Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
with one voice
بایک زبان متفقا
Other Matches
nemine contradicen te
بایک زبان
by common consent
متفقا
jointly
متفقا"
together
متفقا
unitedly
متفقا"
with one a
باتفاق متفقا
broadside
بایک شلیک
single address
بایک نشانی
broadsides
بایک شلیک
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
go steady
<idiom>
همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
epistrophe
ختم چندجمله بایک کلمه
live out of a suitcase
<idiom>
تنها بایک چمدان زندگی کردن
despotic network
شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
single
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
too many irons in the fire
<idiom>
بایک دست چند هندوانه بلند کردن
commensurably
چنانکه بتوان بایک پیمانه اندازه گرفت
candlesticks
بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
eliza
برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
hermaphroditus
پسر هرمس وافرودیت که وقتی در اب تنش را می شست بایک حوری دریایی متصل و دارای یک بدن شد
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
match foursome
مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib
چرب زبان زبان دار
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
EDO memory
فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
grss language
زبان جی پی اس اس
glossa
زبان
abuser
بد زبان
abusers
بد زبان
rpg language
زبان ار پی جی
language lab
زبان
tongues
زبان
hound's tongue
سگ زبان
apl language
زبان ای پی ال
two tongued
زبان
as one man
با یک زبان
tongue
[language]
زبان
language
زبان
tongueless
بی زبان
language
زبان
tongue
زبان
languages
زبان ها
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
c++
زبان ++C
apt language
زبان ای پی تی
languages
زبان
language translator
مترجم زبان
linguists
زبان دان
human language
زبان بشری
Welsh
زبان ولز
brickbat
زخم زبان
compile language
زبان کامپایل
kiffa australis
زبان جنوبی
language processor
زبان پرداز
language processor
پردازشگر زبان
rap
زخم زبان
raps
زخم زبان
language master
اموزگار زبان
body language
زبان بدن
lamblkin
زبان بسته
language master
زبان اموز
keltŠetc
زبان سلت ها
computer oriented language
زبان کامپیوترگرا
mother tongue
زبان مادری
mother tongues
زبان مادری
high dutch
زبان المانی
control language
زبان کنترل
hibernian
ایرلندی زبان
basic language
زبان بیسیک
computer language
زبان کامپیوتر
Hebrew
زبان عبری
irish gaelic
زبان سلتی
intelligent language
زبان هوشمند
Latin
زبان لاتین
compiler language
زبان همگردانی
icelandic
زبان ایسلندی
bengali
زبان بنگاله
computer language
زبان کامپیوتری
tongue-tied
زبان بسته
khowar
زبان خواری
lao
زبان تایی
lapponian
زبان لایلاندی
lisp language
زبان لیسپ
grammars
دستور زبان
charlatanry
زبان بازی
cobol
زبان کوبول
grammar
دستور زبان
lithuanian
زبان لیتوانی
logopathy
زبان پریشی
command language
زبان دستوری
command language
زبان فرمان
command language
زبان فرماندهی
comit language
زبان کامیت
sugary
شیرین زبان
diatribes
زخم زبان
diatribe
زخم زبان
machine language
زبان ماشین
linguiform
به شکل زبان
charlatanism
زبان بازی
lingual papillae
پرزهای زبان
common language
زبان مشترک
common language
زبان عمومی
dumbest
زبان بسته
commerical language
زبان تجاری
dumber
زبان بسته
dumb
زبان بسته
lapsus linguac
لغزش زبان
licks
زبان زدن
licked
زبان زدن
lick
زبان زدن
Urdu
زبان اردو
lolls
زبان بیرون
lolling
زبان بیرون
lolled
زبان بیرون
loll
زبان بیرون
lark heel
زبان در قفا
conversational language
زبان محاورهای
idiom
زبان ویژه
acrimoniousness
زخم زبان
erse
زبان گالی
equivocator
زبان باز
Afghan
زبان افغانی
enquiry language
زبان پرس و جو
algebraic language
زبان جبری
english speaking
انگلیسی زبان
algol
زبان الگول
estonian
زبان استونی
accadian
زبان اکد
fabricated language
زبان ساختگی
idioms
زبان ویژه
sign language
زبان علامات
formal language
زبان صوری
sign language
زبان اشاره
sign languages
زبان علامات
flemish
زبان فلاندرز
sign languages
زبان اشاره
aryan
زبان اریایی
algol 0
زبان الگول 06
decompilation
به زبان اصلی
declarative language
زبان تشریحی
declarative language
زبان اعلانی
aphasia
زبان پریشی
aramaic
زبان ارامی
fortran
زبان فرترن
aramaean
زبان باستانی
application oriented language
زبان کاربردی
design language
زبان طراحی
an busive bellow
شخص بد زبان
an abusive bellow
شخص بد زبان
dysphasia
زبان پریشی
algorithmic language
زبان الگوریتمی
artificial language
زبان مصنوعی
dumb language
زبان حال
armenian
زبان ارمنی
ambiguous language
زبان مبهم
baluchi
زبان بلوچی
gaulish
زبان گال
cryptologic
زبان رمز
dactylology
زبان انگشتی
dancing language
زبان رقص
Celtic
زبان سلتی
graphic language
زبان نگارهای
British
زبان انگلیسی
lingua franca
زبان میانجی
gujarati
زبان گجراتی
halophrastic language
زبان تک واژهای
dumb language
زبان بی زبانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com