Dictiornary-Farsi | بدون قوه ارتجاعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
inelastic	بدون قوه ارتجاعی


Other Matches

reactionist	ارتجاعی
elasticity	ارتجاعی
limit of elasticity	حد ارتجاعی
resillient	ارتجاعی
elastic	ارتجاعی
elastic limit	حد ارتجاعی
reactionary	ارتجاعی
reactionaries	ارتجاعی
elastic equilibrium	تعادل ارتجاعی
elastic behavior	رفتار ارتجاعی
elastic buffer	میانگیر ارتجاعی
resilience	حالت ارتجاعی
tonicity	نیروی ارتجاعی
elastic buckling	کمانش ارتجاعی
elastic restraint	گیرداری ارتجاعی
elastic properties	خواص ارتجاعی
elastic modulus	ضریب ارتجاعی
elastic limit	مرز ارتجاعی
elastic limit	حد بر جهندگی حد ارتجاعی
elastic behavior	حرکت ارتجاعی
yield strength	تاب ارتجاعی
elastic stability	پایداری ارتجاعی
inelastic	غیر ارتجاعی
elasticity	قابلیت ارتجاعی
recessive	ارتجاعی بازگشتی
elastic design	طرح ارتجاعی
modulus of elasticity	ضریب ارتجاعی
resiliency	حالت ارتجاعی
modulus of elasticity in shear	ضریب ارتجاعی برشی
one track	فاقد قوه ارتجاعی
delayed elastic response	واکنش ارتجاعی تاخیری
non linerly elastic	ارتجاعی غیر خطی
elastic support	تکیه گاه ارتجاعی
rebounding	دارای قوه ارتجاعی
rebounded	دارای قوه ارتجاعی
rebound	دارای قوه ارتجاعی
shear modulus of elasticity	ضریب ارتجاعی برشی
elastic deformation	تغییر شکل ارتجاعی
rebounds	دارای قوه ارتجاعی
elastic design	طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
spring	حالت ارتجاعی فنر پریدن
tangent modules theory	تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
instantaneous elastic deformation	تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
elastic strain	تغییر شکل نسبی ارتجاعی
springs	حالت ارتجاعی فنر پریدن
beam on elastic supports	تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
informally	بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation	بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed	بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
rebound	دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
mechanical percentage	حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
rebounding	دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounded	دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounds	دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
flat	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently	آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest	بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism	روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis	مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law	مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous	بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed	بدون اضطراب بدون کشش
unbranched	بدون انشعاب بدون شعبه
offhand	بدون مقدمه بدون تهیه
ether	جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
modulus of elasticity	ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
recoilless	جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate	بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
not nearctic	بدون
undoubtedly	بدون شک
sans	بدون
wanting	بدون
i'll warrant	بدون شک
acheilos	بدون لب
doubtlessly	بدون شک
and no mistake	بدون شک
ex-	بدون
ex	بدون
goalless	بدون گل
acheilous	بدون لب
undoubted	بدون شک
but	بدون
without	بدون
obtrusively	بدون حق
bottomless	بدون ته
to a certainty	بدون شک
unstressed	بدون مد
indubitable	بدون شک
unfunded	بدون سرمایه
unlined	بدون استر
unlined	بدون پوشش
pathless	بدون جاده
unequivocal	بدون ابهام
nonstop	بدون توقف
unspotted	بدون الودگی
on the square	بدون کجی
unmannered	بدون اداب
nonsyllabic	بدون هجایی
unmaned	بدون سرنشین
unsprung	بدون فنر
faultless	بدون خطا
prosaically	بدون لطافت
unceasing	بدون وقفه
soilless	بدون خاک
unaligned	بدون صف ارایی
unadvised	بدون اطلاع
toeless	بدون پنجه
unoccupied	بدون مستاجر
stemless	بدون ساقه
safely	بدون خطر
terrorless	بدون ترس
termless	بدون شرط
tenantless	بدون مستاجر
strikeless	بدون ضربت
stemless	بدون تنه
constantly	بدون تغییر
shockless	بدون ضربه
unfeigned	بدون تصنع
consistently	بدون تناقض
unfinanced	بدون پشتوانه
quiescently	بدون جنبش
undeviating	بدون تردیدرای
undeviating	بدون انحراف
unblushing	بدون شرم
sans ceremonie	بدون تشریفات
recoilless	بدون لنگر
run on	بدون وقفه
sans recours	بدون رجوع
scoreless	بدون امتیاز
searchless	بدون جستجو
shadeless	بدون سایه
holdless	بدون گیره
bloodless	بدون خونریزی
diamensionless	بدون اندازه
undue	بدون مداخله
deice	بدون یخ کردن
degas	بدون گازکردن
dealated	بدون بال
expired	بدون اعتبار
inoffensive	بدون زنندگی
cordless	بدون سیم
unfurnished	بدون اثاثیه
confidently	بدون شبهه
unresponsive	بدون احتیاط
acold	بدون احساسات
immediately	بدون واسطه
toothless	بدون دندانه
discontinuously	بدون اتصال
disconnectedly	بدون ارتباط
dimensionless	بدون بعد
diamensionless	بدون بعد
continuously	بدون توقف
by rote	بدون فکر
blankly	بدون مقصودیامعنی
acarpous	بدون میوه
ametabolous	بدون دگردیسی
achlamydeous	بدون پوشش
ametabolic	بدون دگردیسی
achromatic	بدون ترخیم
achromic	بدون ترخیم
air dry	بدون رطوبت
acid free	بدون اسید
anechoic	بدون انعکاس
fruitlessly	بدون نتیجه
asymptomatic	بدون علامت
vainly	بدون نتیجه
bloodlessly	بدون خونریزی
bareheaded	بدون کلاه
awless	بدون بیم
avirulent	بدون شدت
unalloyed	بدون الیاژ
adrift	بدون هدف
unselfish	بدون خودخواهی
acranial	بدون کاسهء سر
unequivocally	بدون ابهام
inofficial	بدون اجازه
ingenuously	بدون تزویر
inelastic	بدون کشش
indolently	بدون درد
indistinctively	بدون فرق
humble	بدون ارتفاع
humblest	بدون ارتفاع
incommunicable	بدون رابطه
inoperculate	بدون دریچه
intolerantly	بدون بردباری
inviscid	بدون لزوجت
nonboresafe	بدون ضامن
non delay	بدون تاخیر
unattended	بدون متصدی
no doubt	بدون تردید
endless	بدون پایان
irrespective of	بدون ملاحظه
irreflexive	بدون واکنش
incognizant	بدون شناسایی
inapproachable	بدون دسترسی
free of tax	بدون مالیات
free from slip	بدون لغزش
free from backlash	بدون لقی
insecure	بدون ایمنی