Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English
Persian
thick
با فاصله زیاد از دوسطح
thicker
با فاصله زیاد از دوسطح
thickest
با فاصله زیاد از دوسطح
Other Matches
easily
بردن با فاصله زیاد
It is some distance to the school .
تا مدرسه فاصله زیاد است
to space out
زیاد فاصله دادن گشادترکردن
To keep one s distmce from some one .
از کسی فاصله گرفتن ( زیاد صمیمی نشدن )
spreads
فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
spread
فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
shim
واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
lap
جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
lapped
جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
single space
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
point blank range
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
spaces
فاصله دادن فاصله داشتن
space
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
I didnt get much sleep.
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
surcharge
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
blank
فاصله
spaces
جا فاصله
tele
فاصله
space
فاصله
per saltum
بی فاصله
space
جا فاصله
em dash
خط فاصله ام
gap
فاصله
blankest
فاصله
unremittingly
بی فاصله
spaces
فاصله
interregna
فاصله
interregnum
فاصله
interregnums
فاصله
gaps
فاصله
equidistant
هم فاصله
lengths
فاصله
head space
فاصله سر
hiatus
فاصله
length
فاصله
intermezzo
فاصله
intermittence
فاصله
discontinuance
فاصله
single space
تک فاصله تو هم
diastema
فاصله
distances
فاصله
en dash
خط فاصله ان
blank character
فاصله
range
فاصله
ranged
فاصله
ranges
فاصله
interval
فاصله
space bar
فاصله زن
spacing
فاصله
distance
فاصله
clearance
فاصله
subinterval
فاصله فرعی
lapses
فاصله زمانی
light gap
فاصله نور
lapsing
فاصله زمانی
space bar
فاصله گذار
removed
فاصله خانوادگی
river
فاصله سفید
rivers
فاصله سفید
soft carriage return
خط فاصله خالی
intervalometer
فاصله سنج
lapse
فاصله زمانی
social distance
فاصله اجتماعی
signal distance
فاصله علامتی
sight distance
فاصله دید
spacing bias
پیشقدر فاصله
space condition
حالت فاصله
shouting distance
فاصله صدا رس
shim
فاصله پرکن
stadimeter
فاصله یاب
space condition
شرط فاصله
interval confidence
فاصله اطمینان
spaced
فاصله دار
interspace
فاصله مدت
known distance
فاصله معلوم
line spacing
فاصله سطر
white space
فاصله سفید
magnet gap
فاصله هوایی
tritone
فاصله سه گام
tritone
فاصله سه اهنگ
track pitch
فاصله شیار
tooth gap
فاصله دندانه
mode interval
فاصله نما
normal interval
فاصله معمولی صف
vacations
فاصله دو اجلاس
time interval
فاصله زمانی
terraces spacing
فاصله تراسها
safe distance
فاصله بی خطر
telemeter
فاصله سنج
respite _
فاصله استراحت
piston clearnce
فاصله پیستون
range meter
فاصله سنج
unit distance
با فاصله واحد
keyspace
فاصله کلیدی
interval
فاصله زمانی
interval
فاصله تاکتیکی
lattice spacing
فاصله شبکه
light gap
فاصله روشنایی
line spacing
فاصله سطرها
vacation
فاصله دو اجلاس
vertical interval
فاصله عمودی
line spacing
فاصله خطوط
line to line spacing
فاصله سطور
intermission
فاصله عود
leading
فاصله خطوط
intermissions
فاصله عود
unspaced practice
تمرین بی فاصله
distant
فاصله دار
polar distance
فاصله قطبی
interlude
بادخور فاصله
gulf
فاصله زدوری
gulfs
فاصله زدوری
spacing
فاصله گذاری
spacing
فاصله بندی
clearance
فاصله باز
interstice
ترک فاصله
dutter
فاصله ستونها
f. distance or length
فاصله کانونی
fiducial interval
فاصله اطمینان
time out
وقفه فاصله
interludes
بادخور فاصله
focal length
فاصله کانونی
focal distance
فاصله کانونی
time lag
فاصله زمانی
time lags
فاصله زمانی
distance meter
فاصله سنج
diatessaron
فاصله یک چهارم
confidence interval
فاصله اعتماد
confidence interval
فاصله اطمینان
center distance
فاصله مرکزی
interval
فاصله
[ریاضی]
center distance
فاصله ازمرکز
coherence distance
فاصله همدوسی
code distance
فاصله رمز
focused
فاصله کانونی
focuses
فاصله کانونی
class interval
فاصله طبقه
angular distance
فاصله زاویهای
deflationary gap
فاصله تنزلی
interrupted
فاصله دار
dead rise
فاصله مرده
blank character
دخشه فاصله
focussing
فاصله کانونی
focusses
فاصله کانونی
focussed
فاصله کانونی
close range
فاصله نزدیک
interim
فیمابین فاصله
head space
فاصله سر تیربار
spanned
فاصله معین
time period
فاصله زمان
period/stretch/lapse of time
فاصله زمان
spans
فاصله معین
frequency distance
فاصله فرکانس
hard space
فاصله واصل
spaces
جا فاصله مدت
ignition spark gap
فاصله جرقه
spanning
فاصله معین
frequency spacing
فاصله فرکانس
elongation
فاصله زاویهای
focus
فاصله کانونی
haul distance
فاصله حمل
period
فاصله زمان
time span
فاصله زمان
ignition gap
فاصله جرقه
space
فاصله گذاشتن
spaces
فاصله مدت
input gap
فاصله اولیه
space
جا فاصله مدت
space
فاصله مدت
infighting
نبرد در فاصله کم
span
فاصله معین
spaces
فاصله گذاشتن
critical anode distance
فاصله بحرانی اندی
barrier spacing
فاصله بین موانع
interspace
فاصله بین دوچیز
interstellar space
فاصله میان ستارگان
hole center distance
فاصله مرکز سوراخ
ideal irrigation interval
فاصله مطلوب ابیاری
insofar as
در چنان درجه و یا فاصله
deflationary gap
فاصله حاصل از رکود
interval timer
زمان سنج فاصله
anchorage distance
فاصله تکیه گاهی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com