English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Other Matches
crampet game بازی شطرنج
vienna game بازی وینی شطرنج
ending اخر بازی شطرنج
five minute chess بازی شطرنج 5 دقیقهای
endings اخر بازی شطرنج
endgame اخر بازی شطرنج
gambits شروع بازی شطرنج
over the board بازی شطرنج حضوری
gambit شروع بازی شطرنج
brilliancy بازی درخشان شطرنج
consultation chess بازی شطرنج مشورتی
correspondence chess بازی شطرنج مکاتبهای
counterplay بازی شطرنج متقابل
to play at chess شطرنج بازی کردن
open game بازی باز شطرنج
clearance فضای بازی
scotch four knights' game بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
half giuoco game بازی نیمه جوئوکو شطرنج
blitzes بازی شطرنج برق اسا
annotates شرح و تفسیر بازی شطرنج
semi open game بازی شطرنج نیمه باز
blitz بازی شطرنج برق اسا
annotating شرح و تفسیر بازی شطرنج
blitzed بازی شطرنج برق اسا
blitzing بازی شطرنج برق اسا
annotated شرح و تفسیر بازی شطرنج
annotate شرح و تفسیر بازی شطرنج
queen's pawn game بازی پیاده وزیر شطرنج
italian game بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
spanish game بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
gothic defence دفاع گوتیک در بازی سه اسب شطرنج
danish gambit گامبی دانمارکی در بازی مرکزی شطرنج
sealed move حرکت ثبتی در بازی شطرنج ناتمام
giuoco piano جوئوکو پیانو در بازی شطرنج ایتالیایی
goring gambit گامبی گورینگ در بازی شطرنج اسکاتلندی
steinitz gambit گامبی اشتاینیتس در بازی شطرنج وینی
maroczy system سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
lucena position پوزیسیون لوسنا در اخر بازی رخ و پیاده شطرنج
pillsbury variation واریاسیون پیلزبری در بازی چهار اسب شطرنج
frankenstein dracula variation واریاسیون فرانکشتاین-دراکولا در بازی شطرنج وینی
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
breaks ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
break ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
playing بازی
hopscotch بازی لی لی
play بازی
falconine بازی
watermanship اب بازی
openness بازی
solitaires تک بازی
dibasic دو بازی
solitaire تک بازی
sportiveŠetc بازی کن
clearance بازی
gaming بازی
played بازی
plain dealing بازی
game بازی
slackness بازی
basics بازی
basic بازی
grey hound سگ بازی
home بازی
homes بازی
action بازی
fun بازی
patulousness بازی
actions بازی
plays بازی
partie بازی
fitting clearance بازی مناسب
choose up game بازی غیررسمی
skittle بازی تفریح
croquet بازی کروکه
whoredom فاحشه بازی
double dealing حقه بازی
war game بازی جنگ
field of play زمین بازی
trickery حیله بازی
shell game گردو بازی
gambling قمار بازی
checkers بازی چکرز
sand lot بازی غیررسمی
sheep's eyes نظر بازی
favoritism پارتی بازی
threesomes بازی سه نفری
to make a goal یک بازی بردن
sports بازی شوخی
mimed لال بازی
mime لال بازی
sport بازی شوخی
toy اسباب بازی
to keep score بازی رانگاهداشتن
cunningly به حیله بازی
dangerous play بازی خطرناک
trickiness حقه بازی
sported بازی شوخی
mimes لال بازی
miming لال بازی
closed game بازی بسته
tooth clearance بازی دندانه
cock fighting خروس بازی
computer game بازی کامپیوتری
conjury شعبده بازی
bump بازی کردن
threesome بازی سه نفری
stick چوب بازی
trapze بند بازی
tricksy بازی کن خنده کن خنده و بازی کن
plaything اسباب بازی
surf riding موج بازی
stoppage of the game توقف بازی
stock jobbing سفته بازی
stock jobbery سفته بازی
chuck farthing بازی شیریاخط
dibs بازی نرد
wargaming بازی جنگ
doll play عروسک بازی
dib تیله بازی
playtime هنگام بازی
swordsmanship شمشیر بازی
taw مهره بازی
team game بازی گروهی
dib قاپ بازی
playthings اسباب بازی
three knights' game بازی سه اسب
the social evil جنده بازی
the game is up بازی باخت
the game is up بازی تمام شد
fences شمشیر بازی
the fancy مشت بازی
catch بازی دستش ده
fence شمشیر بازی
sodomyh بچه بازی
hocus-pocus حقه بازی
halt back میان بازی کن
hanky panky حقه بازی
open heartedness راست بازی
footballs بازی فوتبال
on side پایان بازی
hanky panky روباه بازی
off hand game بازی جنبی
off hand game بازی غیررسمی
football بازی فوتبال
hard game بازی دشوار
harlepuinade حقه بازی
rinks یخ بازی کردن
indirection دغل بازی
half time نیمه بازی
pedophilia بچه بازی
pederosis بچه بازی
pederasty or pae بچه بازی
volleyball بازی والیبال
pederasty بچه بازی
doubles بازی دوبل
passive play بازی غیرفعال
bowl بازی بولینگ
grandstand play بازی مهیج
bowls بازی بولینگ
papistry پاپ بازی
half back میان بازی کن
rinks میدان یخ بازی
mountebankery چاچول بازی
paraphrasing بازی با الفاظ
paraphrases بازی با الفاظ
paraphrased بازی با الفاظ
paraphrase بازی با الفاظ
jugglery شعبده بازی
toy بازی کردن
toys اسباب بازی
toys بازی کردن
hopscotch بازی اکرودوکر
job stick دسته بازی
inning یک دوره بازی
ingenuousness راست بازی
knuckle bone قاب بازی
hocus pocus ورودحقه بازی
mountebankery زبان بازی
rink یخ بازی کردن
misplay بازی اشتباه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com