازار سازمان یافته
product launch
جا انداختن محصول در بازار
marketed
در بازار دادوستد کردن
commodity market
بازار مواد اولیه
organize
بازار سازمان یافته
the market is dull
بازار راکد است
break into the market
در بازار رسوخ کردن
market
در بازار دادوستد کردن
open market rate
نرخ بازار ازاد
black market operations
عملیات بازار سیاه
baltic exchange
بازار بورس بالتیک
securities market
بازار اوراق بهادار
security market
بازار اوراق بهادار
soft market
بازار با تقاضای خوب
markets
در بازار دادوستد کردن
spot market
بازار معاملات نقدی
commodity market
بازار کالای مصرفی
dual labor market
بازار کار دوگانه
open market price
قیمت بازار ازاد
launched
جا انداختن کالا در بازار
launch
جا انداختن کالا در بازار
launches
جا انداختن کالا در بازار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com