Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
netball
بازی شبیه بسکتبال با 7بازیگر
Other Matches
cages
بازی بسکتبال
basketball
بازی بسکتبال
cage
بازی بسکتبال
snooker
بازی شبیه بیلیارد
bingo
یکنوع بازی شبیه لوتو
speed a way
نوعی بازی شبیه هاکی
racketball
نوعی بازی شبیه هندبال
speedball
نوعی بازی شبیه فوتبال
keno
نوعی بازی شبیه لوتو
checker
نوعی بازی شبیه جنگ نادر
cribbage
یکجور بازی ورق شبیه رامی
faro
نوعی بازی قمار شبیه بانک
netball
بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
skittles
بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
squash tennis
بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gooseneck
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
basketball
بسکتبال
quintets
تیم بسکتبال
basketball
توپ بسکتبال
backboard
تخته بسکتبال
quintet
تیم بسکتبال
five
تیم بسکتبال
basket
حلقه بسکتبال
baskets
حلقه بسکتبال
biddy basketball
بسکتبال کودکان
hoop
حلقه بسکتبال
hoops
حلقه بسکتبال
stuffs
ابشار در حلقه بسکتبال
stuffed
ابشار در حلقه بسکتبال
double dribble
خطای دوبل در بسکتبال
stuff
ابشار در حلقه بسکتبال
ten second rule
قانون 01 ثانیه در بسکتبال
three second rule
قانون 3 ثانیه در بسکتبال
three second violation
خطای 3 ثانیه در بسکتبال
twentyfour second rule
قانون 42 ثانیه در بسکتبال
swished
گل بدون برخورد با حلقه بسکتبال
swishes
گل بدون برخورد با حلقه بسکتبال
swish
گل بدون برخورد با حلقه بسکتبال
belly
قسمت زیر تخته بسکتبال
bellies
قسمت زیر تخته بسکتبال
three point play
خطا روی پرتابگر در بسکتبال
swishing
گل بدون برخورد با حلقه بسکتبال
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
backiron
صفحه فلزی پشت حلقه بسکتبال
three second clock
ساعت نشاندهنده قانون 3ثانیه در بسکتبال
three point circle
قوس زمین زیر حلقه بسکتبال
twentyfour second clock
ساعت نشاندهنده قانون 42ثانیه در بسکتبال
pinnulated
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate
شبیه برگچه شبیه بالچه
boards
برگشت توپ از تخته بسکتبال دیوار چوبی دور زمین
baseball pass
پاس با یک دست از کنار گوش در بسکتبال نوعی پرتاب توپ
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
tap in
والیبالی زدن توپ بسکتبال انداختن گوی گلف با ضربه ارام به سوراخ
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
inside
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
simile
شبیه
near-
شبیه
simulant
شبیه
near
شبیه
similes
شبیه
medals
شبیه
imitations
شبیه
womanlike
شبیه زن
imitation
شبیه
pygidial
شبیه دم
medal
شبیه
quasi
شبیه
neared
شبیه
similar to that
شبیه به ان
similiar
شبیه
nearest
شبیه
nearing
شبیه
nearer
شبیه
analogous
شبیه
nears
شبیه
anthoid
شبیه به گل
personator
شبیه
akin
<adj.>
شبیه
luteous
شبیه گل
related
<adj.>
شبیه
feathery
شبیه به پر
like
<adj.>
شبیه
more like;most like
شبیه تر
papilionaceous
شبیه
similar
<adj.>
شبیه
similar
شبیه
make
شبیه
alike
<adj.>
شبیه
makes
شبیه
wifelike
شبیه زن
assimilated
شبیه ساختن
spathulate
شبیه مرهم کش
adenoidal
شبیه غده
bovine
شبیه گاو
assimilate
شبیه ساختن
astral
شبیه ستاره
spatulate
شبیه مرهم کش
bent
علف شبیه نی
stomatic
شبیه دهان
wavelike
شبیه موج
whippy
شبیه شلاق
spongy
شبیه اسفنج
asteroids
شبیه ستاره
asteroid
شبیه ستاره
splenoid
شبیه به طحال
spheroid
شبیه کره
woodsy
شبیه چنگل
assimilating
شبیه ساختن
assimilates
شبیه ساختن
styloid
شبیه نیزه
humanoids
شبیه انسان
simulations
شبیه سازی
simulation
شبیه سازی
snakelike
شبیه مار
sloughy
شبیه دله
typal
شبیه نمونه
humanoid
شبیه انسان
soupy
شبیه ابگوشت
snuffy
شبیه انفیه
anthropomorphic
شبیه انسان
gypsies
شبیه کولی
steamiest
شبیه بخار
gipsies
شبیه کولی
gypsy
شبیه کولی
stubbly
شبیه کاهبن
likening
شبیه شدن
the profession
اهل شبیه
liverish
شبیه جگر
rival
نظیر شبیه
ungual
سم دار شبیه سم
ursine
شبیه خرس
rivaled
نظیر شبیه
vapory
شبیه بخار
simulators
شبیه ساز
vaulty
شبیه طاق
uncial
شبیه یک دوازدهم
trochal
شبیه چرخ
pithy
شبیه مغز
likens
شبیه کردن
likens
شبیه شدن
likening
شبیه کردن
steamy
شبیه بخار
likened
شبیه شدن
steamier
شبیه بخار
likened
شبیه کردن
liken
شبیه شدن
liken
شبیه کردن
tonsillar
شبیه لوزتین
trapezium
شبیه ذوذنقه
trichoid
شبیه موی
rivaling
نظیر شبیه
take after
شبیه بودن
tafia
مشروبی شبیه رم
equalled
همرتبه شبیه
taffia
مشروبی شبیه رم
sylphlike
شبیه جن هوایی
equaling
همرتبه شبیه
equaled
همرتبه شبیه
equal
همرتبه شبیه
susurrus
شبیه نجوا
susurrous
شبیه نجوا
sulphurous
شبیه گوگرد
equalling
همرتبه شبیه
simulator
شبیه ساز
rivalled
نظیر شبیه
rivalling
نظیر شبیه
rivals
نظیر شبیه
the drama
فن شبیه سازی
the d.
فن شبیه سازی
vee
شبیه حرف v
vermiform
شبیه کرم
vestibular
شبیه رخت کن
vestibular
شبیه اتاقک
virgulate
شبیه میله
waterish
هر چیزی شبیه اب
sulfurous
شبیه گوگرد
alike
شبیه یکسان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com