English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (23 milliseconds)
English Persian
i wrote home برای خانه
Search result with all words
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
cell ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cells ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
electronic cottage مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
long pull اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
night clothes لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
porte cochere در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
latchkey child [بچه ای که برای مدت زمانی از روز بخاطر مشغله کاری پدر و مادر در خانه تنهاست.]
to go away ترک کردن [خانه یا شهر] برای چند مدتی
to go to ترک کردن [خانه یا شهر] برای چند مدتی
ara محراب کلیسا [در خانه های شخصی برای توسل به خدا]
lararium [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
latchkey kid [colloquial] [بچه ای که برای مدت زمانی از روز بخاطر مشغله کاری پدر و مادر در خانه تنهاست.]
Other Matches
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
range یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb خانه خانه کردن
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
socket خانه
honeycombs خانه خانه
within doors در خانه
cellular خانه خانه
houses خانه
cell خانه
room خانه
housed خانه
alveolate خانه خانه
honeycomb خانه خانه
houseless بی خانه
quarterage خانه
homes خانه
i was under his roof در خانه
lar خانه
lodged خانه
lodges خانه
roommate هم خانه
door-to-door خانه به خانه
door to door خانه به خانه
unsheltered <adj.> بی خانه
shacks خانه
shack خانه
double-fronted خانه دو در
roommates هم خانه
home خانه
lares خانه
her house خانه اش
houseroom جا در خانه
rooms خانه
domiciles خانه
lodge خانه
domicile خانه
dwelling خانه
dwellings خانه
cellulated خانه خانه
checkered خانه خانه
pieds-a-terre خانه
cells خانه
pied-a-terre خانه
housing خانه ها
cloisonne خانه خانه
tersellated خانه خانه
pigeon-hole خانه
house خانه
materfamilias زن خانه
sockets خانه
pigeon-holes خانه
furnace house خانه
her house خانه ان زن
pigeon hole خانه
gaming house قمار خانه
fuse block خانه فیوز
English cottage خانه ویلایی
colombarium کبوتر خانه
gambling house قمار خانه
safe house خانه امن
bordello [American E] جنده خانه
armory اسلحه خانه
loony bins دیوانه خانه
house arrest بازداشت در خانه
keep in در خانه ماندن
hermitage خانه زاهد
loony bin دیوانه خانه
keep house در خانه ماندن
homeowners صاحب خانه
houseboy خانه شاگرد
home born خانه زاد
farm-house خانه رعیتی
houseproud دلخوش به خانه
houseroom اتاق خانه
house of ill repute جنده خانه
double-pile house خانه دو خوابه
housework کار خانه
houseboys خانه شاگرد
houseproud خانه سرفراز
observatories رصد خانه
wanigan خانه سیار
canteen سفره خانه
wash house رختشوی خانه
schoolhouses خانه مدیراموزشگاه
schoolhouse خانه مدیراموزشگاه
department وزارت خانه
departments وزارت خانه
gynaeceum خانه اندرونی
active cell خانه کاری
closets صندوق خانه
builders خانه ساز
observatory رصد خانه
menage خانه داری
out <adv.> بیرون از خانه
canteens سفره خانه
vegetable soil خانه باغی
builder خانه ساز
closeting صندوق خانه
closeted صندوق خانه
refineries تصفیه خانه
boathouse قایق خانه
boathouses قایق خانه
town house خانه شهری
town houses خانه شهری
bordello [American E] فاحشه خانه
housekeeping خانه داری
refinery تصفیه خانه
home-grown محصول خانه
house of ill repute فاحشه خانه
closet صندوق خانه
dovecote خانه کبوتران
grummet شاگرد خانه
dovecotes خانه کبوتران
alveolus شش خانه حبابچه
secretariate دبیر خانه
goodwife کدبانوی خانه
dovecots خانه کبوتران
homeowner صاحب خانه
kibitka خانه تاتار
manageresses زن خانه دار
door lock کلید خانه
domiciliate خانه مسکن
domiciliary مربوط به خانه
domicil مقر خانه
domatophobia خانه هراسی
mistress of the house بانوی خانه
disorderly house فاحشه خانه
disorderly house خانه بدنام
dishouse بی خانه کردن
pinacotheca نگار خانه
pigeonhole خانه قفسه
coach house کالسکه خانه
coach house درشکه خانه
coffee house قهوه خانه
chop house خوراک خانه
chequer خانه شطرنج
manageress زن خانه دار
housekeepers خانه دار
housekeeper خانه دار
dwelling house خانه مسکونی
dwelling construction خانه سازی
squaring خانه شطرنج
squares خانه شطرنج
squared خانه شطرنج
poor house مسکین خانه
square خانه شطرنج
domiciles مقر خانه
domicile مقر خانه
poor house گدا خانه
chancery دفتر خانه
coffee room خوارک خانه
coffee shop قهوه خانه
coffeehouse قهوه خانه
opposite the house مقابل خانه
opposite to the house روبروی خانه
thrifty خانه دار
morgue مرده خانه
morgues مرده خانه
dacha خانه ییلاقی
orphan asylum یتیم خانه
orphon a یتیم خانه
serf خانه زاد
serfs خانه زاد
custom house گمرک خانه
housecoat لباس خانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com