Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (40 milliseconds)
English
Persian
scrawl
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
Other Matches
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
jot
با شتاب نوشتن
jots
با شتاب نوشتن
jotted
با شتاب نوشتن
photodigital memory
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
encipher
برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
to commit to paper
نوشتن ثبت کردن
to fill in
نوشتن خاکریزی کردن
annotations
نوشتن تذکرات تقریظ کردن
commentates
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
to draw up a contract
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
annotation
نوشتن تذکرات تقریظ کردن
commentate
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
spells
املاء کردن درست نوشتن
spell
املاء کردن درست نوشتن
spelled
املاء کردن درست نوشتن
commentating
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
prescribed
نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribe
نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribes
نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribing
نسخه نوشتن تعیین کردن
overwrite
جانویسی کردن جای نوشتن
rubricate
بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
rubricize
بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
interpage
در روی صفحههای میانی چاپ کردن یا نوشتن
writes
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
write
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
write
سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
writes
سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
referred
توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
refers
توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
refer
توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
open
آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
opened
آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
opens
آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
phoneticism
عقیده به نوشتن و املا کردن کلمه مطابق صدایا تلفظان
write permit ring
چرخ نوار مغناطیسی که امکان نوشتن مجدد یا پاک کردن به نوارمیدهد
crashing
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashingly
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashed
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crash
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
declarative statement
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declarations
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
macro
کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
declaration
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
programs
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
pens
نوشتن
superscrible
نوشتن
indite
نوشتن
scrawls
بد نوشتن
set down
نوشتن
writes
نوشتن
pen
نوشتن
penning
نوشتن
penned
نوشتن
scribbling
بد نوشتن
scribbles
بد نوشتن
scribbled
بد نوشتن
scribble
بد نوشتن
to reduce to writing
نوشتن
write
نوشتن
inscribed
نوشتن
to drive a pen or quill
نوشتن
to put down
نوشتن
scrawl
بد نوشتن
scrawling
بد نوشتن
scrawled
بد نوشتن
inscribing
نوشتن
inscribes
نوشتن
inscribe
نوشتن
pt down
نوشتن
put down
<idiom>
نوشتن
write head
هد نوشتن
to set down
نوشتن
head
دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
degauss
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
alphabetize
به ترتیب الفبا نوشتن باحروف الفبا بیان کردن
graphics
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
annotated
یادداشت نوشتن
i am weary of writing
از نوشتن خسته
itemizing
به اقلام نوشتن
prefaces
دیباچه نوشتن
editorializes
سرمقاله نوشتن
impanel
در صورت نوشتن
annotated
حاشیه نوشتن
editorializing
سرمقاله نوشتن
tired of writing
خسته از نوشتن
enlist
درفهرست نوشتن
itemize
به اقلام نوشتن
hyphenate
با خط پیوند نوشتن
elegize
قصیده نوشتن
programs
برنامه نوشتن
annotating
تفسیر نوشتن
annotating
حاشیه نوشتن
editorialised
سرمقاله نوشتن
annotating
یادداشت نوشتن
annotates
یادداشت نوشتن
overwrite
دومرتبه نوشتن
prefacing
دیباچه نوشتن
editorialises
سرمقاله نوشتن
editorialising
سرمقاله نوشتن
editorialize
سرمقاله نوشتن
editorialized
سرمقاله نوشتن
annotated
تفسیر نوشتن
annotates
تفسیر نوشتن
annotates
حاشیه نوشتن
engross
درشت نوشتن
annotate
تفسیر نوشتن
rewritten
باز نوشتن
poeticize
شعر نوشتن
poetize
شعر نوشتن
read/write head
هدخواندن- نوشتن
r/w
خواندن- نوشتن
rewrote
دوباره نوشتن
autographs
دستخط نوشتن
rewrote
باز نوشتن
inscroll
در طومار نوشتن
autographing
دستخط نوشتن
graphic
وابسته به فن نوشتن
autographed
دستخط نوشتن
autograph
دستخط نوشتن
scrolls
کتیبه نوشتن
read/write
خواندن- نوشتن
annotate
یادداشت نوشتن
allegorize
تمثیل نوشتن
annotate
حاشیه نوشتن
to write off
به اسانی نوشتن
rewrite
دوباره نوشتن
over write
جای نوشتن
rewrite
باز نوشتن
rewrites
دوباره نوشتن
scroll
کتیبه نوشتن
rewrites
باز نوشتن
rewriting
دوباره نوشتن
rewriting
باز نوشتن
rewritten
دوباره نوشتن
to write out
بتفضیل نوشتن
enlists
درفهرست نوشتن
penned
خامه نوشتن
pen
خامه نوشتن
tablet
بر لوح نوشتن
precis
خلاصه نوشتن
write-offs
زود نوشتن
write out
به تفصیل نوشتن
program
برنامه نوشتن
circumscribing
نوشتن در دور
scribble
باشتاب نوشتن
circumscribes
نوشتن در دور
note
نت موسیقی نوشتن
write-off
زود نوشتن
circumscribed
نوشتن در دور
demythologize
تفسیر نوشتن
penmanship
طرز نوشتن
scribbled
باشتاب نوشتن
write head
نوک نوشتن
scribbles
باشتاب نوشتن
commentated
تقریظ نوشتن
commentates
تقریظ نوشتن
commentating
تقریظ نوشتن
write up
به تفصیل نوشتن
write-up
به تفصیل نوشتن
double space
یک خط درمیان نوشتن
write-ups
به تفصیل نوشتن
commentate
تقریظ نوشتن
pens
خامه نوشتن
invoicing
فاکتور نوشتن
invoices
فاکتور نوشتن
invoice
فاکتور نوشتن
penning
خامه نوشتن
scribbling
باشتاب نوشتن
circumscribe
نوشتن در دور
itemising
به اقلام نوشتن
itemizes
به اقلام نوشتن
table
در فهرست نوشتن
preface
دیباچه نوشتن
itemises
به اقلام نوشتن
tablets
بر لوح نوشتن
overwrite
جای نوشتن
tables
در فهرست نوشتن
gloss
حاشیه نوشتن بر
overwrite
زیاد نوشتن
list
در فهرست نوشتن
tabled
در فهرست نوشتن
graphomania
شهوت نوشتن
invoiced
فاکتور نوشتن
handwrite
بادست نوشتن
itemized
به اقلام نوشتن
wirte only
تنها نوشتن
preamble
مقدمه نوشتن
tabling
در فهرست نوشتن
itemised
به اقلام نوشتن
noting
نت موسیقی نوشتن
prose
نثر نوشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com