English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
to jackknife با بدن سیخ از روی خرک حلقه پریدن [ژیمناستیک]
Other Matches
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
looped حلقه درون حلقه دیگر
crisp موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop حلقه درون حلقه دیگر
loops حلقه درون حلقه دیگر
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
jumped پریدن
jumps پریدن
skip پریدن
to start up از جا پریدن
to take off پریدن
to take ones flight پریدن
popping پریدن
skipped پریدن
skips پریدن
jump پریدن
spring پریدن
start up از جا پریدن
springs پریدن
eye bolt حلقه حلقه اتصال
wreathy حلقه حلقه شده
purls حلقه حلقه شدن
purling حلقه حلقه شدن
purled حلقه حلقه شدن
purl حلقه حلقه شدن
convolute حلقه حلقه کردن
quoit حلقه پرتاب حلقه
pole vaults بانیزه پریدن
splash line خط پریدن به اب در غواصی
glide سبک پریدن
glided سبک پریدن
glides سبک پریدن
hip جستن پریدن
stow پریدن انباشتن
stowed پریدن انباشتن
stowing پریدن انباشتن
hips جستن پریدن
stows پریدن انباشتن
to fly away پریدن ورفتن
snap a person's nose off بکسی پریدن
snap a person's head off بکسی پریدن
skitter پریدن وسرخوردن
kickover زدن و پریدن
to skip rope از طناب پریدن
shying ازجا پریدن
pop پراندن پریدن
shyest ازجا پریدن
popped پراندن پریدن
pops پراندن پریدن
shyer ازجا پریدن
shy ازجا پریدن
To jump . To be startled. ازجا پریدن
pole vault بانیزه پریدن
bail out پریدن از هواپیما
shied ازجا پریدن
shies ازجا پریدن
spouting پریدن فواره زدن
spouted پریدن فواره زدن
bail out پریدن و شیرجه رفتن در اب
To jump across the stream. ازروی نهر آب پریدن
hods بالا وپایین پریدن
hod بالا وپایین پریدن
spout پریدن فواره زدن
fly پرواز کردن پریدن
vault جست زدن پریدن
vaults جست زدن پریدن
bucks ازروی خرک پریدن
buck ازروی خرک پریدن
to d. a leap جرات پریدن کردن
hurdles از روی مانع پریدن
hurdle از روی مانع پریدن
takeoff ازجا پریدن وبلندشدن
fly گریختن پریدن پرواز
takeoffs ازجا پریدن وبلندشدن
spouts پریدن فواره زدن
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
bounces پریدن گزاف گویی کردن
hurdles از روی پرچین یاچارچوب پریدن
jounce بشدت بالا و پایین پریدن
tumble جست وخیز کردن پریدن
tumbled جست وخیز کردن پریدن
tumbles جست وخیز کردن پریدن
bounce پریدن گزاف گویی کردن
bounced پریدن گزاف گویی کردن
bucks بالا پریدن وقوز کردن
spring حالت ارتجاعی فنر پریدن
springs حالت ارتجاعی فنر پریدن
hurdle از روی پرچین یاچارچوب پریدن
To go for each other. بیکدیگر پریدن ( نزاع کردن )
buck بالا پریدن وقوز کردن
to jump up at somebody به کسی پریدن [مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
front underlock خیمه کامل و پریدن به پشت حریف
to snap one's nose or head off بکسی پریدن واوقات تلخی کردن
jump پریدن با چتر پرش اسب از مانع
To jump down somebodys throat. ناگهان وسط حرف کسی پریدن
jumped پریدن با چتر پرش اسب از مانع
crash the gate <idiom> بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
jumps پریدن با چتر پرش اسب از مانع
screening پریدن جلو دید تیم حریف درهنگام سرو زدن
rushed برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rush برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rushing برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
bail out به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
steer wrestling پریدن از اسب به گردن گاو وفرود امدن او به زمین باپیچاندن گردنش
to jump on somebody به کسی پریدن [زود ایراد گرفتن از کاری که کرده شده یا چیزی که گفته شده]
skydive پریدن از هواپیما با چتر ومانور پیش از بازشدن چتر
to brachiate از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
gird حلقه
anadem حلقه گل
eyeing حلقه
cycle حلقه
verticil حلقه
gyre حلقه
cycled حلقه
volution حلقه
loops حلقه
volute حلقه
coils حلقه
cycles حلقه
for/next loop حلقه NEXT/FOR
hoop حلقه
do while loop حلقه WHILE/DO
grummet حلقه
ear ring حلقه
vortices حلقه
wisps حلقه
flower cup حلقه گل
wisp حلقه
whorls حلقه
earring حلقه
eye حلقه
vortexes حلقه
meshing حلقه
hank حلقه
hanks حلقه
vortex حلقه
whorl حلقه
fascia حلقه
fascias حلقه
link حلقه
ran حلقه
wreath حلقه گل
eying حلقه
wreaths حلقه گل
curl حلقه
convolution حلقه
convolutions حلقه
ring aperture حلقه
collars حلقه
collar حلقه
straps حلقه
strap حلقه
reel حلقه
reeled حلقه
curls حلقه
reeling حلقه
reels حلقه
strop حلقه
ring حلقه
curled حلقه
bell-flower حلقه گل
lunette حلقه
eyes حلقه
hoops حلقه
coil حلقه
looped حلقه
coiled حلقه
mesh حلقه
metamere حلقه
meshes حلقه
loop حلقه
curly حلقه حلقه
looping حلقه زنی
segment بند حلقه
segments حلقه بند
coils حلقه شدن
becket حلقه پارو
segments بند حلقه
bight حلقه طناب
becket حلقه اتصال
curls حلقه شدن
missing link حلقه مفقوده
coiled حلقه شدن
bridged ring حلقه پل دار
missing links حلقه مفقوده
breech ring حلقه کولاس
adaptor piece حلقه اتصال
bale sling strop حلقه بشکه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com