Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English
Persian
ectoclast
بخش خارجی یاخته
Search result with all words
plasma membrane
غشاء خارجی سفیده یاخته
plasmalemma
پروتوپلاسم منطقه خارجی یاخته
Other Matches
oogamous
دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
positive externalities
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
foreign exchange
پول خارجی ارز خارجی
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
protozoan
تک یاخته
protozoon
تک یاخته
acellular
بی یاخته
cell
یاخته
biont
یاخته
cells
یاخته
unicellular
تک یاخته
unicellularity
تک یاخته
cytoplasm
سفیده یاخته
cytology
یاخته شناس
cytology
یاخته شناسی
pigment cell
یاخته رنگی
phagocytosis
یاخته خواری
data cell
یاخته داده
protozoology
تک یاخته شناسی
protoplasm
سفیده یاخته
ependymal cell
یاخته اپاندیم
spermatozoid
یاخته نر و متحرک
utricle
انبان چه یاخته
ovum
یاخته ماده
storage cell
یاخته انباره
gamete
یاخته جنسی
binary cell
یاخته دودویی
bacteria
میکربهای تک یاخته
neurones
یاخته پی و کاران
neurone
یاخته پی و کاران
betz's cell
یاخته بتس
neurons
یاخته عصبی
neuron
یاخته عصبی
mesoplast
هسته یاخته
neurocyte
یاخته عصبی
cell body
جسم یاخته
blood cell
یاخته خون
blood cells
یاخته خون
germ cell
یاخته جنسی
glial cell
یاخته گلیایی
haploid cell
یاخته جنسی
nerve cell
یاخته عصبی
osteoblast
یاخته استخوان ساز
amitosis
تقسیم مستقیم یاخته
macrophage
یاخته بیگانه خواردرشت
astrocyteo
نوعی یاخته کمکی
accessory cells
یاخته های کمکی
intercellular
واقع در میان یاخته ها
sarcode
سفیده یاخته حیوانی
spongioblast
یاخته رویانی گلیایی
heterogamet
یاخته جنسی ناهمخوان
plasmic
وابسته به سفیده یاخته
Rod cell
یاخته استوانه ای
[در چشم]
protozoan
وابسته به تک یاخته اغازی
body cell
یاخته غیر تناسلی
neuroblast
یاخته رویانی عصبی
gametogenesis
تکوین یاخته جنسی
rod
یاخته استوانه ای
[در چشم]
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
trabecula
دارای فواصل دربین یاخته ها
auxesis
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
spermatozoa
یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
photocell
یاخته حساس نسبت به نور فتوسل
achromatin
مادهء رنگ ناپذیر هستهء یاخته
spermatozoon
یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
neuron
رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
rods and cones
[in the retina]
یاخته های استوانه ای و مخروطی
[در شبکیه چشم]
neurons
رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
plasmolysis
چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
chromoplast
یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
plastogene
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
back berm
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
nucleole
جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
oversea
خارجی
alien
خارجی
extra-
خارجی
aliens
خارجی
outer
خارجی
outboard
خارجی
abextra
خارجی
gringos
خارجی
gringo
خارجی
outward
خارجی
exteriors
خارجی
exterior
خارجی
exotic
خارجی
international line
خط خارجی
foreign
خارجی
outsider
خارجی
externals
خارجی
outsides
خارجی
exoteric
خارجی
outside
خارجی
external
خارجی
peripheral
خارجی
extern
خارجی
exogenous
خارجی
exosphere
خارجی
extraneous
خارجی
extra
خارجی
extras
خارجی
outsiders
خارجی
external storage
حافظه خارجی
externalities
اثرات خارجی
external store
انباره خارجی
externalization
خارجی کردن
foreign deposit
سپرده خارجی
load curve
خم بار خارجی
angle of emergence
زاویه خارجی
external storage
انباره خارجی
exterior varnish
جلای خارجی
exteroceptive
محرک خارجی
arris
زاویه خارجی
externalities
پی امدهای خارجی
external variable
متغیر خارجی
foreign currency
ارز خارجی
foreign currencies
پولهای خارجی
adventitious
خارجی الحاقی
external transaction
معاملات خارجی
alien enemy
دشمن خارجی
exosphere
قسمت خارجی جو
external thread
دنده خارجی
foreign bill
برات خارجی
exterior ballistics
بالیستیک خارجی
negative externalities
زیانهای خارجی
actine
قسمت خارجی
external symbol
علامت خارجی
foreign law
حقوق خارجی
foreign loan
وام خارجی
external interrupt
وقفه خارجی
external armature
ارمیچر خارجی
exterior varnish
لاک خارجی
extrinsic factor
عامل خارجی
foreign trade
تجارت خارجی
external force
نیروی خارجی
foreign aid
کمک خارجی
external docuhentation
مستندات خارجی
external delay
تاخیر خارجی
external cost
هزینه خارجی
external command
فرمان خارجی
foreign trade
بازرگانی خارجی
external combustion
احتراق خارجی
external circuit
مدار خارجی
foreign reserves
ذخائر خارجی
external benefits
فواید خارجی
external label
برچسب خارجی
external load
بار خارجی
external sort
جورکردن خارجی
inflow of foreign funds
ورودسرمایههای خارجی
external security
امنیت خارجی
external reperence
ارجاع خارجی
external reference
ارجاع خارجی
external reference
مرجع خارجی
external pressure
فشار خارجی
immission
انتشار خارجی
imbody
صورت خارجی
external operation
عملیات خارجی
foreign particle
جسم خارجی
external control
کنترل خارجی
foreign policy
سیاست خارجی
external menory
حافظه خارجی
external memory
حافظه خارجی
extrinsic
بیرونی خارجی
concrete object
عین خارجی
ectoparasite
انگل خارجی
facades
نمای خارجی
fanades
نمای خارجی
spillover benefits
منافع خارجی
incarnation
صورت خارجی
incarnations
صورت خارجی
renvoi
تبعیدشخص خارجی
loads
بار خارجی
slough
پوسته خارجی
guest
انگل خارجی
facade
نمای خارجی
strangest
خارجی غریبه
strange
خارجی غریبه
externalizes
خارجی کردن
externalize
خارجی کردن
externalising
خارجی کردن
externalizing
خارجی کردن
apothesis
منحنی خارجی
apophysis
منحنی خارجی
apophyge
منحنی خارجی
externalises
خارجی کردن
externalized
خارجی کردن
facade
نمای خارجی
acrotic
بیرونی خارجی
superior planets
سیارههای خارجی
superior conjunction
مقارنه خارجی
externalised
خارجی کردن
spillover effects
اثرات خارجی
guests
انگل خارجی
spillover costs
هزینههای خارجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com