Dictiornary-Farsi | باند میانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (2 milliseconds)

English	Persian
interband	باند میانی
intermediate band	باند میانی


Search result with all words

interband recombination	ترکیب مجدد باند میانی
interband telegraphy	تلگراف باند میانی
intermediate frequency band filter	صافی باند فرکانس میانی
Other Matches

approach schedule	برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
course light	روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
interband transition	انتقال باند- باند
control surface	کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
band width	باند
band	باند
bands	باند
wideband	پهنای باند
approach route	مسیرفرود به باند
frequency band	باند بسامد
frequency band	باند فرکانس
x band	باند فرکانس
x band	باند- ایکس
Citizens' Band	باند خصوصی
approach line	خط تقرب به باند
Citizens' Band	باند شهروندان
j band	باند فرکانس
k band	باند فرکانس
side band	باند کناری
run way	باند فرود
airstrip	باند فرودگاه
strapping	باند پیچی
airstrips	باند فرودگاه
photographic strip	باند عکاسی
wave band	باند موج
air strip	باند فرودگاه
energy band	باند انرژی
error band	باند خطا
p band	باند فرکانس
side band	ساید باند
hachi maki	باند دور سر
broad band	باند پهن
broad band	پهن باند
runways	باند پرواز
runways	باند فرودگاه
runway	باند پرواز
baseband	باند پایه
runway	باند فرودگاه
strip	باند فرود
bandwidth	پهنای باند
band width	پهنای باند
bands	باند بانداژ
band	باند بانداژ
landing strip	باند فرود
broadband	پهن باند
waveband	باند موج
wavebands	باند موج
Gate	ورودی به باند
guard band	باند نگهبان
landing strips	باند فرود
ground speed	سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
bleeding	باند تداخل امواج
band switch	کلید تغییر باند
approach route	مسیر تقرب به باند
broadband exchange	تعویض پهن باند
air strip	باند فرود یاپرواز
modulation handwidth	پهنای باند مدولاسیون
approach end	ابتدای باند فرود
broadband amplifier	فزونساز باند گسترده
nominal bandwidth	پهنای باند نامی
aperiodic antenna	انتن با باند گسترده
broadband channel	کانال پهن باند
broadband channel	مجرای پهنای باند
broadband antenna	انتن با باند گسترده
narrowband	پهنای باند باریک
launching pad	باند پرتاب موشک
landing mat	باند فرود اضطراری
wideband channel	مجرای پهن باند
frequency band compression	تراکم باند فرکانس
mine strip	باند مین گذاری
frequency band width	پهنای باند فرکانس
image band	باند فرکانس تصویر
launching pads	باند پرتاب موشک
memory bandwidth	پهنای باند حافظه
wideband channel	کانال پهن باند
long wave band	باند موج بلند
mediums	میانی
medium	میانی
center back	بک میانی
middle deck	پل میانی
midline	خط میانی
mediate	میانی
mediated	میانی
mesal	میانی
mesial	میانی
mesail	میانی
median	میانی
mesne	میانی
center land	خط میانی
centric	میانی
innermost	میانی
mediates	میانی
mediating	میانی
medial	میانی
inmost	میانی
centrical	میانی
impluse bandwith	پهنای باند ضربه جریان
input output bandwidth	پهنای باند ورودی- خروجی
full beam spread	باند کامل روشن کننده
approach time	زمان نزدیک شدن به باند
overshooting	فرودسایشی هواپیما روی باند
overshoot	فرودسایشی هواپیما روی باند
roll out	دویدن هواپیما روی باند
overshoots	فرودسایشی هواپیما روی باند
vestigial sideband transmission	پخش باند جانبی مانده
band pass filter circuit	مدار صافی باند پاس
asymmetrical sideband transmission	پخش باند جانبی مانده
band change switch	کلید تغییر باند فرکانس
lower boom	بوم میانی
intermediate	عضو میانی
tympanum	گوش میانی
intermediate terminal	ترمینال میانی
halfback	بازیگر میانی
halfback	بازیگرخط میانی
i.f.	فرکانس میانی
drop keel	تیغه میانی
intermediate	طبقه میانی
middles	میانی وسطی
middle	میانی وسطی
intermediate zone	ناحیه ی میانی
intermediate transmitter	فرستنده میانی
meddles	میانی وسطی
meddled	میانی وسطی
buffer	حافظه میانی
intermediate field	میدان میانی
meddle	میانی وسطی
intermediate points	جهات میانی
middle layer	قشر میانی
intermediate image	تصویر میانی
intermediate frequency	فرکانس میانی
intermediate layer	لایه میانی
intermediate fuse	فیوز میانی
intermediate distribution frame	مقسم میانی
intermediate contact	کنتاکت میانی
intermediate link	حلقه میانی
intermediate anneal	التهاب میانی
intermediate office	مرکز میانی
intermediate oscillation	نوسان میانی
intermediate phase	فاز میانی
interconnection	اتصال میانی
interphase	فاز میانی
intermediate plate	صفحه میانی
intermediate frequency tank circuit	فرکانس میانی
lower boom	تیرک میانی
middle part	قسمت میانی
midpoints	نقطه میانی
center circle	دایره میانی
mesencephalon	مغز میانی
median	سکوی میانی
mid-	میانی وسطی
center line	خط میانی زمین
middle ear	گوش میانی
center section	بال میانی
midpoint	نقطه میانی
mid flap	فلپ میانی
ridge rope	سیم میانی
middle insomnia	بیخوابی میانی
middle fraction	پاره میانی
middle fraction	جزء میانی
midsection	قطعه میانی
hogging	تنش میانی
neutral conductor	سیم میانی
neutral wire	سیم میانی
center wing	بال میانی
central strip	نوار میانی
mid	میانی وسطی
median income	درامد میانی
tun dish throught	پاتیل میانی
midfield line	خط میانی زمین
center stripe	خط میانی زمین
central reserve	سکوی میانی
cut splice	پیوند میانی
dorsomedial	پشتی- میانی
taxiing	حرکت هواپیماها روی باند فرود
gantlope	باند برای دست دعوت به مارزه
strip alert	اماده باش روی باند فرود
taxies	حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied	حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi	حرکت هواپیماها روی باند فرود
turn off guidance	هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
angle of departure	زاویه صعود هواپیما از روی باند
gantelope	باند برای دست دعوت به مبارزه
landing strip	باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips	باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
heliport	باند فرود و پرواز هلی کوپتر
heliports	باند فرود و پرواز هلی کوپتر
intermediate temperature	درجه حرارت میانی
intermediate frequency transformer	مبدل فرکانس میانی
medium frequency motor	موتور با فرکانس میانی
midpoint rule	قاعده نقطه میانی
medial layer	لایه میانی [پزشکی]
intermediate roll stand	مقام نورد میانی
intermediate transformer	مبدل یا ترانسفورماتور میانی
middle lintel in window	وادار میانی پنجره
vermis	قطعه میانی مخچه
third ventricle	بطن میانی مغز
medice	قسمت میانی زمین
steering wheel hub	قسمت میانی غربالک
intermediate frequency stage	طبقه ی فرکانس میانی
amidship	قسمت میانی قایق