English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (9 milliseconds)
English Persian
Come along and keep me company. بامن بیا تا تنها نباشم
Other Matches
he has a spite against me بامن لج دارد
it stand well with him بامن خوب است
She gave me a raw deal . بامن بد معامله کرد
it speaks well for him بامن خوب است
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
He gave me a square deal . بامن منصفانه معامله کرد
he treated me as a child بامن مانند بچه رفتارکرد
he has a spite against me بامن کینه یاعداوت دارد
please do me a service خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
He is distantly related to me . بامن نسبت دوری دارد
She was off hand with me today. امروز بامن سر سنگین بود ( بی اعتنا ء )
am i right or wrong ایامن درست میگویم یانه ایاحق بامن است یانه
single تنها
just تنها
merest تنها
mere تنها
single handed تنها
only تنها
by it self تنها
recluse تنها
by one,s self تنها
solus تنها
by oneself تنها
siolus تنها
single-handed تنها
by yourself تنها
solitary تنها
lonely تنها
loneliest تنها
lonelier تنها
exclusive تنها
recluses تنها
solos تنها
solitarily تنها
uniquely تنها
unique تنها
lone تنها
single line خط تنها
soles تنها
alone تنها
out in the cold <idiom> تنها
sole تنها
solo تنها
unaccompanied تنها
Do not leave me alone. من را تنها نگذار.
he alone went تنها اورفت
to pull a lone oar تنها کارکردن
sole argument تنها دلیل
single haneded دست تنها
fly by the seat of one's pants <idiom> دست تنها
read only تنها خواندنی
soli تنها خوانان
lone electron الکترون تنها
wirte only تنها نوشتن
leave alone تنها گذاردن
bread alone تنها نان
soles شالوده تنها
singly تنها انفرادا
lonesome تنها وبیکس
strand تنها گذاشتن
single تنها یک نفری
aside صحبت تنها
strands تنها گذاشتن
soles تنها انحصاری
sole شالوده تنها
sole تنها انحصاری
asides صحبت تنها
bare handed دست تنها
kick back <idiom> تنها استراحت کردن
To go alone to the judge . <proverb> تنها به قاضى رفتن.
out of pure mischief تنها از روی بدجنسی
but نه تنها بطور محض
lone pair electron زوج الکترون تنها
not only he came but نه تنها امد بلکه
to live to oneself تنها زندگی کردن
lonely hearts تنها و جویای همدم
adhoc تنها به این منظور
monological تنها سخن گو خودگووخودشنو
leave in the lurch <idiom> دست تنها گذاشتن
to reckon with out one's host تنها به قاضی رفتن
to pull a lone oar تنها پارو زدن
zoon تنها محصول یک نطفه واحد
one-track mind <idiom> تنها به یک چیز فکر کردن
fair-weather friend <idiom> شخصی که تنها دوست است
rat race <idiom> رها کردن ،تنها گذاشتن
par for the course <idiom> تنها چیزیکه انتظار داشته
lip service <idiom> تنها زبونی موافقت کردن
photon تنها یک الکترون تابش شود
bare king شاه تنها یا بی یاور شطرنج
baring the king تنها کردن شاه شطرنج
endorsement in blank فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
live out of a suitcase <idiom> تنها بایک چمدان زندگی کردن
His only aim and object is to make afortune . تنها قصدش پولدار شدن است
i did it only for your sake تنها به خاطرشما این کار را کردم
tap ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapped ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapping ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
i rely solely on god... تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
i was reserved for it تنها برای من مقدر شده بود
Leave her alone. اورا تنها (بحال خود ) بگذار
only death does not tell lies تنها مرگ است که دروغ نمی گوید
This is the only way to guarantee that ... تنها راه برای تضمین این است که ...
monarchs پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
peripheral و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
monarch پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
My only problem is money . تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
You alone can help me. تنها (فقط )شما می توانید کمکم کنید
HD ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
letter-box company شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
I am obsessed by fear of unemployment . تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
tuners زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuner زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
to disturb any one's privacy کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
unilateral contract پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
sleeping partners شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
sleeping partner شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
slander درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
latchkey child [کودکی که معمولا در خانه بخاطر مشغله پدر مادر تنها است]
front de liberation national فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
This is important, not only today, but also and especially for the future. این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
slanders درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
cantilever تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
identities تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identity تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
physiocratic system روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
undamped نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
child یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
pace شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
open cycle reactor system سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
band project filter فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
helmzhold resonator محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
gyrodyne رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
a chromatic [معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
play by ear <idiom> توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
falangisme نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
primary تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
lift fan توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences. این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
Laugh and the world laughs with you , weep and you wepp alone. <proverb> بخند تا دنیا با تو بخندد گریه کن تا تنها گریه کنى.
serials فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serial فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
liftjet توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
solo پروازبه طور مستقل یا راندن به طور تنها
if and only if اگر و تنها اگر [ریاضی] [منطق] [کامپیوتر]
solos پروازبه طور مستقل یا راندن به طور تنها
aileron spar تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
lay off <idiom> به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
constant displacement pump پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
mirror carpet طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
programmable read only memory حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com