English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
table tennis بازی پینگ پنگ
Search result with all words
expedite rule مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
ping pong court محوطه بازی پینگ پنگ
Other Matches
table tennis پینگ پنگ
ping pong پینگ پنگ
ping-pong پینگ پنگ
paddle راکت پینگ پنگ
paddling راکت پینگ پنگ
ping pong table میز پینگ پنگ
paddles راکت پینگ پنگ
ping pong buffering میانگیر پینگ پنگی
paddled راکت پینگ پنگ
ping pong set مسابقه پینگ پنگ با 3 یا 5گیم
centerline خط زیر تور پینگ پنگ
pinged صدای موج سونار دریایی پینگ
ping صدای موج سونار دریایی پینگ
pings صدای موج سونار دریایی پینگ
sponged لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
sponge لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
sponging لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
backspin چرخش توپ پینگ پنگ به عقب
mixed doubles پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
pinging صدای موج سونار دریایی پینگ
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
playing بازی
action بازی
actions بازی
plays بازی
falconine بازی
grey hound سگ بازی
plain dealing بازی
watermanship اب بازی
patulousness بازی
partie بازی
game بازی
sportiveŠetc بازی کن
solitaires تک بازی
hopscotch بازی لی لی
gaming بازی
openness بازی
solitaire تک بازی
dibasic دو بازی
basics بازی
clearance بازی
home بازی
homes بازی
play بازی
basic بازی
slackness بازی
played بازی
fun بازی
pederosis بچه بازی
centre game بازی مرکزی
twiddles بازی کردن
playing the man بازی روانی
twiddling بازی کردن
playing the board بازی بر صفحه
playing the man بازی با حریف
playing the board بازی فی نفسه
pedophilia بچه بازی
buggery بچه بازی
playing court زمین بازی
twiddled بازی کردن
play therapy بازی درمانی
playact رل بازی کردن
play away به بازی گذراندن
winners برنده بازی
twiddle بازی کردن
winner برنده بازی
cats cradle نخ بازی سرانگشت
box score حساب بازی
pederasty or pae بچه بازی
pederasty بچه بازی
charlatanism چاچول بازی
off hand game بازی جنبی
off hand game بازی غیررسمی
mountebankery چاچول بازی
mountebankery زبان بازی
misplay بازی اشتباه
chuck farthing بازی شیریاخط
middle game وسط بازی
malversation دغل بازی
lusory بازی کن خنده کن
fence شمشیر بازی
on side پایان بازی
passive play بازی غیرفعال
open heartedness راست بازی
playgrounds زمین بازی
playground زمین بازی
charlatanism زبان بازی
charlatanry زبان بازی
papistry پاپ بازی
choose up game بازی غیررسمی
swordplay فن شمشیر بازی
sand lot بازی غیررسمی
footballer فوتبال بازی کن
footballers فوتبال بازی کن
fences شمشیر بازی
team game بازی گروهی
stock jobbery سفته بازی
basic dye رنگینه بازی
sodomyh بچه بازی
basketball بازی بسکتبال
miscast بد بازی کردن
basic salt نمک بازی
shell game گردو بازی
sheep's eyes نظر بازی
basicity قدرت بازی
basification بازی شدن
basket ball یکجورتوپ بازی
ropery طناب بازی
achate مهرهء بازی
agiotage سفته بازی
acrobacy بند بازی
taw مهره بازی
swordsmanship شمشیر بازی
surf riding موج بازی
stoppage of the game توقف بازی
stock jobbing سفته بازی
toy اسباب بازی
actuble بازی کردن
toy بازی کردن
active sodomy بچه بازی
toys اسباب بازی
acrobatism ریسمان بازی
toys بازی کردن
rope dancing ریسمان بازی
billiard بازی بیلیارد
rinks یخ بازی کردن
pyrotechnic display اتش بازی
puppetry عروسک بازی
football بازی فوتبال
puppetry خیمه شب بازی
footballs بازی فوتبال
puppet show خیمه شب بازی
pugilism بوکس بازی
priestcraft کشیش بازی
popery پاپ بازی
bonefire اتش بازی
bosh حقه بازی
rinks میدان یخ بازی
rink یخ بازی کردن
rink میدان یخ بازی
rope dancing بند بازی
rooker یکجورکفش یخ بازی
paraphrase بازی با الفاظ
paraphrased بازی با الفاظ
paraphrases بازی با الفاظ
paraphrasing بازی با الفاظ
red tapery قرطاس بازی
radial play بازی شعاعی
radial play بازی عرضی
quiot لیس بازی
quackery حقه بازی
pyrotechny فن اتش بازی
playing time مدت بازی
game theory نظریه بازی
chicanery حیله بازی
four handed game بازی چهارنفره
fornication جنده بازی
flimflam حقه بازی
golfing بازی گلف
trick شعبده بازی
tricked شعبده بازی
fitting clearance بازی مناسب
tricking شعبده بازی
first hand نخستین بازی کن
sporting بازی دوست
chicaneries حیله بازی
free handedness دست بازی
skated بازی تهاجمی
game plan استراتژی بازی
game of chance بازی قمار
game cycle دوره بازی
game ball توپ بازی
free play بازی ازاد
bandied چوگان بازی کچ
bandies چوگان بازی کچ
bandy چوگان بازی کچ
skates بازی تهاجمی
bandying چوگان بازی کچ
crampet game بازی شطرنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com