English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
English Persian
bastardization بدل سازی حرامزاده کردن
Other Matches
spurious حرامزاده
unfathered حرامزاده
baseborn حرامزاده
base born حرامزاده
whoreson حرامزاده
love begotten حرامزاده
misbegotten حرامزاده
adulterine حرامزاده
bastard حرامزاده
bastards حرامزاده
illegitimate حرامزاده
bastardly حرامزاده
titlark سسک حرامزاده
nullius filius بچه حرامزاده
love child حرامزاده - بچهایکهپدرمادرشهرگزبایکدیگرازدواجنکردهاند
bastards بچه حرامزاده
adulterates زنازاده حرامزاده
illegitimately بطور حرامزاده
natural child طفل حرامزاده
illegitimate حرامزاده نامشروع
adulterating زنازاده حرامزاده
side slip بچه حرامزاده
special bastard حرامزاده ویژه
bastardize حرامزاده خواندن
adulterate زنازاده حرامزاده
bastard بچه حرامزاده
grass widow زنی که بچه حرامزاده دارد زن خراب
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
special bastard هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
calk بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
junk پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
simulate شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulating شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulates شبیه سازی کردن تشبیه کردن
floor کف سازی کردن
floors کف سازی کردن
floored کف سازی کردن
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
jerry build بنا سازی کردن
simulate وانمود سازی کردن
simulating وانمود سازی کردن
copying بدل سازی کردن
copies بدل سازی کردن
insculp مجسمه سازی کردن
copied بدل سازی کردن
calker زیرپوش سازی کردن
copy بدل سازی کردن
simulates وانمود سازی کردن
lime cement mortar ملات باتارد ملات حرامزاده
imagery شبیه سازی عکاسی کردن
subvert درون واژگون سازی کردن
subverted درون واژگون سازی کردن
subverting درون واژگون سازی کردن
To forge a document (documents). سند ومدرک سازی کردن
compaction فشرده سازی متراکم کردن
subverts درون واژگون سازی کردن
simulating شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulate شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
photoengrave بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
clearance پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
delete پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deletes پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deleted پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deleting پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
pave [صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
media کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
compacting کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compact کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacted کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacts کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
nonerasable storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
maintenance فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
desert [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
address قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addressed قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addresses قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
To cook the books. حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
document عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
refreshed بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
documented عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
refreshes بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
conditioning شرطی کردن شرطی سازی
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
retortion خم سازی
retortion کج سازی
idolization بت سازی
individualised تک سازی
padding له سازی
local anasthesia سر سازی
individualises تک سازی
bridgework پل سازی
individualized تک سازی
individualizes تک سازی
individualizing تک سازی
truncation بی سر سازی
individuation تک سازی
pavements کف سازی
deflexion خم سازی
pavement کف سازی
stylization مد سازی
individualising تک سازی
compaction تو پر سازی
flooring کف سازی
individualization تک سازی
individualize تک سازی
flection خم سازی
bridge building پل سازی
repk lection پر سازی
oscillations نوسان سازی
series production سری سازی
rectification دائم سازی
immunization ایمن سازی
accommodation برون سازی
detection اشکار سازی
cabinetwork مبل سازی
miseenscene صحنه سازی
pattern making نمونه سازی
cabinetwork قفسه سازی
urbanization شهری سازی
puppydom خود سازی
gunsmithery تفنگ سازی
fading محو سازی
disclosure فاش سازی
disclosures فاش سازی
detection نمایان سازی
spoliation تباه سازی
concentrations غلیظ سازی
road making راه سازی
calico printing چیت سازی
displacement جانشین سازی
automation خودکار سازی
oscillation نوسان سازی
soapmaking صابون سازی
cracassing اسکلت سازی
grillwork سبد سازی
computer simulation شبیه سازی
russification روسی سازی
accommodations برون سازی
subtilization نرم سازی
concentration غلیظ سازی
levigation نرم سازی
pattern making مدل سازی
anonymization گمنام سازی
puppyhood خود سازی
purification خالص سازی
conceptualization مفهوم سازی
calcination اهک سازی
punctation نقطه سازی
inebriation مست سازی
unification یکی سازی
panel work تنکه سازی
defeasance باطل سازی
proportionment متناسب سازی
wirework سیم سازی
individuation جدا سازی
precipitousness work خلاصه سازی
images شبیه سازی
extinction خاموش سازی
lapidification سنگ سازی
paneling قاب سازی
mortar mixing ملات سازی
wooden lattice work گره سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com