English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
English Persian
in the short term <adv.> برای دوره کوتاه مدت
Search result with all words
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
Other Matches
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
short period دوره کوتاه
short term دوره کوتاه
solstitial دارای دوره تحول کوتاه
pulsed دوره کوتاه سطح ولتاژ
pulse دوره کوتاه سطح ولتاژ
pulsed اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
pulse اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
I am here for a language course من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
zinjanthropus شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
for a language course برای یک دوره زبان
to enrol [oneself] for a course خود را برای دوره ای نام نویسی کردن
lanyard طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
change up جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change of pace جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
lanyards طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
block یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
machines کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machined کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
fast حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fasted حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
short iron چوبهای شماره 7 و 8 و 9گلف برای ضربههای کوتاه
fastest حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
short ski اسکی کوتاه پهن برای مبتدیان و سالمندان
fasts حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
cooling off period دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
provident fund وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
cooling-off periods دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
paragraphist کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
painters طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
balestra پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
hachures خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
painter طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
sergeanty انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
floo floo تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
clicks صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicked صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
click صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
flu flu تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
mooring penant طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
chopped کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
key signature گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
chop کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
typhoons نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
pre fetch دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
dead دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
warm standby وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
straddle trench خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
trick ski اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
short lunge نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
stubbing تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
spats زنگار کوتاه برای کفش زنگار
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
stop and go پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
shorthorn جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
pre دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre- دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
axle stub اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
hurdle step جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
periodicity دوره
instar دوره
phase دوره
phases دوره
outlines دوره
cycle دوره
setting up دوره
rim دوره
stadiums دوره
periphery دوره
career دوره
peripheries دوره
outlined دوره
phased دوره
session دوره
one's d. دوره
sessions دوره
outlining دوره
epochs دوره
rims دوره
stadia دوره
outline دوره
stadium دوره
cycled دوره
set دوره
periods دوره
circuits دوره
circuit دوره
period دوره
sets دوره
cycles دوره
he has run his race دوره
compass دوره
courses : دوره
coursed : دوره
course : دوره
termed دوره
felloe دوره
edge دوره
perimeters دوره
careering دوره
reviewal دوره
felly دوره
bordered دوره
rhythms دوره
rhythm دوره
edges دوره
careers دوره
border دوره
term دوره
bordering دوره
contemporaries هم دوره
epoch دوره
contemporary هم دوره
pooled دوره
pools دوره
terming دوره
to have ones fling دوره
pool دوره
Ice Age دوره یخ
perimeter دوره
careered دوره
eras دوره
era دوره
rimless بی دوره
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
fellyfelloe دوره درندگی
terming دوره انتصاب
cycles دوره گردش
courses دوره مسیرتیراندازی
quadrennium دوره چهارساله
quadrentnium دوره چهارساله
encompasses دوره کردن
incunabula نخستین دوره
oxidizing period دوره اکسیداسیون
series یک دوره مسابقه
Ice Age دوره یخبندان
latency دوره کمون
sets دوره مجموعه
strolling دوره گرد
latency period دوره نهفتگی
itinerant دوره گرد
schooltime دوره تحصیلی
sexennium دوره شش ساله
puerperium دوره نفاس
senescence دوره سالخوردگی
colportage دوره گردی
processes دوره عمل
coursed دوره مسیرتیراندازی
course دوره مسیرتیراندازی
cycle time زمان دوره
meeting یک دوره مسابقه
meetings یک دوره مسابقه
blocking period دوره وقفه
encompassing دوره کردن
rimmed دوره دار
encompassed دوره کردن
encompass دوره کردن
set دوره مجموعه
number of cycle تعداد دوره ها
rest period دوره استراحت
contract period دوره قرارداد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com