English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (21 milliseconds)
English Persian
in self defence برای دفاع
Search result with all words
convoy کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoys کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
force تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
cheat موضعگیری برای دفاع
cheated موضعگیری برای دفاع
cheats موضعگیری برای دفاع
back checker بازگشته برای دفاع
box defence تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
dan درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
nsfnet یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
on guard اماده برای دفاع باشید
third base موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
to stand in the gap برای دفاع اماده بودن
zone ride کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
in defence of somebody [something] برای دفاع از کسی [چیزی]
Other Matches
samisch variation واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
one on one دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense دفاع وزارت دفاع
self defense دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
tae دفاع با پا
apologias دفاع
advocacy دفاع
defend دفاع
defended دفاع
answering دفاع
apologia دفاع
blocks دفاع
answers دفاع
defence دفاع
fencing دفاع
czech defence دفاع چک
defends دفاع
vindication دفاع
defending دفاع
defense دفاع
defenses دفاع
answered دفاع
uncovered بی دفاع
parrying دفاع
munition دفاع
one man block تک دفاع
parry دفاع
blocked دفاع
parries دفاع
pleading دفاع
advocation دفاع
answer دفاع
parried دفاع
block دفاع
defensive board دفاع سبد
sham plea دفاع پوچ
department of defense وزارت دفاع
morote uke دفاع با دست
defense in place دفاع در محل
defense in depth دفاع در عمق
simple parry دفاع ساده
sham plea دفاع ناموجه
defensible دفاع کردنی
defensible دفاع پذیر
secretary of defence وزیر دفاع
secretary of state for defence وزیر دفاع
secretary of defense وزیر دفاع
defensible قابل دفاع
self protection دفاع از نفس
semi circular parry دفاع نیمدایره
morote uke دفاع دوتایی
anti menchanized defense دفاع ضدمکانیزه
dogs دفاع بسته
yogoslav defence دفاع پیرک
yogoslav defence دفاع یوگوسلاو
summetrical defence دفاع متقارن
national defense دفاع ملی
openings شکافتن دفاع
indefensibility دفاع ناپذیری
opening شکافتن دفاع
penetrate نفوذ در دفاع
penetrated نفوذ در دفاع
zone defence دفاع منطقهای
ball hawking دفاع خوب
offensive block دفاع تهاجمی
dogging دفاع بسته
dog دفاع بسته
nagashi uke دفاع پرسی
soto uke دفاع از خارج
deliberate defense دفاع بافرصت
backfield دفاع نفوذی
internal defense دفاع داخلی
special plea دفاع خاص
deraign دفاع کردن
national defence دفاع ملی
self defence دفاع مشروع
damiano's defence دفاع دامیانو
closed variation دفاع تاراش
polish defence دفاع لهستانی
kwon دفاع با دست
makki دفاع کردن
kake uke دفاع قلابی
plea of accused دفاع متهم
defendants دفاع کننده
right of self preservation حق دفاع از خود
right of self defence حق دفاع مشروع
indefensible غیرقابل دفاع
propugn دفاع کردن از
defensive منطقه دفاع
classical variation دفاع ارتدوکس
legitimate defence دفاع مشروع
position defense دفاع یا پدافندثابت
position defense دفاع موضعی
replication رونوشت دفاع
pirc defence دفاع پیرک
benoni defence دفاع بنونی
say a good word for دفاع کردن
scandinavian defence دفاع اسکاندیناویایی
janisch defence دفاع شلیمان
meran defence دفاع مران
janisch defence دفاع یانیش
mikazuki uke ushiro geri دفاع هلالی
age ake دفاع بالارونده
perceptual defense دفاع ادراکی
alekhine's defence دفاع الخین
d. armour اسلحه دفاع
juji uke دفاع ضربدری
the right of self-defence حق دفاع از خود
to defend [from] دفاع کردن [از]
defendant دفاع کننده
robatsch defence دفاع روباتش
catenaccio دفاع بتونی
pillsbury defence دفاع پیلزبری
pierce the block شکافتن دفاع
russian defence دفاع روسی
achi komi دفاع فشاری
active defense دفاع عامل
philidor's defence دفاع فیلیدور
parry of debate دفاع درمنافره
penetrates نفوذ در دفاع
to make a d. دفاع کردن
asserting دفاع کردن از
asserts دفاع کردن از
defends دفاع کردن از
zones دفاع منطقهای
ego defence دفاع خود
open بی دفاع واریز نش
open خط بازبی دفاع
defending دفاع کردن
two knights' defence دفاع دو اسب
two man block دفاع دونفره
zone دفاع منطقهای
uchi uke دفاع از داخل
three man block دفاع سه نفره
defending دفاع کردن از
vindicative دفاع کننده
ward off دفاع کردن
dutch attack دفاع برد
asserted دفاع کردن از
assert دفاع کردن از
to stick up for دفاع کردن از
advocating دفاع کردن
advocates دفاع کردن
advocated دفاع کردن
advocate دفاع کردن
answers دفاع کردن
answering دفاع کردن
extended defense دفاع گسترده
opens بی دفاع واریز نش
answered دفاع کردن
opens خط بازبی دفاع
hasty defense دفاع تعجیلی
answer دفاع کردن
buckler دفاع کردن
opened بی دفاع واریز نش
fencible قابل دفاع
opened خط بازبی دفاع
implead دفاع کردن
self-defence دفاع از خود
defend دفاع کردن از
defended دفاع کردن از
daylight نفوذ در دفاع
coverage دفاع پوششی
fend دفاع کردن
untenable غیرقابل دفاع
pleaded دفاع کردن
composite defense دفاع مرکب
double guard دفاع با دو دست
stand دفاع مداوم
plead دفاع کردن
defended دفاع کردن
war department وزارت دفاع
defends دفاع کردن
defend دفاع کردن
fullback دفاع پوششی
dory defence دفاع دوری
tenability دفاع پذیری
pleads دفاع کردن
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
bridgehead دفاع ازقسمت عقب پل
breast باسینه دفاع کردن
line backing دفاع پشت خط تجمع
blocks دفاع در مقابل ابشار
queen's fianchetto defence دفاع فیانکتوی وزیر
kake uke دفاع قلاب وار
champions مبارزه دفاع کردن از
kevitz trajkovic defence دفاع کویتس- تراکوویچ
championing مبارزه دفاع کردن از
championed مبارزه دفاع کردن از
champion مبارزه دفاع کردن از
centre counter defence دفاع متقابل مرکزی
national defense دفاع در سطح ملی
blocked دفاع در مقابل ابشار
classical bononi defence دفاع بنونی کلاسیک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com