English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
English Persian
service club باشگاه سربازان
Other Matches
farm باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farms باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farmed باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
men سربازان
the rank and file سربازان
campoo اردوی سربازان
paratroops سربازان چترباز
draftees سربازان وفیفه
troop housing کوی سربازان
troops افراد قسمتها سربازان
to drill soldiers سربازان رامشق دادن
squad room اطاق خواب سربازان
soldier's deposits حسابهای پس انداز سربازان
troop عده سربازان استواران
tunics کت کوتاه سربازان انگلیس
trooping عده سربازان استواران
conscript army ارتش سربازان وفیفه
to send soldiers into the streets سربازان را به خیابانها فرستادن
tunic کت کوتاه سربازان انگلیس
trooped عده سربازان استواران
soldier's manual ائین نامه راهنمای سربازان
The soldiers died from illness and hunger. سربازان از گرسنگی و بیماری مردند.
ambushing مخفی گاه سربازان برای حمله
ambush مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushed مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushes مخفی گاه سربازان برای حمله
cannon fodder [soldiers pointlessly and unscrupulously sacrificed] خوراک توپ [سربازان بیهوده و بی وجدانه قربانی شده]
swagger cane عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
emergency establishment تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
clubmate هم باشگاه
clubbing باشگاه
clup باشگاه
clubs باشگاه
clubbed باشگاه
club باشگاه
hunt club باشگاه شکارچیان
club sport باشگاه ورزشی
stewards پیشخدمت باشگاه
football club [British Englisch] باشگاه فوتبال
common rooms باشگاه دانشجویان
common room باشگاه دانشجویان
service club باشگاه افراد
mess treasurer حسابدار باشگاه
mess president رئیس باشگاه
indian club باشگاه هندیها
general manager مدیر باشگاه
club خاج باشگاه
waived رد ادعای باشگاه
messes نهارخوری باشگاه
stewards خدمه باشگاه
clubbed خاج باشگاه
steward پیشخدمت باشگاه
steward خدمه باشگاه
waives رد ادعای باشگاه
mess نهارخوری باشگاه
waive رد ادعای باشگاه
clubs خاج باشگاه
clubbing خاج باشگاه
clubhouse محل باشگاه وانجمن
pavilions باشگاه بازیگران در انگلستان
pavilion باشگاه بازیگران در انگلستان
gymkhanas ورزشگاه باشگاه ورزشی
gymkhana ورزشگاه باشگاه ورزشی
options حق باشگاه در تمدید قرارداد
option حق باشگاه در تمدید قرارداد
country clubs باشگاه خارج از شهر
country clubs باشگاه ورزشی وتفریحی
country club باشگاه ورزشی وتفریحی
country club باشگاه خارج از شهر
wardroom باشگاه افسران ناو
clubhouses محل باشگاه وانجمن
mess غذاخوری باشگاه ناو
hell fire club باشگاه جوانان بی پروا
jockey club باشگاه سوار کاران
jockey club باشگاه سوارکاران انگلستان
mess treasurer متصدی صندوق باشگاه
pro shop فروشگاه باشگاه حرفهای
golf club باشگاه گلف بازان
messes غذاخوری باشگاه ناو
rotarian عضو باشگاه روتاری
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
nuncupative will در CL این وصیت فقط در مورد سربازان و ملوانان در حال خدمت قابل قبول است
YMCA مخفف باشگاه جوانان مسیحی
YMCAs مخفف باشگاه جوانان مسیحی
unattached بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
glee club کلوب یا باشگاه اواز و سرود
protection and indemnity club باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
YWCA مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
YWCAs مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
to go clubbing به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره]
clubbed :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
club :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubs :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubbing :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
war crimes اعمالی راگویند که اگر از سربازان یااتباع دشمن صادر شود درصورت اسیر شدن بخاطرارتکاب انها مجازات خواهندشد
man a bout town ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
p&l club club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
buddy system سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
Mamluk Carpets فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com