Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
gas recovery
بازیابی بنزین
Other Matches
gasoline
سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
fetches
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetched
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetch
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
fuels
بنزین
petrol
بنزین
gases
بنزین
gas
بنزین
benzine
بنزین
gasolene
بنزین
gassed
بنزین
motor sprit
بنزین
gasses
بنزین
storm bird
بنزین
benzole
بنزین
fuel
بنزین
gasoline
بنزین
fuelling
بنزین
fueled
بنزین
fuelled
بنزین
premium grade petrol
بنزین سوپر
gas tank
بخار بنزین
avgas
بنزین هواپیما
aviation gasoline
بنزین هواپیما
filling station
پمپ بنزین
gas tank
پودر بنزین
phenyl
اصل بنزین
naphtha
بنزین سنگین
gasoline electric
بنزین الکتریکی
gasolinic
وابسته به بنزین
light gasolin
بنزین سبک
high grade petrol
بنزین سوپر
gas stations
پمپ بنزین
gas station
پمپ بنزین
gasoline dump
باک بنزین
petrol container
فرف بنزین
gasses
بنزین گازمعده
petrol pipe
لوله بنزین
gasoline barrel
بشکه بنزین
gasoline drum
بشکه بنزین
gasoline can
قوطی بنزین
gasoline consumption
مصرف بنزین
petrol filter
صافی بنزین
gas
بنزین گازمعده
gases
بنزین گازمعده
gassed
بنزین گازمعده
filling stations
پمپ بنزین
petrol tank
مخزن بنزین
fuel filter
صافی بنزین
fuel pump
پمپ بنزین
petrol pump
تلمبه بنزین
gas level
سطح بنزین
gas injection
پاشش بنزین
petrol can
باک بنزین
gas injection
تزریق بنزین
gas pump
پمپ بنزین
gas pump
تلمبه بنزین
Premium gas
بنزین سوپر
gas storage
مخزن بنزین
gas inlet valve needle
ژیگلور بنزین
petrol pump
پمپ بنزین
petrol feed pump
پمپ تغذیه بنزین
gasholder
محل نگهداری بنزین
gasoline brick
بنزین خوش سوز
gasoline dump
مخزن موقتی بنزین
gasholders
محل نگهداری بنزین
gas inlet valve needle
سوزن شیرورودی بنزین
gasoline gels
بنزین تغلیظ شده
gasoline brick
بنزین بااکتان بالا
gas form natrural gas
بنزین از گاز طبیعی
gas air mixture
مخلوط بنزین و هوا
petrol
بنزین گیری کردن
gas synthesis
ترکیب مصنوعی بنزین
I've run out of petrol.
بنزین تمام کردم.
petrol injection pump
پمپ تزریق بنزین
pr etrol filling station
ایستگاه پمپ بنزین
unleaded petrol
بنزین بدون سرب
storm bird
بنزین ریختن ماشین
petrol gage
دستگاه اندازه گیری بنزین
service station
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
benzoline
بنزین خام یاپالوده نشده
serivce station
ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
gas form natrural gas
بنزین حاصله از گاز طبیعی
Where is the neareset petrol station?
نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
gas saving
صرفه جویی در مصرف بنزین
service stations
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
The gas station is nearby .
پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
mpg
مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
gas level gauge
دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
They were falling over one another to get petrol(gasoline).
برای خرید بنزین سرودست می شکستند
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
class iii supplies
اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
salvages
بازیابی
salvaging
بازیابی
salvage
بازیابی
retrieval
بازیابی
recovery
بازیابی
recoveries
بازیابی
salvaged
بازیابی
Gasoline is volatile .
بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
throttling
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttles
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttled
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttle
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
high octane
دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
document retrieval
بازیابی سند
data retrieval
بازیابی داده ها
energy regeneration
بازیابی انرژی
false retrieval
بازیابی کاذب
detection
بازیابی بازرسی
acid reclaim
بازیابی اسید
grease trap
بازیابی چربی
at the expense of recovery
در هزینه های بازیابی
retrieved
بازیابی کردن
information retrieval
بازیابی اطلاعات
retrieves
بازیابی کردن
nickel recovery
بازیابی نیکل
message retrieval
بازیابی پیام
retrieval code
رمز بازیابی
recovery procedures
روشهای بازیابی
pull instruction
دستورالعمل بازیابی
ir
بازیابی اطلاعات
retrieve
بازیابی کردن
pull
بازیابی داده از پشته
pulls
بازیابی داده از پشته
sulfur recovery unit
واحد بازیابی گوگرد
pop instruction
دستورالعمل بازیابی از پشته
salvage group
گروه بازیابی وسایل
bibliographic retrieval service
سرویس بازیابی کتابشناسی
acid recovery plant
کارگاه بازیابی اسید
recovering
بهبود یافتن بازیابی
acid restoring plant
کارگاه بازیابی اسید
recover
بهبود یافتن بازیابی
information retrieval system
سیستم بازیابی اطلاعات
recovers
بهبود یافتن بازیابی
information and storage and retrieval
ذخیره و بازیابی اطلاعات
contraband of war
قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
to recover a body from the wreckage
بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
second wind
بازیابی وضع عادی تنفس
information storage and retrieval
بازیابی و ذخیره سازی اطلاعات
napalm
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalmed
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalming
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalms
ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
backward
بازیابی داده از سیستم آسیب دیده
high fidelity music reproducing system
سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
maps
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
map
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
mass storage
ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده
reads
بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
recovery
بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
operand
عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود
read
بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
recoveries
بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
immediate
عملوندی که همزمان با دستور بازیابی میشود.
retrieve
بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
retrieves
بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
basic
روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
station
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
retrieved
بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
fetches
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetched
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
basics
روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
stations
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
fetch
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
R/W cycle
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
select
یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
selected
یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
selects
یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
stationed
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
read
ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
backwards
بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است
reads
ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
benzene
هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
best economy mixture
نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
electronic
سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند
fetches
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
cpu
مدت زمانی که بازیابی و اجرای دستور طول می کشد
reads
عملیات خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پک میشود
fetched
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
read
عملیات خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پک میشود
fetch
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
gumming
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gummed
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gum
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gums
رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
destructive cursor
عمل خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پاک میشود
fetched
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetch
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
aspects
روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی
execute
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
aspect
روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی
fetches
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
managers
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
manager
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com