English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
shoulder balance بالانس شانه
Search result with all words
candlesticks بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
Other Matches
hackle شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
head to head رقابت شانه به شانه
swan balance بالانس قو
headstand بالانس سر
handstands بالانس
handstand بالانس
headstands بالانس سر
swan support بالانس قو
armstand dive بالانس برگشت
torsional ballance بالانس پیچشی
inverted cross بالانس صلیب
frog balance بالانس قورباغهای
balances بالانس کردن
tiger balance بالانس ببر
peach basket ویمیک بالانس
static balance بالانس ایستا
balance بالانس کردن
moore 081 زیر بالانس
hand balance بالانس روی دست
armstand dive شیرجه توام با بالانس
handstand بالانس روی دست
handstands بالانس روی دست
frog head balance بالانس قورباغهای روی سر
set off <idiom> بالانس ایجاد کردن
valdez پرت بالانس از حالت نشسته
press-ups از حالت زاویه به بالانس کشیدن
strelli غلت عقب بطرف بالانس
press-up از حالت زاویه به بالانس کشیدن
forearm balance بالانس روی ساقهای دست
press up از حالت زاویه به بالانس کشیدن
english hand balance بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
wide arm handstand بالانس ژاپنی با دستهای فاصله دار
salomon damper خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
tiger press حرکت از بالانس ساق دست به روی کف دست
balance تراز کردن متعادل کردن بالانس
balances تراز کردن متعادل کردن بالانس
beater شانه
combing شانه
combings دم شانه
combed شانه
comb شانه
epaule شانه
pitchforks شانه
pitchfork شانه
scapula شانه
scapulas شانه
shouldered شانه
shouldering شانه
shoulder شانه
shoulders شانه
boek bou شانه
harrower شانه زن
iekke شانه ها
omoplate شانه
master slave manipulator یک شانه
teazle شانه چوپان
unkempt شانه نکرده
arch spring line شانه طاق
neck and neck شانه بشانه
verge شانه نااستوار
broad shouldered شانه پهن
clip ejector شانه پران
shoulders شانه راه
shoulder of road شانه راه
shoulder brace شانه بند
soft shoulder شانه هموار
scaular استخوان شانه
teazel شانه زدن
raised shoulder شانه برجسته
shouldering شانه راه
pectinated شانه دار
raised shoulder شانه سکویی
rack type cutter شانه رنده
clip laten شانه گیر
teazle شانه زدن
cop-out شانه خالی
epauliere زره شانه
epauliere شانه پوش
flax comb شانه کتان
flush shoulder شانه همسطح
flush shoulder شانه همکف
fly comb شانه ارهای
rake comb شانه شیاری
hackle شانه کردن
hatchel شانه کتان
ctenophore شانه داران
hard shouder شانه راست
comb case شانه دان
hoopoe شانه بسر
brushed شانه خورده
cop-outs شانه خالی
honey comb شانه عسل
ctenoid شانه مانند
Afro pick شانه مخصوص فر
ctenophora شانه داران
Comb ( brush ) your hair . موهایت را شانه کن
shouldered شانه راه
clips شانه فشنگ
lapwings شانه بسر
lapwing شانه بسر
hard shoulder شانه استوار
shoulder blade استخوان شانه
shoulder blades استخوان شانه
harnessing بند شانه
harnessed بند شانه
harness بند شانه
heckles شانه کردن
heckled شانه کردن
clippings شانه فشنگ
clipped شانه فشنگ
curry شانه یا قشوکردن
curries شانه یا قشوکردن
bough شانه حیوان
honeycomb شانه عسل
honeycombs شانه عسل
heckle شانه کردن
heckling شانه کردن
verges شانه راه
teasels شانه چوپان
verges شانه نااستوار
verge شانه راه
clip شانه فشنگ
teasel شانه چوپان
teazles شانه چوپان
shoulder شانه راه
boughs شانه حیوان
teazels شانه چوپان
cop-out شانه خالی کردن
square shouldered دارای شانه پهن
evade شانه خالی کردن
flinching شانه خالی کردن
shoulder roll چرخیدن روی شانه ها
teasel خارزدن شانه زدن
scapulo humeral وابسته به شانه وبازو
beat شانه خالی کردن
flinched شانه خالی کردن
pectinate شانهای شانه دار
shrug شانه را بالا انداختن
teazles خارزدن شانه زدن
flinches شانه خالی کردن
quail شانه خالی کردن
quails شانه خالی کردن
teasers شانه کننده پشم
winnowwing fan جام پنجه شانه
teazels خارزدن شانه زدن
hard shoulder شانه تحکیم شده
hard shoulder شانه تثبیت شده
teeth of the comb دندانه های شانه
teasels خارزدن شانه زدن
repudiate شانه خالی کردن
teazel خارخسک شانه چوپان
teaser شانه کننده پشم
flinch شانه خالی کردن
shirk شانه خالی کردن
shrugged شانه را بالا انداختن
shrugging شانه را بالا انداختن
horned grebe مرغابی شانه بسر
acromial متعلق بنوک شانه
shirked شانه خالی کردن از
verge شانه تحکیم نشده
shirk شانه خالی کردن از
camail زره شانه وگردن
weasels شانه خالی کردن
shrinks شانه خالی کردن از
comber ماشین شانه زنی
shirking شانه خالی کردن از
shirks شانه خالی کردن از
bleneh شانه خالی کردن
verge شانه خاکی جاده
verge شانه تثبیت نشده
verges شانه تحکیم نشده
weasel شانه خالی کردن
shoulder هرچیزی شبیه شانه
verges شانه خاکی جاده
shrinking شانه خالی کردن از
shrink شانه خالی کردن از
verges شانه تثبیت نشده
shouldered هرچیزی شبیه شانه
shoulders هرچیزی شبیه شانه
shouldering هرچیزی شبیه شانه
subscapular واقع در زیر استخوان شانه
back-comb شانه کردن مو به سمت فرق سر
ravel شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
to c. ata difficulty ازسختی شانه خالی کردن
heckles بباد طعنه گرفتن شانه
dabchick اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
carding شانه کردن پشم یاپنبه
heckling بباد طعنه گرفتن شانه
heckled بباد طعنه گرفتن شانه
heckle بباد طعنه گرفتن شانه
clippings شانه فشنگ گیره کاغذ
clips شانه فشنگ گیره کاغذ
He shrugged his shoulders. او [مرد] شانه اش را بالا انداخت.
clipped شانه فشنگ گیره کاغذ
clip شانه فشنگ گیره کاغذ
shoulder block سد کردن حریف با ضربه شانه
hatchel کتان پاک کن شانه زدن
to reject something with a shrug [of the shoulders] با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
She had let her hair down . موهایش را ریخته بود روی شانه اش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com