English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (8 milliseconds)
English Persian
knowledge representation بازنمود دانش
Other Matches
straight "A " student دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
manifesting بازنمود کردن
manifests بازنمود کردن
manifested بازنمود کردن
manifest بازنمود کردن
kenning دانش
know how دانش
knowledge دانش
gramary دانش
gramarye دانش
scholarship دانش
scholarships دانش
gramarey دانش
science دانش
sciences دانش
realising [British] دانش
knowledge دانش
cognition دانش
wisdom دانش
know-how دانش
cognisance [British] دانش
realizing دانش
understanding دانش
knowledge base پایگاه دانش
knowing faculty قوه دانش
witting معلومات دانش
ominscience دانش بی پایان
kith دانش و معرفت
architectonic دانش معماری
in ken د رحدود دانش
computer literacy دانش کامپیوتر
alumnus دانش اموخته
an encourouges of science دانش پرور
computer awarness دانش کامپیوتر
knowledge representation نمایش دانش
life sciences دانش زیستی
polyhistor دانش بسیار
grader دانش اموز
knowledge domain قلمرو دانش
knowledge engineer مهندسی دانش
schoolfellow کسب دانش
technical know how دانش فنی
to a knowledge دانش اندوختن
to reach for knowledge دانش کوشیدن
life science دانش زیستی
physical science دانش مادی
polymathy دانش زیاد
photology دانش روشنایی
knowlege representation نمایش دانش
maieutic دانش مامایی
normal school دانش سرا
teacher's college دانش سرا
omniscience دانش بی پایان
onomastics دانش نام
organum وسیله دانش
pansophism دانش مطلق
patrons of learning دانش پروران
philomath دانش پرست
letter معرفت دانش
educating دانش اموختن
learning دانش یادگیری
thermodynamics دانش دماپویایی
academies انجمن دانش
students دانش اموز
student دانش اموز
scholars دانش پژوه
letters معرفت دانش
educate دانش اموختن
educates دانش اموختن
aeronautics دانش هوانوردی
pupil دانش اموز
pupils دانش اموز
schooling کسب دانش
schoolboys دانش اموز
scholar دانش پژوه
erudition فضل و دانش
strikers دانش اموز
treatise دانش نویسه
treatises دانش نویسه
smattering دانش سطحی
striker دانش اموز
schoolboy دانش اموز
postgraduate دانش اموخته
academy انجمن دانش
postgraduates دانش اموخته
rudimentary knowledge دانش مقدماتی یا نخستین
savoir vivre دانش اداب ومعاشرت
phonics دانش صدا وپژواک
aeronautical مربوط به دانش هوانوردی
paleology دانش چیزهای کهنه
reservoir of knowledge مخزن یا گنج دانش
relativity of knowledge نسبی بودن دانش
knowledge نرم افزاری که دانش
psychologt دانش قواوکارهای ذهنی
statics دانش پایداری نیروها
technologies دانش فنی تکنولوژی
technology دانش فنی تکنولوژی
To acquire knowledge. دانش فرا گرفتن
old boys دانش آموز پیشین
old boy دانش آموز پیشین
summa اثار دانش بشری
logic دانش تفکرات و دلایل
superficiality دانش سطحی بیمایگی
geology دانش زمین شناسی
liturgiology دانش ایین نمازliturgist
geogony دانش زمین پیدایی
he is a prodigy of learning اعجوبه ایست در دانش
equivalent knowledge credit تصدیق دانش علمی
aeronautic مربوط به دانش هوانوردی
geogeny دانش زمین پیدایی
metaphsics دانش ماورای طبیعت
cardiology دانش قلب شناسی
academician عضو انجمن دانش
nonrated man دانش اموز دریایی
gynecology دانش امراض زنانه
metaphsics نسبت بهشتی و دانش
domain knowledge دانش محیط کاربرد
His knowledge has no limits. دانش اوحد واندازه ای ندارد
acadmist عضو انجمن دانش یافرهنگستان
phonology دانش دگرگونی صدا در زبان
encyclopedias دایره العلوم دانش جنگ
gnosis دانش رازهای روحانی عرفان
seaman recruit دانش اموز ملوانی دریایی
podiatry دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
psychics دانش قوا وکارهای ذهنی
sophy پسوندی بمعنی " دانش "و " شناسی "
macrobiotics دانش طولانی کردن عمر
encyclopaedias دایره العلوم دانش جنگ
encyclopedia دایره العلوم دانش جنگ
extracurricular فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
technology اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
old school tie کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
technologies اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
Ekistics [دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
academical ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
acodemian عضوانجمن دانش عضوفرهنگستان عضودانشگاه یادانشکده
women students زنان دانش اموز محصلین اناث
learning curve نمایش گرافیکی بدست آوردن دانش در زمان
misology بیزاری از علم ودانش وخرد دانش گریزی
lore دانش مجموعه معارف وفرهنگ یک قوم ونژاد
caddied دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddies دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddying دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddie دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
informatics دانش و مط العه روشهای پردازش اطلاعات و ارسال
There is no royal road to learning . <proverb> مقصد علم و دانش را,جاده اى نیست هموار .
actinochemistry مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
knowledge دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
to make a p of one's learing دانش خودرا نمایش دادن علم فروشی کردن
computer literacy دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
opto electronics تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
No less than half the students failed the test. کم کمش نیمی از دانش آموزان درآزمون قبول نشدند.
academically چنانچه شایسته انجمن دانش یا فرهنگستانی باشد ادیبانه
matricular وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
cbt استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
egg bound صفت مرغی که تخم درتخم دانش گشته یاپیچ خورده است
information دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
intellectualist کسکیه اهمیت بسیار بقوه تعقل میدهدو انرامطلقاسرچشمه دانش میداند
c استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
Excepting [With the exception of] two students, no one could answer the last question correctly. به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
articled کسیکهاستخدام شده و مشغول فراگیری دانش لازم برای کار خود میباشد
self- که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
electronics دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
tactics دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
c استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
expert نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
experts نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
rule نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
atheneum انجمن ادبی انجمن دانش
athenaeum انجمن ادبی انجمن دانش
recruiting سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruited سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruit سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruits سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
locker قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
lockers قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com