Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
with rejoicings and embraces
با شادی و فریاد هورا
Other Matches
jubilate
فریاد شادی
jobilate
شادی کردن از خوشی فریاد زدن
rah rah
دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
rah
هورا
hurrary
هورا
bravo
هورا
hurrah
هورا
whoopee
هورا
hooray
هورا
cheers
فریادوهلهله افرین هورا
cheered
فریادوهلهله افرین هورا
cheerleader
رهبر هورا کشان
cheerleaders
رهبر هورا کشان
cheer
فریادوهلهله افرین هورا
airiness
شادی
curvet
شادی
caper
شادی
exultation
شادی
joys
شادی
galas
شادی
gala
شادی
joyless
بی شادی
capered
شادی
gaiety
شادی
capers
شادی
joy
شادی
glee
شادی
jubilation
شادی
pleasance
شادی
joyance
شادی
rejoicing
شادی
rejoicings
شادی
revelery
شادی
revelled
شادی کردن
reveling
شادی کردن
reveled
شادی کردن
revel
شادی کردن
joy
شادی کردن
revelling
شادی کردن
revels
شادی کردن
exultance
وجد و شادی
mirthfulness
شادی ونشاط
banzai
هلهله شادی
plaudit
هلهله شادی
f.mirth
شادی جشن
joie de vivre
زیست شادی
acclamation
تحسین و شادی
happiness
شادی خوشنودی
fool's paradise
شادی احمقانه
high jinks
سروصدا و شادی
mirth
نشاط شادی
joyously
از روی شادی
joys
شادی کردن
jubilee
روز شادی
breezy
شادی بخش
cock-a-hoop
شادی کنان
effervescence
طراوت و شادی
merriment
ابراز شادی
jubilees
روز شادی
To be in raptures . To be overjoyed .
غرق در شادی بودن
tragicomedy
دارای حزن و شادی
tragicomedies
دارای حزن و شادی
carnival
کاروان شادی جشن
they returned in triumph
شادی کنان برگشتند
carnivals
کاروان شادی جشن
ovation
شادی وسرور عمومی
gleefully
از روی شادی و خوشحالی
exults
شادی کردن وجدکردن
exulted
شادی کردن وجدکردن
exult
شادی کردن وجدکردن
exulting
شادی کردن وجدکردن
ovations
شادی وسرور عمومی
elation
ترفیع سرفرازی شادی
capers
از روی شادی جست وخیزکردن
caper
از روی شادی جست وخیزکردن
capered
از روی شادی جست وخیزکردن
to overcrow one's rival
از پیروزی بر حریف شادی کردن
whoopla
عیاشی و شادی پر سرو صدا
to be pleased for somebody
در شادی کسی سهیم شدن
to be glad for somebody's sake
در شادی کسی سهیم شدن
He was transported with joy.
از شادی درپوست نمی گنجید
to be psyched for somebody
[American E]
در شادی کسی سهیم شدن
outcry
فریاد
shriek
فریاد
shout
فریاد
shouted
فریاد
shouting
فریاد
shouts
فریاد
calling
فریاد
mewl
فریاد
outcries
فریاد
rhodomontade
فریاد
squawk
فریاد
redresser
فریاد رس
shrieks
فریاد
squawked
فریاد
shrieking
فریاد
squawks
فریاد
vociferation
فریاد
shrieked
فریاد
kiai
فریاد
groaned
فریاد
squealed
فریاد
fret
فریاد
whooping
فریاد
squeals
فریاد
groan
فریاد
squeal
فریاد
whooped
فریاد
whoop
فریاد
frets
فریاد
groaning
فریاد
groans
فریاد
whoops
فریاد
exclamation
فریاد
exclamations
فریاد
She was transported with joy .
شادی تمام وجودش را فرا گرفت
gee whiz
<idiom>
بافریاد شادی خود رانشان دادن
fly in the ointment
<idiom>
یک چیز کوچک که شادی را بههم بزند
screamer
فریاد زدن
shouter
فریاد زننده
whoop
فریاد کردن
whoopee
فریاد خوشحالی
greeted
داد فریاد
war cry
فریاد جنگی
war whoop
فریاد جنگ
gaff
گفتاربیهوده فریاد
vociferance
فریاد و نعره
utter a cry
فریاد زدن
To cry out .
فریاد بر آوردن
whooping
فریاد کردن
to cry wolf too often
انقدربدروغ فریاد
to by blue muder
فریاد کردن
greet
داد فریاد
holler
فریاد خوشحالی
bawling
فریاد زدن
hollered
فریاد خوشحالی
hollering
فریاد خوشحالی
bawled
فریاد زدن
hollers
فریاد خوشحالی
cries
فریاد زدن
cries
فریاد گریه
cry
فریاد زدن
cry
فریاد گریه
whoops
فریاد کردن
blat
فریاد کردن
yelled
فریاد زدن
hurray
فریاد زدن
yelling
فریاد زدن
yells
فریاد زدن
yell
فریاد زدن
bawls
فریاد زدن
bawl
فریاد زدن
whooped
فریاد کردن
greets
داد فریاد
inequality operator
نشانه بیان عدم شادی دو متغیر یا دو مقدار
kirmess
جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
shrieks
فریاد دلخراش زدن
salvoes
فریاد دسته جمعی
To go to someones rescues . To succour someone .
به فریاد کسی رسیدن
salvo
فریاد دسته جمعی
shriek
فریاد دلخراش زدن
shrieked
فریاد دلخراش زدن
triumphantly
فاتحانه فریاد پیروزی
screech
فریاد شبیه جیغ
screeched
فریاد شبیه جیغ
screeches
فریاد شبیه جیغ
screeching
فریاد شبیه جیغ
chevy
فریاد هنگام شکار
shrieking
فریاد دلخراش زدن
to shout for joy
از خوشی فریاد زدن
to roar with pain
از درد فریاد زدن
to break forth in to joy
از خوشی فریاد کردن
triumphant
فاتحانه فریاد پیروزی
howls
فریاد زدن عزاداری کردن
howled
فریاد زدن عزاداری کردن
hollered
فریاد کردن سروصداراه انداختن
holler
فریاد کردن سروصداراه انداختن
donnybrook
فریاد پرسر وصدا هیاهو
howl
فریاد زدن عزاداری کردن
exclaiming
ازروی تعجب فریاد زدن
full-throated
صدا یا فریاد بسیار بلند
hollering
فریاد کردن سروصداراه انداختن
hollers
فریاد کردن سروصداراه انداختن
exclaims
ازروی تعجب فریاد زدن
rodomontade
گزافه گویی کردن فریاد
exclaimed
ازروی تعجب فریاد زدن
exclamatory
شگفت اور متضمن فریاد
exclaim
ازروی تعجب فریاد زدن
hooted
فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
hooting
فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
wowed
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wows
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
hoots
فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
hoot
فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
wowing
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
view halloo
فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
wow
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
mardi gras
سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.
هفته آینده کانال
[تلویزیون]
را برای قسمت دیگری از
{ساعت شادی}
تنظیم کنید.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com