Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
stopper
باچوب پنبه بستن
stoppers
باچوب پنبه بستن
Other Matches
to bung
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
to bung up
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
asbestos
پنبه نسوز پنبه کوهی
wainscot
باچوب
wainscots
باچوب
lammed
باچوب زدن
caning
باچوب زدن
canes
باچوب زدن
cane
باچوب زدن
caned
باچوب زدن
cues
باچوب بیلیارد زدن
stilts
باچوب پا راه رفتن
stilt
باچوب پا راه رفتن
parquet
باچوب فرش کردن
cue
باچوب بیلیارد زدن
ferule
گرز تنبیه باچوب
crutch
باچوب زیربغل راه رفتن
marquetry
تزئین باچوب وگوش ماهی
thwacked
باچوب پهن کتک زدن
marqueterie
تزئین باچوب وگوش ماهی
thwacks
باچوب پهن کتک زدن
thwacking
باچوب پهن کتک زدن
thwack
باچوب پهن کتک زدن
crutches
باچوب زیربغل راه رفتن
hooking
سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
stickside
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
poler
کسیکه باچوب یا دیرک کار یاحرکت کند
scores
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
score
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scored
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
To be out to do some thing .
کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
cottons
پنبه
carder
پنبه زن
cotton
پنبه
cotton yarn
نخ پنبه
collodion
پنبه
paper tiger
پهلوان پنبه
bobber
چوب پنبه
miuntain flax
پنبه کوهی
floss
پنبه ابریشمی
Egyptian cotton
پنبه مصری
guncotton
باروت پنبه
cash crops
پنبه وتنباکو
paper tigers
پهلوان پنبه
miuntain flax
سنگ پنبه
corks
چوب پنبه
phellem
چوب پنبه
To cut ones head with cotton .
<proverb>
با پنبه سر بریدن .
cotton wool
لایی پنبه
asbestos
پنبه کوهی
asbestus
سنگ پنبه
stopper
چوب پنبه
cork
چوب پنبه
asbestos
پنبه نسوز
stoppers
چوب پنبه
cotton wool
پنبه لایی
pod
قوزه پنبه
pods
قوزه پنبه
boll
[cotton gin]
غوزه پنبه
nitro cotton
باروت پنبه
asbestus
پنبه کوهی
card
پنبه زنی
abiston
پنبه کوهی
float
چوب پنبه
floated
چوب پنبه
floats
چوب پنبه
absorbent cotton
پنبه هیدروفیل
feeding cloth
پنبه رسان
abiston
پنبه نسوز
oxide zine
پنبه روی
cards
پنبه زنی
bravado
پهلوان پنبه
lint
ضایعات پنبه
floers of zinc
پنبه روی
rock cork
پنبه کوهی
cotton seed
پنبه دانه
cotton plant
بوته پنبه
cotton plantation
پنبه کاری
cotton plantation
پنبه زار
cotton plant
درخت پنبه
bullied
پهلوان پنبه
bullies
پهلوان پنبه
bully
پهلوان پنبه
bullying
پهلوان پنبه
cotton seed
تخم پنبه
cotton waste
ضایعات پنبه
earth flax
پنبه کوهی
pyrocellulose
پنبه باروتی
cottonseed
پنبه دانه
pyrocotton
پنبه باروتی
asbestus
پنبه نسوز
asbeston
پنبه نسوز
cottonseed
تخم پنبه
pourpoint
لحاف پنبه دار
cork borer
چوب پنبه سوراخ کن
ginning
پنبه پاک کنی
cotton cake
کنجاره پنبه دانه
gin
پنبه را پاک کردن
corked
چوب پنبه دار
cork oak
درخت چوب پنبه کش
cotton gin
ماشین پنبه پاک کن
comber
ماشین پنبه زنی
gins
پنبه را پاک کردن
kapok
چوب پنبه سبک
mountain cork
یکجور پنبه کوهی
asbestos cement
سیمان پنبه کوهی
maco
پنبه درجه یک مصری
bung
چوب پنبه بشکه
bunged
چوب پنبه بشکه
bungs
چوب پنبه بشکه
bunging
چوب پنبه بشکه
cotton-waste
آشغال و ضایعات پنبه
batting
پنبه حلاجی شده
tampons
پنبه یا کهنه قاعدگی
asbestine
مانند پنبه نسوز
cottonseed oil
روغن پنبه دانه
asbestos cement
سیمان پنبه نسوز
cotton-mills
کارخانه ریسندگی پنبه ای
loggerhead
نوعی افت پنبه
tampon
پنبه یا کهنه قاعدگی
basic crops
پنبه تنباکو و برنج
mallow
پنیرک پنبه ایرانی
phellogen
لایه چوب پنبه ساز
gins
ماشین پنبه پاک کنی
the cork went off with apop
چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
quilting
پنبه دار پارچه لحافی
angola yarn
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
seed wool
پنبه خام یاپاک نکرده
cotton grade
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
subereous
از چوب پنبه گرفته شده
gin
ماشین پنبه پاک کنی
peasecod
جلونیم تنه پنبه دار
bundle
بقچه کلاف پشم یا پنبه
asbestos mica
عایق پنبه نسوز و میکا
mildew
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
absorption
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
pourpoint
لباس لایه داریا پنبه دار
he undid what i had done
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
cork
بافت چوب پنبه درخت بلوط
suberin
ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
corks
بافت چوب پنبه درخت بلوط
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
cloop
صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
vegetable fiber
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
To pay no heed . To be inattentive .
پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
pyroxilin
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
waxing cork
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
uncorked
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncork
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
snowsuit
لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
willow
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
willows
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
natural fiber
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
gossypol
رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
swab
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
Milco
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
swabs
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
peascod
غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
cotton-wool yarn
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
swob
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
kamptulicon
یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
distaff
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
drafting
[کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
steeve
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
staple
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
hank
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
corkscrew rule
قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
willy
ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
ceiba
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
imputation
بستن به
interclude
بستن
curdle
بستن
congeal
یخ بستن
congeals
یخ بستن
fasten
بستن
tighten
بستن
congealing
یخ بستن
gelatinate
بستن
concludes
بستن
conclude
بستن
glaciate
یخ بستن
glaciation
یخ بستن
fastened
بستن
fastens
بستن
closing
بستن
closer
بستن
closer
: بستن
close
بستن
close
: بستن
blocs
بستن
bloc
بستن
coagulating
بستن
corks
بستن
cork
بستن
spans
پل بستن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com