Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
maniple
بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
Other Matches
lavabo
ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
housel
ایین عشاء ربانی
Holy Communion
ایین عشای ربانی مسیحیان
communion
ایین عشاء ربانی صمیمیت وهمدلی
corporale
پارچهای که هنگام عشاء ربانی بکارمیرود
recessional hymn
سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
monstrance
فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
ostensory
فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
communicants
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicant
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
priest ridden
زیر نفوذ کشیشان قرار گرفته منکوب کشیشان
transubstantiation
اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
gremial
پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
sacerdotal
وابسته به کشیشان درخور کشیشان
paralleling
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
synchronous
کامپیوتری که در آن هر عمل در هنگام ورود پاس ساعت انجام میشود
parallelled
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
paralleled
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
self-
سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
parallel
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallels
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelling
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
eye service
خدمتی که فقط هنگام موافبت خوب انجام داده میشود نگاه عاشقانه
they are t of their doctrines
موافب اصول خودمی باشند
pomander
عطری که درقوطی یاکیسه برای گندزدایی با خودمی بردند
spooler
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
key-ring
حلقهای که بدان کلید می اویزند
key-rings
حلقهای که بدان کلید می اویزند
chatelaine
زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
timberhead
انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند
cowlstaff
چوبی که دونفر روی شانه حمل کرده وچیزهایی بدان می اویزند
calotte
شبکلاه کشیشان
dominie
عنوان کشیشان کلیسای هلند
dalailama
رئیس کشیشان بودایی تبت
soutane
ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
alb
پیراهن سفید و بلند کشیشان
hoods
باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
lamasery-rise
[خانقاه کشیشان بودایی در تبت]
pontifex
عضو شورای کشیشان کاتولیک
lama teshu
رئیس کشیشان بودایی مغولستان
hood
باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
sacerdotage
کشیش مابی جماعت کشیشان
the loard's supper
عشا ربانی
the loard's prayer
دعای ربانی
shovel hat
کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
lamasery ries
خانقاه کشیشان بودایی در تبت و مغولستان
chantry
پولی که وقف کشیشان میشودتابرای مردگان بخوانند
mass
مراسم عشاء ربانی
low mass
عشای ربانی ساده
unhouseled
محروم از عشاء ربانی
massing
مراسم عشاء ربانی
mystagogy
نماز عشاء ربانی
masses
مراسم عشاء ربانی
humeral veil
پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
your reverence
عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
supper
عشای ربانی یا شام خداوند
annals
برنامه سالیانهء عشاء ربانی
altar of credence
[محل میز عشای ربانی]
post communion
دعای بعد از عشاء ربانی
paten
بشقاب نان عشای ربانی
suppers
عشای ربانی یا شام خداوند
ark
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
his reverence
جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
biretta
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
aaronic
از نسل هارون جزو گروه کشیشان پایین درجه مورمن
tunicle
لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
High Mass
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
paternosters
دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
no paternosterŠno p
تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
lord's table
میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
paternoster
دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
blessed sacrament
مراسم عشاء ربانی که با نان وشراب برگزار میشود
prothesis
چیدن نان وشراب عشای ربانی روی میز
impanate
داخل نانی که درشام خداوندبا عشا ربانی میخورند
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
altar-stair
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
altar-steps
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
altar-screen
[پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
fails
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
failed
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fail
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
qui facit per alium facit perse
کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
like a duck takes the water
[Idiom]
کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
automates
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
failure
انجام ندادن کاری که باید انجام شود
failures
انجام ندادن کاری که باید انجام شود
hagiarchy
حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
robots
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robot
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
gurantee
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
they act after their kind
به ایین
ceremony
ایین
ceremonies
ایین
religion
ایین
ethic
ایین
religions
ایین
ordinace
ایین
ordinance
ایین
doctrines
ایین
doctrine
ایین
celebrate
ایین
ordinances
ایین
celebrating
ایین
observandum
ایین
celebrates
ایین
cults
ایین دینی
ritual
ایین پرستش
pythogoreanism
ایین فیثاغورث
monkery
ایین رهبانیت
apostasy
ترک ایین
prosodial
ایین عروضی
nuptial ceremonies
ایین عروسی
ceremonially
رسمابا ایین
jacobinism
ایین جاکوبین ها
orthodox
درست ایین
sacrament
ایین دینی
sacraments
ایین دینی
doctrinaire
ایین گرای
etiquette
ایین معاشرت
kantianism
ایین کانت
agnosticism
ایین لاادری
epicurianism
ایین اپیکور
cult
ایین دینی
prosodiacal
ایین عروضی
function
ایین رسمی
bylaws
ایین نامه
bylaw
ایین نامه
brahmanism
ایین برهمنی
byelaw
ایین نامه
parseeism
ایین زرتشتی
functioned
ایین رسمی
brahminism
ایین برهمایی
Judaism
ایین یهود
functions
ایین رسمی
Taoism
ایین تائو
methods
ایین شیوه
magianism
ایین مجوس
control of access
ایین ورودی ها
method
ایین شیوه
heathenism
ایین کفار
monism
ایین وحدت
monumentally
به ایین یادگاری
christianism
ایین مسیحیت
by low
ایین نامه
codes of practice
ایین نامه
ordinances
ایین نامه
regulation
ایین نامه
procedure
ایین دادرسی
liturgies
ایین نماز
liturgy
ایین نماز
by-laws
ایین نامه
by-law
ایین نامه
code of practice
ایین کار
code of practice
ایین نامه
codes of practice
ایین کار
zoroastrianism
ایین زرتشت
manual
ایین نامه
to unveil a statue
ایین گشایش
interment
ایین تدفین
voodooism
ایین وودو
ordinance
ایین نامه
Buddhism
ایین بودا
bye-laws
ایین نامه
bye-law
ایین نامه
shintoism
ایین شینتو
Hinduism
ایین هندو
stoicism
ایین رواقی
draft regulation
طرح ایین نامه
exequies
ایین خاک سپاری
pacificism
ایین احتراز ازجنگ
executive by law
ایین نامه اجرایی
obsequies
ایین تشیع جنازه
burial service
ایین بخاک سپاری
liturgiology
دانش ایین نمازliturgist
phallic cuit
ایین قضیب پرستی
liturgist
عالم در ایین نماز
Protestantism
اصول ایین پروتستانت
conventionalization
هم رنگی با ایین و رسوم
pantheism
ایین وحدت وجود
punishment book
ایین نامه انضباطی
hermeneutic
ایین تفسیرکتاب مقدس
pacifism
ایین احتراز ازجنگ
shrift
ایین توبه وبخشش
conventionalization
توافق با ایین و رسوم
he has no manners
ایین معاشرت نمیداند
by law
طبق ایین نامه
supply manuals
ایین نامههای تدارکاتی
ritually
برحسب ایین وشعائر
civil procedure
ایین دادرسی مدنی
funreal rites
ایین تشییع جنازه
rules for forming plurals
ایین جمع بندی
principle of civil litigation
ایین دادرسی مدنی
principle of criminal procedure
ایین دادرسی کیفری
code of procedure
قانون ایین دادرسی
scratch one's back
<idiom>
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
funerals
وابسته به ایین تشییع جنازه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com