Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
physical inspection
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
Other Matches
inspection arms
سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
visiting correspondent
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
saint
نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
saints
نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
examine
بازدید
revision
بازدید
control
بازدید
controlling
بازدید
visit
بازدید
examining
بازدید
surveying
بازدید
examines
بازدید
reviewal
بازدید
examined
بازدید
revisions
بازدید
controls
بازدید
reviewed
بازدید
review
بازدید
inspection
بازدید
visits
بازدید
reviewing
بازدید
visited
بازدید
reviews
بازدید
inspection well
چاه بازدید
personnel monitoring
بازدید پرسنلی
home visit
بازدید خانواده
visitor
بازدید کننده
visitors
بازدید کننده
spot check
بازدید در محل
inspection
بازدید معاینه
certificate of survey
گواهی بازدید
visits
بازدید دیدار
spot checks
بازدید در محل
destination inspection
بازدید در مقصد
visited
بازدید دیدار
visit
بازدید دیدار
revisit
بازدید کردن
revisited
بازدید کردن
revisiting
بازدید کردن
see over
بازدید کردن
reconnoitering
بازدید کردن
reconnoiters
بازدید کردن
reconnoitre
بازدید کردن
reconnoitres
بازدید کردن
reconnoitring
بازدید کردن
reconnoiter
بازدید کردن
surveys
بازدید کردن
survey
بازدید کردن
to return a visit
بازدید کردن
reconnoitered
بازدید کردن
revisits
بازدید کردن
inspection gallery
دالان بازدید
inspection shaft
میله بازدید
location survey
بازدید در محل
examine
بازدید کردن
examined
بازدید کردن
examines
بازدید کردن
examining
بازدید کردن
man hole
چاهک بازدید
surveyed
بازدید کردن
boarding visit
بازدید پس دادن
boarding call
دعوت به بازدید
boarding call
بازدید رسمی
reconnoitred
بازدید کردن
barrier inspection
بازدید ازموانع
reviewed
بازدید انتقاد کردن
reviewing
بازدید انتقاد کردن
visitors from abroad
بازدید کنندگان خارجی
review
بازدید انتقاد کردن
to revisit the situation
وضعیتی را بازدید کردن
visit of courtesy
بازدید رسمی نظامی
barrier inspection
بازدید کنار جاده
survey
بررسی کردن بازدید
afterflight inspection
بازدید بعد از پرواز
monitor
بازدید کار دستگاه
monitored
بازدید کار دستگاه
before flight inspection
بازدید قبل از پرواز
annual general inspection
بازدید عمومی سالیانه
man hole
دهانه بازدید ادم رو
reconnaissance
بازدید مقدماتی اکتشاف
reviews
بازدید انتقاد کردن
official visit
بازدید رسمی فرمانده
monitors
بازدید کار دستگاه
to rehash something
وضعیتی را بازدید کردن
surveyed
بررسی کردن بازدید
drop by
<idiom>
بازدید از کسی با جایی
check out equipment
وسایل بازدید محل
perambulation
دور زنی بازدید
to revisit an issue
مسئله ای را بازدید کردن
surveys
بررسی کردن بازدید
man hole
دریچه بازدید سوراخ ادم رو
refers
مراجعه کردن بازدید مجدد
inspection gallery
دالان بازرسی گالری بازدید
refer
مراجعه کردن بازدید مجدد
referred
مراجعه کردن بازدید مجدد
to revisit something
بازدید کردن چیزی
[مجازی]
gam
گرد امدن بازدید کردن
visit and search
بازدید و تجسس کردن ناو
step in
بازدید مختصر وکوتاهی کردن
to revisit a subject of research
سوژه پژوهشی را دوباره بازدید کردن
check off list
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
showdown
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdowns
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
to revisit a criminal case
[judicial proceedings]
یک پرونده جنایی
[رسیدگی قضائی]
را بازدید کردن
muster roll
دفتر بازدید افسران وسربازان در یک یکان نظامی
rig the ship
فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
overhauls
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauled
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauling
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
survey
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
reviewed
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews
بازدید رسمی یاسان رسمی
review
بازدید رسمی یاسان رسمی
checks
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
checked
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
inspection
بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
systems
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
trap
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
technical
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
micros
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
dual capable
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
physical profile
براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
noncontiguous facility
تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
corporal punishment
کیفر بدنی مجازات بدنی
beach marker
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
medium range
وسیله یا جنگ افزار برد متوسط
armaments
جنگ افزار موجود روی وسیله
skeleton crew
حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
repertoire
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
armament
جنگ افزار موجود روی وسیله
controllers
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
recuperation
تجدید کردن روغن وسیله یاجنگ افزار
controller
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
generate
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generates
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generating
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generated
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
surficial swellings
بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
caretaker status
وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
MSX
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
interfacing
سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
noncompatibility
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
gateway
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateways
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
mine casemate
بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
vendor
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
configuration
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
configurations
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
benchmark problem
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
target market
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
pseudo random
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
featuring
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
benchmark
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
diagnose
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
diagnosed
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
compatibility
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
tests
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
diagnosing
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
feature
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featured
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
features
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
link
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
benchmarks
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
tested
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
canonical schema
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
station
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stations
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
flexibility
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
disaster recovery plan
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
fine tune
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
stationed
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
buoyant mine case
بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
man machine interface
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
ergonomics
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
documentation
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
portability
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
special interest group
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
hack
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
off the shelf
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
hacks
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
usability
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
hacked
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
desktop
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com