Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
play therapy
بازی درمانی
Other Matches
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
therapeutic
درمانی
physical therapy
تن درمانی
hydropathic
اب درمانی
physiotherapy
تن درمانی
remedial
درمانی
hydrotherapy
اب درمانی
milieu therapy
محیط درمانی
therapeutic community
اجتماع درمانی
insight therapy
بینش درمانی
therapeutic impasse
بن بست درمانی
convulsive therapy
تشنج درمانی
narcotherapy
تخدیر درمانی
kinesiotherapy
جنبش درمانی
therapeutic millieu
محیط درمانی
music therapy
موسیقی درمانی
art therapy
هنر درمانی
recreation therapy
سرگرمی درمانی
relaxation therapy
ارمش درمانی
behavior therapy
رفتار درمانی
religious therapy
دین درمانی
role therapy
نقش درمانی
semantic therapy
معنا درمانی
homoeopathy
[British]
همسان درمانی
physical therapy
ورزش درمانی
homeopathy
همسان درمانی
reality therapy
واقعیت درمانی
group therapy
گروه درمانی
radiotherapy
پرتو درمانی
electrotherapy
برق درمانی
thermotherapy
حرارت درمانی
logopedics
گفتار درمانی
speech therapy
گفتار درمانی
psychotherapy
روان درمانی
gestalt therapy
گشتالت درمانی
family therapy
خانواده درمانی
hydropath establishment
بنگاه اب درمانی
hypnotherapy
هیپنوتیسم درمانی
hydrotherapeutic
بنگاه اب درمانی
immunotherapy
ایمن درمانی
chemotherapy
شیمی درمانی
hydropathist
متخصص اب درمانی
will therapy
اراده درمانی
reconstructive psychotherapy
روان درمانی بازساختی
psychagogy
روان درمانی رهنمودی
directive psychotherapy
روان درمانی رهنمودی
cerebral electrotherapy
برق درمانی مغزی
balneology
علم استحمام درمانی
nondirective psychotherapy
روان درمانی بی رهنمود
ambulatory psychotherapy
روان درمانی سر پایی
direct psychotherapy
روان درمانی رهنمودی
curative
دارای خاصیت درمانی
hospitalization
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
brief psychotherapy
روان درمانی کوتاه مدت
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
triage
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
cryotherapy
درمان بوسیله سرما سرما درمانی
crymotherapy
درمان بوسیله سرما سرما درمانی
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
hopscotch
بازی لی لی
dibasic
دو بازی
solitaire
تک بازی
solitaires
تک بازی
grey hound
سگ بازی
falconine
بازی
sportiveŠetc
بازی کن
play
بازی
partie
بازی
actions
بازی
action
بازی
patulousness
بازی
game
بازی
plain dealing
بازی
played
بازی
clearance
بازی
playing
بازی
gaming
بازی
home
بازی
homes
بازی
basics
بازی
basic
بازی
plays
بازی
openness
بازی
slackness
بازی
fun
بازی
watermanship
اب بازی
bandies
چوگان بازی کچ
bandied
چوگان بازی کچ
cunningly
به حیله بازی
hanky-panky
روباه بازی
fitting clearance
بازی مناسب
first hand
نخستین بازی کن
fencing
ششمشیر بازی
doubled up
بازی دوبل
doubled
بازی دوبل
bandying
چوگان بازی کچ
cock fighting
خروس بازی
computer game
بازی کامپیوتری
four handed game
بازی چهارنفره
conjury
شعبده بازی
fornication
جنده بازی
flimflam
حقه بازی
bandy
چوگان بازی کچ
playfully
با خنده و بازی
chicanery
حیله بازی
chicaneries
حیله بازی
crampet game
بازی شطرنج
hanky-panky
حقه بازی
dangerous play
بازی خطرناک
dib
تیله بازی
monkey business
کچلک بازی
dibs
بازی نرد
gaming
قمار بازی
papistry
پاپ بازی
bonfires
اتش بازی
bonfire
اتش بازی
fireworks
اتش بازی
doll play
عروسک بازی
double dealing
حقه بازی
firework
آتش بازی
paperwork
کاغذ بازی
playthings
اسباب بازی
pantomime
لال بازی
charade
نوعی بازی
field of play
زمین بازی
favoritism
پارتی بازی
dib
قاپ بازی
full-time
09 دقیقه بازی
video games
بازی دیدنی
speculation
سفته بازی
fence
شمشیر بازی
fences
شمشیر بازی
pantomimes
لال بازی
plaything
اسباب بازی
skating
اسکیت بازی
skates
بازی تهاجمی
factionalism
فرقه بازی
rugby
بازی رگبی
acrobacy
بند بازی
cages
بازی بسکتبال
acrobatism
ریسمان بازی
active sodomy
بچه بازی
actuble
بازی کردن
cage
بازی بسکتبال
agiotage
سفته بازی
stanza
بخشی از بازی
hustling
بازی هشیارانه
hustles
بازی هشیارانه
hustled
بازی هشیارانه
power game
بازی قدرتی
achate
مهرهء بازی
basketball
بازی بسکتبال
skated
بازی تهاجمی
skate
بازی تهاجمی
skiing
اسکی بازی
stanzas
بخشی از بازی
video game
بازی دیدنی
sharp practice
حقه بازی
hawking
قوش بازی
swordplay
فن شمشیر بازی
playground
زمین بازی
playgrounds
زمین بازی
winner
برنده بازی
winners
برنده بازی
power games
بازی قدرتی
hustle
بازی هشیارانه
basic dye
رنگینه بازی
centre game
بازی مرکزی
handout
نوبت بازی
sporting
بازی دوست
charlatanism
چاچول بازی
tricking
شعبده بازی
charlatanism
زبان بازی
tricked
شعبده بازی
charlatanry
زبان بازی
choose up game
بازی غیررسمی
sand lot
بازی غیررسمی
chuck farthing
بازی شیریاخط
trick
شعبده بازی
golfing
بازی گلف
handouts
نوبت بازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com