Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
reflection	بازتاب اندیشه
Other Matches
reflexion	بازتاب
plantar reflex	بازتاب کف پا
reflectors	بازتاب
echoing	بازتاب
echoes	بازتاب
reflector	بازتاب
echo	بازتاب
reflexes	بازتاب
reflection	بازتاب
echoed	بازتاب
reflex	بازتاب
flashbacks	بازتاب اشعه
flashback	بازتاب اشعه
orienting reflex	بازتاب سوگیری
plane of reflection	صفحه بازتاب
prepotent reflex	بازتاب غالب
orientation reflex	بازتاب سوگیری
pupillary reflex	بازتاب مردمک
reflection of light	بازتاب نور
reflect	بازتاب دادن
reflecting	بازتاب دادن
reflects	بازتاب دادن
reflection grating	توری بازتاب
reflection coefficient	ضریب بازتاب
reflectability	بازتاب پذیری
raster	شبکه بازتاب
negative movement reflex	بازتاب گریز
mass reflex	بازتاب کلی
crossed reflex	بازتاب متنافر
coefficient of reflection	ضریب بازتاب
chain reflex	بازتاب زنجیرهای
flexion reflex	بازتاب خمش
bragg reflection	بازتاب پراگ
ground return	بازتاب زمینی
background reflection	بازتاب زمینهای
babinski reflex	بازتاب بابینکسی
reflection angel	زاویه بازتاب
angle of reflaction	زاویه بازتاب
albedo	توان بازتاب
albedo	نمار بازتاب
achilles reflex	بازتاب اشیل
achilles jerk	بازتاب اشیل
abdominal reflex	بازتاب شکمی
law of reflection	قانون بازتاب
reflection law	قانون بازتاب
conditioned reflex	بازتاب شرطی
reflection plane	صفحه بازتاب
reflectivity	بازتاب پذیری
reflexogenous zones	نواحی بازتاب زا
cranial reflex	بازتاب جمجمهای
righting reflex	بازتاب تعادل
tendon reflex	بازتاب وتری
sucking reflex	بازتاب مکیدن
static reflex	بازتاب تعادل
rooting reflex	بازتاب گونه
stretch reflex	بازتاب کشیدگی
rossolimo reflex	بازتاب روسولیمو
salivary reflex	بازتاب بزاقی
reflexivity	بازتاب پذیری
spinal reflex	بازتاب نخاعی
reflex arc	کمان بازتاب
reflex circuit	قوس بازتاب
reflexology	بازتاب شناسی
reflector buoy	بویه بازتاب
reflectometer	بازتاب سنج
reflex reserve	پس مانده بازتاب
reflex time	زمان بازتاب
reflex arc	قوس بازتاب
eye blink reflex	بازتاب پلک زدن
irreflexive	بی خیال بدون بازتاب
knee jerk reflex	بازتاب پرش زانو
patellar reflex	بازتاب پرش زانو
consensual eye reflex	بازتاب همخوان چشم
cutaneous secretory reflex	بازتاب تراوشی پوست
unconditioned reflex	بازتاب غیر شرطی
haab's pupillary reflex	بازتاب مردمکی هاب
audi	بازتاب دیداری- شنیداری
blinking reflex	بازتاب پلک زدن
startle reflex	بازتاب یکه خوردن
bechterev mendel reflex	بازتاب بختریف- مندل
grasping reflex	بازتاب چنگ زدن
reflect	بازتاب یافتن بازتابیدن
reflecting	بازتاب یافتن بازتابیدن
reflects	بازتاب یافتن بازتابیدن
positive movement reflex	بازتاب حرکت گرایشی
reflex latency	دوره نهفتگی بازتاب
phasic stretch reflex	بازتاب کشش مرحلهای
psychogalvanic reflex	بازتاب گالوانیکی- روانی
pgr	بازتاب گالوانیکی- روانی
cutaneous pupillary reflex	بازتاب پوستی مردمک
mirrors	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrored	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirror	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
concept	اندیشه
extemporarily	بی اندیشه
extemporal	بی اندیشه
rapt in meditation	اندیشه
excogitation	اندیشه
devisal	اندیشه
ideas	اندیشه
concepts	اندیشه ها
ideas	اندیشه ها
reflexion	اندیشه
conception	اندیشه
on the impluse of the moment	بی اندیشه
incogitant	بی اندیشه
offhandedly	بی اندیشه
offhanded	بی اندیشه
internal conception	اندیشه
brainchild	اندیشه
ponderation	اندیشه
anxieties	اندیشه
idea	اندیشه
second thoughts	اندیشه
meditation	اندیشه
afterthoughts	پس اندیشه
afterthought	پس اندیشه
mentality	اندیشه
by rote	بی اندیشه
mentalities	اندیشه
anxiety	اندیشه
solicitude	اندیشه
thought	اندیشه
thoughts	اندیشه
notional	اندیشه
cogitated	اندیشه کردن
cogitate	اندیشه کردن
opinions	رای اندیشه
opinion	رای اندیشه
cogitates	اندیشه کردن
cogitating	اندیشه کردن
bubbles	اندیشه پوچ
meditate	اندیشه کردن
meditated	اندیشه کردن
meditates	اندیشه کردن
meditating	اندیشه کردن
refelectingly	اندیشه کنان
cogitation	اندیشه وتفکر
notions	اندیشه فکر
notion	اندیشه فکر
to set one's affection	اندیشه کردن
trow	اندیشه کردن
pondered	اندیشه کردن
woriless	بی غم اسوده بی اندیشه
pondering	اندیشه کردن
to bethink oneself	اندیشه کردن
thought stopping technique	فن بازداری اندیشه
deliberations	اندیشه تامل
deliberation	اندیشه تامل
thought reading	اندیشه خوانی
plans	تدبیر اندیشه
plan	تدبیر اندیشه
syntaxic thought	اندیشه منطقی
ponders	اندیشه کردن
thinkable	اندیشه پذیر
ponder	اندیشه کردن
conspiratress	اندیشه کردن در
idiographic	اندیشه نگار
immersed in thinking	غرق اندیشه
an absurd notion	اندیشه پوچ
intellectual history	تاریخ اندیشه ها
considered	با اندیشه صحیح
muses	اندیشه کردن
mused	اندیشه کردن
muse	اندیشه کردن
telepathy	اندیشه خوانی
worry	اندیشه نگرانی
ideational fluency	سیالی اندیشه
ideation	اندیشه پردازی
ideality	اندیشه گرایی
cogitativeness	قوه اندیشه
delib erator	اندیشه کننده
devisable	شایسته اندیشه
economic thought	اندیشه اقتصادی
cogitable	اندیشه پذیر
cerebrotonic	اندیشه ورز
cerebrotonia	اندیشه ورزی
brooder	اندیشه کننده
bethink	اندیشه کردن
association of ideas	تداعی اندیشه ها
musingly	در حال اندیشه
worries	اندیشه نگرانی
bubbled	اندیشه پوچ
bubbling	اندیشه پوچ
premeditatedly	با اندیشه قبلی
prenotion	پیش اندیشه
ponderingly	اندیشه کنان
bubble	اندیشه پوچ
mentality	شیوه اندیشه
overwhelmed with reflection	مستغرق اندیشه
otherworldiness	اندیشه عاقبت
speculative	مربوط به اندیشه
forethought	اندیشه قبلی
mentalities	شیوه اندیشه
homo sapiens	انسان اندیشه ورز
ideographs	حروف اندیشه نگاری
pursuance of a plan	تعقیب اندیشه یا نقشهای
cogitative	مربوط به اندیشه وتفکر
thinking type	سنخ اندیشه ورز
the seat thought	مرکز اندیشه یا فکر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com