Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
byte addressable
بایت ادرس پذیر
Search result with all words
bytewide memory
بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
Other Matches
addressable
ادرس پذیر
content addressable memory
محتوای حافظه ادرس پذیر
byte addressable
بایت نشانی پذیر
paged address
آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
terabyte
یک هزار گیگا بایت یا یک میلیون مگا بایت داده
byte mode
وجه بایت حالت بایت
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
addressed
ادرس
addresses
ادرس
superscription
توضیح ادرس
address translation
ترجمه ادرس
self addressed
ادرس دار
self-addressed
ادرس دار
address decoder
رمزکننده ادرس
address call sign
رمز ادرس
address call sign
معرف ادرس
memory address
ادرس حافظه
address register
ثبات ادرس
transfer address
ادرس انتقال
addressing
ادرس دهی
ascendable
تفوق پذیر فراز پذیر
educable
تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendible
تفوق پذیر فراز پذیر
mixable
امیزش پذیر امتزاج پذیر
reparable
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
repairable
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
educatable
تربیت پذیر تعلیم پذیر
abriviated addressing
ادرس مختصر شده
addressing mode
وضعیت ادرس دهی
immediate addressing
ادرس دهی بلافصل
relative addressing
ادرس دهی رابطهای
direct addressing
ادرس دهی مستقیم
dynamic address translation
ترجمه پویای ادرس
extended addressing
ادرس دهی گسترده
dynamic address translate
مترجم ادرس پویا
immediate addressing
ادرس دهی فوری
memory addressing mode
باب ادرس دهی حافظه
multiaddress
چند نشانی ادرس چندگانه
multilevel addressing
ادرس دهی چند مرحلهای
window envelope
پاکت طلق دار ادرس نما
register
ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
registers
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registers
ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
registering
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registering
ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
register
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
adaptable organism
موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
mb
بایت
b
یک بایت
m
بایت
bite
بایت
bites
بایت
byte
بایت
bytes
بایت
hashing
تبدیل یک کلید به یک ادرس که در ان کلیدها محل اطلاعات رامعین می کنند درهم سازی
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
byte mode
وضعیت بایت
data byte
بایت داده
nibbling
نصف یک بایت
nibbled
نصف یک بایت
nibbles
نصف یک بایت
nibble
نصف یک بایت
terabyte
تریلیون بایت
gigabyte
بیلیون بایت
TB
یک تریلیون بایت
sextet
بایت شش بیتی
sextets
بایت شش بیتی
megabyte
میلیون بایت
terabyte
یک تریلیون بایت
yoke
قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
Kbit
معادل هزار بایت
bpi
تعداد بایت در هر اینچ
mb
یک میلیون بایت egaByte
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
standards
اولین مگا بایت حافظه در PC.
gulps
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
nybble
نصف طول بایت استاندارد
gulped
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
nibbles
نصف طول بایت استاندارد
PB
یک quadrilloion بایت چهار میلیون
nibbled
نصف طول بایت استاندارد
nibbling
نصف طول بایت استاندارد
gulping
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
bytes per inch
تعداد بایت ها در یک واحد اینچ
nibble
نصف طول بایت استاندارد
gulp
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
standard
اولین مگا بایت حافظه در PC.
xmodem
بایت از بلاک داده را منتقل میکند
modes
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
mode
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
bytes
حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
byte
حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
gulp
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulped
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulping
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulps
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
machined
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
access control
بایت اولیه Token که حق دستیابی ایستگاه را به شبکه نشان میدهد
machine
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
media
کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
machines
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
push pop stack
ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
rotas
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rota
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
YMODEM
بایت بلاک استفاده میکند و میتواند چندین فایل ارسال کند
Kbyte
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
kb
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
ems
سیستمی در PC که بخشی از حافظه که بالای کیلو بایت است نشان میدهد
doubled
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
doubled up
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
nibbled
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbling
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibble
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbles
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
DVD
پیشرفت تازه در ذخیره سازی دادههای با حجمم گیگا بایت روی دیسک از نوع ROM-CD
scsi
بیتی با نرخ مگا بایت در ثانیه تامین میکند. این استاندارد وسایل را هم پوشش میدهد
kilos
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilo
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
large model
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
conventional memory
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional RAM
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
long integer
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
trailer
بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
trailers
بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
Intel
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
precision
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
double
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
doubled up
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
doubled
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
multiple
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
mediums
مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
medium
مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
redundant
سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند
extending
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extend
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extends
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
masks
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
compacts
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
LIM EMS
استانداردی که حافظه جانبی بالاتر از کلید بایت را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامه هایی که خاص نوشته شده اند به کار می رود
compact
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compacted
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compacting
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
soluble
حل پذیر
pliable
خم پذیر
cleavable
رخ پذیر
pi acceptor
پی پذیر
solvable
حل پذیر
quad
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
programmable read only memory
حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
refutable
تکذیب پذیر
reflexible
انعکاس پذیر
protractile
امتداد پذیر
regulable
تنظیم پذیر
flxible
خمش پذیر
expiable
کفاره پذیر
remediable
چاره پذیر
remediable
درمان پذیر
expansible
گسترش پذیر
expandable
بسط پذیر
reducible
تقلیل پذیر
flexible cable
کابل خم پذیر
fixable
ثبات پذیر
fatig
خستگی پذیر
fathomable
پیمایش پذیر
reclaimable
ادعا پذیر
fatigable
خستگی پذیر
fatiguable
خستگی پذیر
figurable
شکل پذیر
fissionable
شکافت پذیر
extensible
توسعه پذیر
extendible
کشش پذیر
maintainable
نگهداشت پذیر
fissile
شکاف پذیر
irresoluble
تجیزیه نا پذیر
open cheque
چک انتقال پذیر
pacifiable
تسکین پذیر
inexpugnable
شکست نا پذیر
indocile
تعلیم نا پذیر
indemonstrable
اثبات نا پذیر
increasable
افزایش پذیر
incondensable
ناچگال پذیر
incompressible
تراکم نا پذیر
irremeable
برگشت نا پذیر
mutable
تغییر پذیر
inextensible
تمدید نا پذیر
limitable
محدودیت پذیر
liquefiable
گداز پذیر
inoculable
تلقیح پذیر
magnetizable
مغناطیس پذیر
infusible
گداز نا پذیر
inflamable
اشتعال پذیر
miscible
امیزش پذیر
miscible
امتزاج پذیر
partible
بخش پذیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com