Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Other Matches
crampet game
بازی شطرنج
vienna game
بازی وینی شطرنج
ending
اخر بازی شطرنج
five minute chess
بازی شطرنج 5 دقیقهای
endings
اخر بازی شطرنج
endgame
اخر بازی شطرنج
gambits
شروع بازی شطرنج
over the board
بازی شطرنج حضوری
gambit
شروع بازی شطرنج
brilliancy
بازی درخشان شطرنج
consultation chess
بازی شطرنج مشورتی
correspondence chess
بازی شطرنج مکاتبهای
counterplay
بازی شطرنج متقابل
to play at chess
شطرنج بازی کردن
open game
بازی باز شطرنج
clearance
فضای بازی
scotch four knights' game
بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
half giuoco game
بازی نیمه جوئوکو شطرنج
blitzes
بازی شطرنج برق اسا
annotates
شرح و تفسیر بازی شطرنج
semi open game
بازی شطرنج نیمه باز
blitz
بازی شطرنج برق اسا
annotating
شرح و تفسیر بازی شطرنج
blitzed
بازی شطرنج برق اسا
blitzing
بازی شطرنج برق اسا
annotated
شرح و تفسیر بازی شطرنج
annotate
شرح و تفسیر بازی شطرنج
queen's pawn game
بازی پیاده وزیر شطرنج
italian game
بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
spanish game
بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
gothic defence
دفاع گوتیک در بازی سه اسب شطرنج
danish gambit
گامبی دانمارکی در بازی مرکزی شطرنج
sealed move
حرکت ثبتی در بازی شطرنج ناتمام
giuoco piano
جوئوکو پیانو در بازی شطرنج ایتالیایی
goring gambit
گامبی گورینگ در بازی شطرنج اسکاتلندی
steinitz gambit
گامبی اشتاینیتس در بازی شطرنج وینی
maroczy system
سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
lucena position
پوزیسیون لوسنا در اخر بازی رخ و پیاده شطرنج
pillsbury variation
واریاسیون پیلزبری در بازی چهار اسب شطرنج
frankenstein dracula variation
واریاسیون فرانکشتاین-دراکولا در بازی شطرنج وینی
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
breaks
ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
break
ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
set the score
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
playing
بازی
hopscotch
بازی لی لی
play
بازی
falconine
بازی
watermanship
اب بازی
openness
بازی
solitaires
تک بازی
dibasic
دو بازی
solitaire
تک بازی
sportiveŠetc
بازی کن
clearance
بازی
gaming
بازی
played
بازی
plain dealing
بازی
game
بازی
slackness
بازی
basics
بازی
basic
بازی
grey hound
سگ بازی
home
بازی
homes
بازی
action
بازی
fun
بازی
patulousness
بازی
actions
بازی
plays
بازی
partie
بازی
fitting clearance
بازی مناسب
choose up game
بازی غیررسمی
skittle
بازی تفریح
croquet
بازی کروکه
whoredom
فاحشه بازی
double dealing
حقه بازی
war game
بازی جنگ
field of play
زمین بازی
trickery
حیله بازی
shell game
گردو بازی
gambling
قمار بازی
checkers
بازی چکرز
sand lot
بازی غیررسمی
sheep's eyes
نظر بازی
favoritism
پارتی بازی
threesomes
بازی سه نفری
to make a goal
یک بازی بردن
sports
بازی شوخی
mimed
لال بازی
mime
لال بازی
sport
بازی شوخی
toy
اسباب بازی
to keep score
بازی رانگاهداشتن
cunningly
به حیله بازی
dangerous play
بازی خطرناک
trickiness
حقه بازی
sported
بازی شوخی
mimes
لال بازی
miming
لال بازی
closed game
بازی بسته
tooth clearance
بازی دندانه
cock fighting
خروس بازی
computer game
بازی کامپیوتری
conjury
شعبده بازی
bump
بازی کردن
threesome
بازی سه نفری
stick
چوب بازی
trapze
بند بازی
tricksy
بازی کن خنده کن خنده و بازی کن
plaything
اسباب بازی
surf riding
موج بازی
stoppage of the game
توقف بازی
stock jobbing
سفته بازی
stock jobbery
سفته بازی
chuck farthing
بازی شیریاخط
dibs
بازی نرد
wargaming
بازی جنگ
doll play
عروسک بازی
dib
تیله بازی
playtime
هنگام بازی
swordsmanship
شمشیر بازی
taw
مهره بازی
team game
بازی گروهی
dib
قاپ بازی
playthings
اسباب بازی
three knights' game
بازی سه اسب
the social evil
جنده بازی
the game is up
بازی باخت
the game is up
بازی تمام شد
fences
شمشیر بازی
the fancy
مشت بازی
catch
بازی دستش ده
fence
شمشیر بازی
sodomyh
بچه بازی
hocus-pocus
حقه بازی
halt back
میان بازی کن
hanky panky
حقه بازی
open heartedness
راست بازی
footballs
بازی فوتبال
on side
پایان بازی
hanky panky
روباه بازی
off hand game
بازی جنبی
off hand game
بازی غیررسمی
football
بازی فوتبال
hard game
بازی دشوار
harlepuinade
حقه بازی
rinks
یخ بازی کردن
indirection
دغل بازی
half time
نیمه بازی
pedophilia
بچه بازی
pederosis
بچه بازی
pederasty or pae
بچه بازی
volleyball
بازی والیبال
pederasty
بچه بازی
doubles
بازی دوبل
passive play
بازی غیرفعال
bowl
بازی بولینگ
grandstand play
بازی مهیج
bowls
بازی بولینگ
papistry
پاپ بازی
half back
میان بازی کن
rinks
میدان یخ بازی
mountebankery
چاچول بازی
paraphrasing
بازی با الفاظ
paraphrases
بازی با الفاظ
paraphrased
بازی با الفاظ
paraphrase
بازی با الفاظ
jugglery
شعبده بازی
toy
بازی کردن
toys
اسباب بازی
toys
بازی کردن
hopscotch
بازی اکرودوکر
job stick
دسته بازی
inning
یک دوره بازی
ingenuousness
راست بازی
knuckle bone
قاب بازی
hocus pocus
ورودحقه بازی
mountebankery
زبان بازی
rink
یخ بازی کردن
misplay
بازی اشتباه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com