Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (3 milliseconds)
English
Persian
ball carrier
بازیگری که با توپ میدود
Other Matches
stage-struck
شیفتهی بازیگری
to walk the boards
بازیگری کردن
acting
بازیگری جدیت
stage fever
کرم بازیگری یا اکتری
gunner
بازیگری که کمترپاس میدهد
gunners
بازیگری که کمترپاس میدهد
novice
بازیگری که هنوزبرنده نشده
novices
بازیگری که هنوزبرنده نشده
distortionist
بازیگری که اندامهای خودرامیتواند کج کند
hookers
بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد
hooker
بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد
quarterback
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterbacks
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
basket hanger
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
pin bowler
بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند
quick change
بازیگری که زودبه زودهیئت خودرابرای بازی دیگرعوض کند
triple threat
بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
assisted
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assist
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assists
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisting
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
spot bowler
بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
eight ball billiard
تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com