English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
to the nth degree <idiom> بالاترین وجه ممکن
Other Matches
perpetuting testtimony تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
be-all and end-all بالاترین
uppermost بالاترین
topmost بالاترین
superlatives بالاترین
superlative بالاترین
upmost بالاترین
top flight بالاترین موفقیت
topsail بالاترین بادبان
crest بالاترین درجه
maximum بالاترین ماکسیمم
tiptop بالاترین درجه
upside بالاترین قسمت
crests بالاترین درجه
cresting بالاترین درجه
tip top بالاترین درجه
noontide بالاترین نقطه
first water بالاترین مقام
high-water marks بالاترین داغ اب
highest price بالاترین قیمت
high-water mark بالاترین داغ اب
high water mark بالاترین داغ اب
poop deck بالاترین پل پاشنه
royalmast بالاترین دکل
high watermark بالاترین نشان اب
cresting به بالاترین درجه رسیدن
crests به بالاترین درجه رسیدن
zenith بالاترین نقطه اسمان
crest به بالاترین درجه رسیدن
quintessence پنجمین و بالاترین عنصروجود
aloft در بالاترین نقطهء کشتی
ne plus ultra بالاترین درجه ذروه
maximum بالاترین مقدار ماکسیمم
tae guk بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
upmost عالی ترین بالاترین درجه
highest occupied molecular orbital بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
trucks خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
root بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
top billing بالاترین قسمت اگهی سینما صدر اعلان
truck خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucked خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
top بخش ای که در بالاترین قسمت چیزی قرار دارد
roots بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
trucking خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
homo orbital occupiesmolecular highest بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
altar-steps [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
altar-stair [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
clerastory [ey] [بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
clerestory [ey] [بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
overstorey [بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
PLV الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
contrivable <adj.> ممکن
possible ممکن
achievable <adj.> ممکن
posses ممکن
posse ممکن
practicable <adj.> ممکن
doable <adj.> ممکن
feasible <adj.> ممکن
feasible ممکن
makable <adj.> ممکن
workable <adj.> ممکن
executable <adj.> ممکن
thinkable ممکن
manageable <adj.> ممکن
makeable <adj.> ممکن
makable [spv. makeable] <adj.> ممکن
conceivable ممکن
possible [doable, feasible] <adj.> ممکن
impracticable <adj.> غیر ممکن
impossible غیر ممکن
ternary با سه حالت ممکن
to be posible ممکن بودن
available ممکن الحصول
warnings توجه به خط ر ممکن
warning توجه به خط ر ممکن
possibilities چیز ممکن شق
possible capacity گنجایش ممکن
probable error خطای ممکن
multilevel با مقادیر ممکن
interactive را ممکن میکند
inexecutable <adj.> غیر ممکن
perhaps ممکن است
as far as possible هر چه ممکن است
mayhap ممکن است
possibility چیز ممکن شق
unfeasible <adj.> غیر ممکن
perchance ممکن است
minimise کوچک کردن تا حد ممکن
leg مسیر ممکن در یک تابع
legs مسیر ممکن در یک تابع
may ممکن است میتوان
nemo tenetur ad impossible غیر ممکن وادارکرد
pron to با حداکثر سرعت ممکن
as much as possible هر قدر ممکن است
an impossible act کار غیر ممکن
feasible solutions راه حلهای ممکن
i may go ممکن است بروم
probable error خطای ممکن [ریاضی]
he may come late ممکن است دیر بیاید
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Could you bring me ... ? ممکن است ... برایم بیاورید؟
Excuse me. May I get by? ببخشید. ممکن است رد شوم؟
perhaps you have seen it ممکن است انرادیده باشید
ultimate strength حاصلضرب بیشترین بار ممکن
ramp weight حداکثر وزن ممکن هواپیما
ambiguous آنچه دو معنای ممکن دارد
may i go yes you may ایا ممکن است من بروم
boolean operation یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
ccd که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
Can you give me an estimate? ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
it is not p to climb it نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
phoneme که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
Would you wait for me, please? ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
Can you give me the key, please? لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
May I have an ashtray? ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
May I have a blanket? ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
By hook or by crook. somehow. هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
you have perhaps seen it ممکن است انرا دیده باشید
May I have an iron? ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
Can you help me with my luggage? ممکن است بارم را حمل کنید؟
May I park there? ممکن است اینجا پارک کنم؟
bistable که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
bifurcation سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
mesh هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
contingency چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
meshes هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
meshing هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
contingencies چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
May I have a bath towel? ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
Can you help me with my luggage? ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Could you drive more slowly, please? ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
Could we have a fork please? ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
Will you tell me when to get off? ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
optimize کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
capacity انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
May I change this? آیا ممکن است این را عوض کنم؟
Would you mind filling in this registration form? آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
May I have some soap? ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
May I have some ...? آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟
capacities انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
Can you get it repaired? آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
Can you serve me immediately? آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
full rubber حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
May I have a word with you? ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
an accessible place جایی که راه یافتن بدان ممکن است
give a catch زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
Can you send a mechanic, please? آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
Can you send a breakdown lorry, please? آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
i speak under correction انچه می گویم ممکن است درست نباشد
She has everything a woman can wish for. اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could you put an extra bed in the room? آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
Could you put a cot in the room? آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
Could we have some matches please? ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
May I trouble you to pass the salt please. ممکن است بی زحمت حرف نزنی ( درمقام طعنه )
May I have some toiletpaper? ممکن است چند تا کاغذ توالت برایم بیاورید؟
Could you move the table a little bit ? ممکن است این میز راقدری تکان بدهی ؟
Could we have a napkin please? ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
May I have the drink list, please? ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
May I have the menu, please? ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
May I have some hangers? ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟
Could you help me carry my luggage? ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
paths مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
Would you call the head waiter, please? لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
Could you check the tyre pressure? آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
path مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
Would you change the lamp please? آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
tabling لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tables لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tabled لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
concentrator گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
Would you change the tyre please? آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
Will you have our luggage sent up? آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟
Can I have some more ...? آیا ممکن است کمی دیگر ... برایم بیاورید؟
branchpoint نقط های در برنامه که در آن ممکن است جهش رخ دهد
maximize به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
Could we have a table in the non-smoking section? آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
But his body was eventually recovered. اما ممکن بود او [مرد] فقط مرده بازیافته شود.
Could we have a plate for the child? آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
prohibitive tax مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
maximized به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com