Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
courtesy runner
بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
Other Matches
send in
وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed
بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
de facto
غیررسمی
informal
غیررسمی
extrajudicial
غیررسمی
inofficial
غیررسمی
choose up game
بازی غیررسمی
free-and-easy
غیررسمی غیرجدی
scrambles tournament
مسابقههای غیررسمی
off hand game
بازی غیررسمی
sand lot
بازی غیررسمی
informally
بطور غیررسمی
informal education
اموزش غیررسمی
informal test
ازمون غیررسمی
net games
بازیهای توردار
games
بازیهای المپیک
field games
بازیهای میدانی
olympics
بازیهای المپیک
plympic games
بازیهای المپیک
court games
بازیهای محوطهای
computerized game playing
بازیهای کامپیوتری
racket games
بازیهای راکتدار
youth sports
بازیهای جوانان
asian games
بازیهای اسیایی
informal design review
مرور غیررسمی طرح
choose up
یارگیری در بازی غیررسمی
matches
رویارویی بازیهای دو جانبه
match
رویارویی بازیهای دو جانبه
tracks
زمین بازیهای میدانی
tracked
زمین بازیهای میدانی
winter olympic
بازیهای المپیک زمستانی
track
زمین بازیهای میدانی
ball park
زمین بازیهای با توپ
goal games
بازیهای دروازه دار
party politics
سیاست بازیهای حزبی
amusement arcade
سالن بازیهای الکترونیکی
team tennis
بازیهای مختلف تنیس
olympiad
جشنهای بازیهای المپیک
pan american games
بازیهای ملتهای امریکایی
sharer
سهیم
privy
سهیم
allottee
سهیم
participator
سهیم
accorded
پیمان غیررسمی بین المللی
kaffeeklatsch
صحبت دوستانه یامذاکرات غیررسمی
accords
پیمان غیررسمی بین المللی
accord
پیمان غیررسمی بین المللی
olympian
شرکت کننده بازیهای المپیک
partake
سهیم بودن در
partake
سهیم شدن
partakes
سهیم بودن در
participants
انباز سهیم
participant
انباز سهیم
partaking
سهیم بودن در
partaken
سهیم بودن در
partaken
سهیم شدن
partakes
سهیم شدن
take part
سهیم بودن
contributing structures
ساختارهای سهیم
interests
سهیم کردن
partaking
سهیم شدن
revenue sharing
سهیم در درامد
take part
سهیم شدن
interest
سهیم کردن
mulligan
ضربه ازاد در بازی غیررسمی گلف
to cast in one lot with others
بادیگران سهیم شدن
Nassau
روش شرط بندی در بازی غیررسمی گلف
table talk
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
shinny
نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
participate
شرکت کردن سهیم شدن
copartner
سهیم وشریک در تجارت وغیره
participates
سهیم شدن در مشارکت کردن
participates
شرکت کردن سهیم شدن
to be glad for somebody's sake
در شادی کسی سهیم شدن
to be psyched for somebody
[American E]
در شادی کسی سهیم شدن
participated
سهیم شدن در مشارکت کردن
participated
شرکت کردن سهیم شدن
to be pleased for somebody
در شادی کسی سهیم شدن
participate
سهیم شدن در مشارکت کردن
profit sharing
سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
profit-sharing
سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
queen of
دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
buckets
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
groundhopper
[British English]
طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور
[از خانه]
تیم خود را دیدار میکند.
nominal partner
شریکی که درسود و زیان شرکت سهیم نیست و فقط از اسمش استفاده میشود
post card
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
pope young round
مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
roughhouse
بازیهای خرکی و پر سر وصدا بین ساکنان یک اطاق بازی خرکی و پر سر وصداکردن
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
performing
بازیگر
mummer
بازیگر
player
بازیگر
actor
بازیگر
puppeteers
بازیگر
puppeteer
بازیگر
booter
بازیگر
fielder
بازیگر
actors
بازیگر
stager
بازیگر
democratic comiteism
سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
sand bagger
بازیگر گول زن
substituting
بازیگر ذخیره
substituted
تعویض بازیگر
substitute
تعویض بازیگر
free
بازیگر ازاد
ride the bench
بازیگر ذخیره
freed
بازیگر ازاد
veteran
بازیگر با تجربه
second string
بازیگر ذخیره
dubbed
بازیگر ضعیف
substituted
بازیگر ذخیره
veterans
بازیگر با تجربه
substitute
بازیگر ذخیره
freeing
بازیگر ازاد
come back
بازگشت بازیگر
man
بازیگر تیم
homeling
بازیگر خودی
homebrew
بازیگر محلی
headhunter
بازیگر خشن
hattrick
بازیگر سه گله
hatchetman
بازیگر خشن
halfback
بازیگر میانی
mans
بازیگر تیم
cricketer
بازیگر کریکت
extra cover
بازیگر بل گیر
club player
بازیگر باشگاهی
laxman
بازیگر لاکراس
leading lady or man
بازیگر عمده
protagonist
بازیگر عمده
protagonists
بازیگر عمده
homebred
بازیگر محلی
backman
بازیگر مدافع
backup
جانشین بازیگر
poloist
بازیگر واترپولو
ball player
بازیگر با توپ
player's number
شماره بازیگر
frees
بازیگر ازاد
body checker
بازیگر تنه زن
oddsmaker
بازیگر شاخص
cricketers
بازیگر کریکت
substituting
تعویض بازیگر
winger
بازیگر گوش
subs
تعویض بازیگر
wingers
بازیگر گوش
sub
بازیگر ذخیره
duffer
بازیگر متوسط
duffers
بازیگر متوسط
uncovered
بازیگر مهانشده
walk-on
بازیگر فرعی
wingman
بازیگر گوش
subs
بازیگر ذخیره
sub
تعویض بازیگر
skulls
ضربه به سر بازیگر
outside forward
بازیگر گوش
out
اخراج بازیگر
out-
اخراج بازیگر
outed
اخراج بازیگر
send off
اخراج بازیگر
send-off
اخراج بازیگر
send-offs
اخراج بازیگر
skull
ضربه به سر بازیگر
tragedienne
بازیگر تراژدی
third home
بازیگر مهاجم
dubs
بازیگر ضعیف
tennist
بازیگر تنیس
dub
بازیگر ضعیف
number
شماره بازیگر
numbers
شماره بازیگر
pulls
بیرون کشیدن بازیگر
shamateurism
استفاده از بازیگر اماتورقلابی
shorthanded
ادامه با بازیگر کمتر
pull
بیرون کشیدن بازیگر
breakaway
حمله یک یا چند بازیگر
import
بازیگر خارجی تیم
center forward
بازیگر نوک حمله
imported
بازیگر خارجی تیم
center back
بازیگر میانی خط عقب
whitest
بازیگر نخست شطرنج
off wing
محل بازیگر گوش
caddy
حامل وسایل بازیگر
sit out
خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
specialty teamer
بازیگر تیم ذخیره
activate
بازگشت بازیگر به زمین
activated
بازگشت بازیگر به زمین
favorite
بازیگر یا تیم محبوب
equipment bag
ساک دستی بازیگر
activates
بازگشت بازیگر به زمین
enforcer
بازیگر انتقامجوی خشن
flanker
بازیگر مهاجم در جناح
dutchman
بازیگر بولینگ هلندی
flankerback
بازیگر میانی جناح
activating
بازگشت بازیگر به زمین
caddie
حامل وسایل بازیگر
free agents
بازیگر بدون قرارداد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com