English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
classless بدون طبقات اجتماعی یا اقتصادی
Other Matches
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
economic classes طبقات اقتصادی
state of the realm طبقات اجتماعی یا سیاسی کشور
economic and social council شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
socioeconomic اجتماعی- اقتصادی
socioeconomic status پایگاه اجتماعی- اقتصادی
national strategy مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
subversion نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
economic nationalism ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
economic determinism یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
He sought, if without much success, a social policy. او به دنبال، اگر بدون کامیابی، سیاستی اجتماعی بود.
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic aggregates مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic liberalism مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
economic imperialism جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
quarterly journal of economics مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
business cycle دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
folia طبقات
tag rag طبقات
economic order quantity کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
folia طبقات نازک
high-class از طبقات بالا
categories of maintenance طبقات نگهداری
stratification تشکیل طبقات
nobs کسیکه از طبقات بالاباشد
ratag طبقات پایین اجتماع
ragtag توده طبقات پست
the rabble طبقات پایین اجتماع
nob کسیکه از طبقات بالاباشد
across the board شامل تمام طبقات
The various strata of society. طبقات مختلف اجتماع
macro طبقات و عملیات در یک تابع
coal measures طبقات زغال خیز
upper classes وابسته به طبقات بالای اجتماع
caste طبقات مختلف مردم هند
castes طبقات مختلف مردم هند
upper class وابسته به طبقات بالای اجتماع
rabble توده طبقات پست ازدحام
goodies زن کامل و محترمه از طبقات پایین
Brahmin آدم با فرهنگ از طبقات بالا
Brahmins آدم با فرهنگ از طبقات بالا
goody زن کامل و محترمه از طبقات پایین
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
tectonics مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
ranks طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
stratification تشکیل طبقات زمین چینه بندی
rank طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
ranked طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
index fossil سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
autarky خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
inter laminate [در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
stratigraphy وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
interlaminate در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
staged تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
ichthyosaurus یکجور خزندهء بزرگ ماهی مانند در دورهء دوم طبقات الارضی
advection جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
tertiery پر سومین ردیف بال مرغ سومین دوره طبقات الارضی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
rand لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
unit categories انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
socio economic اجتماعی
Republican اجتماعی
processionary اجتماعی
Republicans اجتماعی
ecclesiastic اجتماعی
the herd instinct حس اجتماعی
societal اجتماعی
social اجتماعی
communal اجتماعی
anti social ضد اجتماعی
anti-social ضد اجتماعی
ecclesiastics اجتماعی
public اجتماعی
communally اجتماعی
socio political اجتماعی
economic اقتصادی
socio economic اقتصادی
economical اقتصادی
economy اقتصادی
economies اقتصادی
sociogenesis پدیدایی اجتماعی
sociocultural اجتماعی- فرهنگی
collective security تامین اجتماعی
socializing اجتماعی کردن
sociopolitical اجتماعی- سیاسی
collectivism سیستم اجتماعی
sociopolitical اجتماعی وسیاسی
socioeconomic اجتماعی واقتصادی
unsocial غیر اجتماعی
sociopsychological اجتماعی- روانی
social scientist کارشناسعلوم اجتماعی
tact فرافت اجتماعی
subversive اجتماعی و فرهنگی
subversives اجتماعی و فرهنگی
asocial غیر اجتماعی
Civil Service خدمات اجتماعی
collective اشتراکی اجتماعی
social services خدمات اجتماعی
socialised اجتماعی کردن
socialises اجتماعی کردن
social life زندگی اجتماعی
social workers کارگزار اجتماعی
social workers مددکار اجتماعی
social worker کارگزار اجتماعی
social worker مددکار اجتماعی
gregarious اجتماعی دستهای
civic اجتماعی مدنی
socializes اجتماعی کردن
socialized اجتماعی کردن
socialize اجتماعی کردن
socialising اجتماعی کردن
social studies مطالعات اجتماعی
unsociable غیر اجتماعی
milieu محیط اجتماعی
posse نیروی اجتماعی
social work مددکاری اجتماعی
national insurance بیمه اجتماعی
social engineering مهندسی اجتماعی
asociality بی تفاوتی اجتماعی
unsocialized اجتماعی نشده
biosocial زیستی- اجتماعی
undersocialized نارس اجتماعی
posses نیروی اجتماعی
social work خدمات اجتماعی
milieus محیط اجتماعی
milieux محیط اجتماعی
socially از لحاظ اجتماعی
social science علوم اجتماعی
social sciences علوم اجتماعی
social security تامین اجتماعی
welfare کمکهای اجتماعی
civil rights حقوق اجتماعی
clambake اجتماعی درخارج
social immobility بی تحرکی اجتماعی
social lag پس افتادگی اجتماعی
social learning یادگیری اجتماعی
social maladjustment ناسازگاری اجتماعی
social medicine پزشکی اجتماعی
social milieu محیط اجتماعی
social mobility تحرک اجتماعی
social motive انگیزه اجتماعی
social intelligence هوش اجتماعی
social integration یکپارچگی اجتماعی
social influence نفوذ اجتماعی
social inhibition بازداری اجتماعی
social instinct غریزه اجتماعی
social institution نهاد اجتماعی
social insurance بیمه اجتماعی
social need نیاز اجتماعی
social norm هنجار اجتماعی
social reinforcement تقویت اجتماعی
social relations روابط اجتماعی
social role نقش اجتماعی
social policy سیاست اجتماعی
social selection انتخاب اجتماعی
homo politicus انسان اجتماعی
social maturity بلوغ اجتماعی
social self خود اجتماعی
social psychology روانشناسی اجتماعی
social psychiatry روانپزشکی اجتماعی
social programs برنامههای اجتماعی
social organization سازمان اجتماعی
social outlays مخارج اجتماعی
social peace ارامش اجتماعی
social perception ادراک اجتماعی
social phenomenon پدیده اجتماعی
social self-concept خودپنداری اجتماعی
social power قدرت اجتماعی
social pressure فشار اجتماعی
social service خدمات اجتماعی
psychosocial روانی- اجتماعی
social benefit منفعت اجتماعی
social capital سرمایه اجتماعی
social changes تغییرات اجتماعی
social class طبقه اجتماعی
social consciousness هشیاری اجتماعی
social contract قرارداد اجتماعی
social benefit نفع اجتماعی
social behavior رفتار اجتماعی
social attitude نگرش اجتماعی
politico social سیاسی اجتماعی
politico social سیاسی و اجتماعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com