Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
English
Persian
cartridge shell
بدنه پوکه
Search result with all words
shell
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
cartridge shell
بدنه پوکه فشنگ
Other Matches
mine casemate
بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
shelling
پوکه
catridge
پوکه
shells
پوکه
wad
پوکه
bullet case
پوکه
wad
زه پوکه
cartridge case
پوکه
shell
پوکه
wads
زه پوکه
wads
پوکه
buoyant mine case
بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
shell
پوکه فشنگ
shelling
پوکه فشنگ
cartridge case
پوکه فشنگ
breeze concrete
بتن پوکه
shells
پوکه فشنگ
breeze concrete
بتن پوکه
ejector
پوکه کش بیرون کشنده
mandrel
قالب پوکه فشنگ
distance wadding
بوش داخل پوکه فشنگ
crimping
نشاندن گلوله روی پوکه
extracting
گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
ejector
وسیله پرتاب کننده پوکه به خارج
cannelure
شیار استقرار پوکه روی گلوله
extract
گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
extracted
گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
extracts
گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
positioning band
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
compartments
بدنه
housing
بدنه
trunks
بدنه
casing
بدنه
frameworks
بدنه
contour
بدنه
trunk
بدنه
shafts
بدنه
bridge deck
بدنه پل
shaft
بدنه
casings
بدنه
compartment
بدنه
hulls
بدنه
fuselage
بدنه
fuselages
بدنه
hull
بدنه
framework
بدنه
bodies
بدنه
body
بدنه
magnet housing
بدنه اهنربا
fuselages
بدنه هواپیما
motor casing
بدنه موتور
monohull
قایق با یک بدنه
die stock
بدنه رنده
magnet case
بدنه اهنربا
buffer body
بدنه دافع
box type van body
بدنه صندوق
fuselage
بدنه هواپیما
fuselage refrence line
خط مبنای بدنه
furnace body
بدنه کوره
automobile body sheet
بدنه اتومبیل
elevator casing
بدنه بالابر
auto body sheet
بدنه اتومبیل
gate leaf
بدنه دریچه سد
airframe
بدنه هواپیما
hull insurance
بیمه بدنه
costa
تیغه در بدنه
loop body
بدنه حلقه
ground
اتصال بدنه
pressure hull
بدنه ضد فشار
tige
بدنه ساقه
hulks
بدنه کشتی
hulk
بدنه کشتی
westwork
بدنه غربی
stocked
بدنه رنده
stock
بدنه رنده
side wall of a lock
بدنه سد دریچهای
hull column
پایه بدنه
head
شبکه یا بدنه
white body
بدنه سفید
turbin casing
بدنه توربین
the body of a carriage
بدنه یک کالسکه
to connect to frame
اتصال به بدنه
shaft
بدنه چوبه
hulls
بدنه قایق
shell
بدنه ساختمان
shelling
بدنه ساختمان
trunks
بدنه ستون
pump casting
بدنه پمپ
shells
بدنه ساختمان
trunk
بدنه ستون
revetment
پوشش بدنه
hull
بدنه قایق
hulls
بدنه کشتی
hull
بدنه کشتی
shafts
بدنه چوبه
multihull
قایق با بیش از یک بدنه
saddletree
بدنه چوبی زین
thallus
ساقه بدنه گیاه
steering gear housing
بدنه جعبه فرمان
hull down
بدنه پشت حفاظ
selected material
لایه بدنه راه
freeboard
بدنه فوقانی ناو
seacock
شیرهای بدنه ناو
ideal energy radiator
رادیاتور بدنه سیاه
engine block
قالب یا بدنه موتور
trunks
تلگراف یا تلفن بدنه
hulls
بدنه یک هواپیمای دریایی
trimarans
قایق با 3 بدنه موازی
hulls
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
trimaran
قایق با 3 بدنه موازی
trunk
تلگراف یا تلفن بدنه
hull
بدنه یک هواپیمای دریایی
bottom line
طناب زیر بدنه
hull
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
aviation structural mechanic
مکانیک بدنه هواپیما
underbody
قسمت بدنه قایق در زیر اب
heels
قسمت عقبی بدنه قایق
heel
قسمت عقبی بدنه قایق
catamarans
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamaran
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
modified stock car
اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
bonding
گیره اتصالی اتصال بدنه
head
بعد بالایی کتاب یا بدنه
belt frame
اسکلت محیطی بدنه هواپیما
forebody
بدنه قسمت جلوی ناو
cocooning
روکش دادن بدنه هواپیما
displacement hull
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
airframe mechanic
تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
gap
فاصله بین نوک قلاب و بدنه
low mid wing
بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
wing position
وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
gaps
فاصله بین نوک قلاب و بدنه
hulls
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hull
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
empty weight
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
waterline
خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
crotches
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
rock
حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocked
حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocks
حرکت دورانی بال به دور بدنه
crotch
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
topsides
قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
planing hull
بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
hoist line
کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
thoroughbrace
تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
maximum junction to case thermal impedan
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
air foil
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
herdic
کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
streamline body
بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
heel
کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
web
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
webs
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
volumetric loading/density
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
heels
کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
cantilever wing
بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
sponson
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
angle drill
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
breaks
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
break
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
caban
طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
bench check
ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
gonidium
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
cylinder block boring machine
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
jig
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
pod
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pods
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
resonances
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
ground section
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
resonance
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
horned scully
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
monocoque
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
physical inspection
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
cantilever ratio
نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
lattice design
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com